بحران مدیریت پسماند در ایران، ضرورت تغییر رویکرد و بهرهگیری از الگوهای جهانی
گزارش
بزرگنمایی:
مدیریت پسماند در ایران یکی از بحرانهای جدی زیستمحیطی است که پیامدهای آن فراتر از تخریب محیطزیست، به سلامت عمومی و اقتصاد کشور نیز آسیب زده است.
محمد بنی اسدی
مدیریت پسماند در ایران یکی از بحرانهای جدی زیستمحیطی است که پیامدهای آن فراتر از تخریب محیطزیست، به سلامت عمومی و اقتصاد کشور نیز آسیب زده است. در نطق اخیر خانم شینا انصاری، رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست، ابعاد مختلف این بحران و ضرورت بازنگری در سیاستها و رویکردها به روشنی بیان شد. با این حال، بررسی دقیقتر دلایل این وضعیت و بهرهگیری از الگوهای موفق جهانی، میتواند راهنمایی عملی برای خروج از این بحران ارائه دهد.
یکی از چالشهای بنیادی در ایران، نبود زیرساختهای مناسب برای تفکیک و بازیافت زباله است. علیرغم تلاشهایی پراکنده در برخی شهرها، فقدان یک نظام منسجم و پایدار باعث شده است که حجم عظیمی از زبالهها مستقیماً به محلهای دفن منتقل شود، جایی که اثرات جبرانناپذیری بر خاک، آبهای زیرزمینی و هوا دارد. علاوه بر این، صنایع ایران نیز در مدیریت پسماندهای صنعتی و خطرناک، از جمله پسماندهای شیمیایی، عملکرد ضعیفی دارند و نظارت کافی بر چرخه تولید، مصرف و دفع این نوع پسماندها وجود ندارد.
از دیگر عوامل اصلی این بحران، کمبود آگاهی عمومی و نبود مشوقهای عملی برای تفکیک زباله از مبدأ است. در حالی که کشورهایی مانند ژاپن و آلمان توانستهاند به کمک فرهنگسازی گسترده و سیاستهای تشویقی شهروندان را به بازیگران اصلی مدیریت پسماند تبدیل کنند، در ایران همچنان رویکرد غالب، تکیه بر نهادهای دولتی و شهرداریهاست. این در حالی است که تجربه بینالمللی نشان داده است، تنها با مشارکت همهجانبه شهروندان و صنایع میتوان به مدیریت پایدار پسماند دست یافت.
راهکارهای ارائهشده برای عبور از این بحران، نیازمند نگاه چندوجهی و بهرهگیری از تجارب جهانی است. یکی از الگوهای موفق، سیستم مدیریت پسماند در سوئد است که توانسته است با تبدیل زباله به انرژی، وابستگی خود به منابع فسیلی را به حداقل برساند. در این کشور، زباله نه بهعنوان تهدید بلکه بهعنوان یک منبع ارزشمند تلقی میشود. همچنین در آلمان، قوانین سختگیرانهای برای تفکیک و بازیافت اعمال میشود و شهروندان بهطور روزمره در فرایند تفکیک پسماند نقش دارند. این سیستم نهتنها نرخ بازیافت را به بیش از 65 درصد رسانده، بلکه از فشار بر محیطزیست بهطور چشمگیری کاسته است.
ایران برای خروج از وضعیت کنونی، به یک برنامه جامع ملی نیاز دارد که در آن تمامی ذینفعان، از دولت و بخش خصوصی تا شهروندان و سازمانهای مردمنهاد، نقشآفرین باشند. تدوین قوانین الزامآور برای صنایع، سرمایهگذاری در زیرساختهای بازیافت و تصفیه، و اجرای برنامههای فرهنگسازی بلندمدت از جمله اقداماتی است که میتواند زمینهساز تحولی پایدار در مدیریت پسماند شود.
بحران مدیریت پسماند، اگرچه در حال حاضر به تهدیدی جدی تبدیل شده است، اما با یک رویکرد نظاممند و استفاده از تجارب موفق بینالمللی، میتواند به فرصتی برای حرکت به سوی توسعه پایدار و اقتصاد سبز تبدیل شود. اکنون زمان آن فرارسیده است که تصمیمگیرندگان با شجاعت و تعهد، راهبردهای جدیدی را برای حفاظت از محیطزیست و نسلهای آینده به کار گیرند.
حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی