چگونه من به پلاستیک نه گفتم 2
نوشتار
بزرگنمایی:
اعضای جدید انگیزه ی بیشتری ما دادند و با ایده های بهتر پیش میرفتیم .ابتدا پیشنهاد تهیه ی کیسه خرید نان را پذیرفتیم و جهت تهیه ی پارچه و دوخت و چاپ کیسه از اعضای جدید کمک گرفتیم .از آنجا که همگی راضی بودند حتی در تهیه ی مبلغ خرید پارچه هم مشارکت فرمودند .
الهام اسکندری
اعضای جدید انگیزه ی بیشتری ما دادند و با ایده های بهتر پیش میرفتیم .ابتدا پیشنهاد تهیه ی کیسه خرید نان را پذیرفتیم و جهت تهیه ی پارچه و دوخت و چاپ کیسه از اعضای جدید کمک گرفتیم .از آنجا که همگی راضی بودند حتی در تهیه ی مبلغ خرید پارچه هم مشارکت فرمودند .
یکی از اعضای گروه که خیاط بود .دوخت کیسه ها رو به عهده گرفت مرحله ی سوم چاپ آنان با شعار نه به پلاستیک بود .
تمام مراحل با حضور اکثریت مان پیش رفت .تا مرحله ی آخر که فروش کیسه ها بود و ما نمیدانستیم آیا با استقبال روبرو میشویم یا خیر .
نزدیک به عید بود و در یک جشنواره ی غذا دعوت شدیم و بهترین فرصت برای عرضه ی کیسه ها بود .یکباره صد کیسه فروش رفت و همین باعث شد که گام های بعدی را بدون تردید برداریم .
روزها در خیابان به رهگذران خیره میشدم هر زمان کیسه ی خریدی که بنام گروه اشتاد بود در دست کسی میدیدم ذوق میکردم انگار تمام لذت دریافت نکردن پلاستیک را من حس میکردم .
تصمیم بعدی ورود به نانوایی ها بود و معرفی کیسه و جایگزینش به جای پلاستیک که برعکس آنچه تصور میکردیم با یک نه بزرگ مواجه شدیم و از آنجا که قرار نبود کم بیاوریم با تمام کیسه ها برگشتیم تا راه و چاره ایی دیگر بیابیم .یک نشست با مسئولین شهرداری کفایت میکرد تا این ایده را اجباری کنیم .
مسئول پسماند شهرداری ضمن استقبال از این پیشنهاد آن را عملی کرد .بعد از این نانوایی ها حق فروش پلاستیک نداشتند.
و کم کم استفاده و فروش کیسه را هم جز بخشنامه دریافت کردند .
به راه بادیه رفتن ,به از نشستن باطل
که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم
سعدی ☘
و تاکنون کوشیدیم
حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی