تاریخ احزاب سیاسی ایران (8)
فدراسیون انقلابی ارمنی (حزب داشناکتسیون)
تاریخ احزاب
بزرگنمایی:
بخش هشتم: فدراسیون انقلابی ارمنی یا داشناکسیون یکی از احزاب قومی بود که در اوج تحولات منتهی به مشروطیت در ایران نقشی پررنگ بازی کرد. در ایران اغلب نام این حزب به اختصار داشناکسوتیون و اعضای آن را داشناک نامیده میشوند. اما در ارمنستان لفظ «فدراسیون» برای شناخت آن کافی است. داشناکسیون را سه جوان ارمنی به نامهای کریستوف میکاییلیان، استپان زوریان، و سایمون زاواریان در سال ۱۸۹۰ در شهر تفلیس بنیاد نهاده شد. ناسیونالیزم ارمنی، سوسیال دموکراسی، سوسیالیزم انقلابی ایدههای محوری شکلگیری داشناکسیون بود و در استقلال ارمنستان در سال ۱۹۱۸ و بازیابی استقلال آن در ۱۹۹۱ نقش مهمی ایفا کرد. این حزب هنوز نیز در ارمنستان در مجلسهای محلی و ملی صاحب کرسی است. همچنین در کشورهای لبنان و جمهوری قره باغ نیز فعال است.
ابتدای سال 1401 و بعد از پیشنهاد یکی از جوانان حزبی مبنی بر تهیه پادکست هایی در رابطه با احزاب سیاسی، این ایده در واحد انتشارات حزب اراده ملت ایران شکل گرفت که با توجه به منابع موجود، جای کتابی ساده و موجز اما کامل در حوزه تاریخ احزاب سیاسی ایران خالی است. لذا جلساتی با اساتید صاحب نظر برگزار شد تا شاید بتوانیم این نقیصه را جبران نماییم.
بعد از ساعتها تفکر و تعمق و بررسی الگوهای موجود، تصمیم نهائی براین شد که کتابی در چهار جلد مجزا و بر اساس روند تاریخی به این موضوع اختصاص یابد. الگوی کار نیز نمونه کتابهای تاریخ برای جوانان و نوجوانان نشر ققنوس قرار داده شد که نثری روان همراه با توضیحات ساده و موجز داشتند.
برای این کار گروهی پنج نفره از جوانان حزبی در قالب کارگروه تاریخ احزاب سیاسی ایران در حزب شکل گرفت و ایشان تحت نظارت یک استاد شناخته شده تاریخ، کار بررسی منابع و مأخذ را برای تدوین این مجموعه چهار جلدی آغاز کردند.
با توجه به کثرت منابع و مأخذ و وسواس هایی که معمولاً در اینگونه کارها وجود دارد، فرایند تدوین این مجموعه چهار جلدی به طول انجامید. لذا برآن شدیم با استفاده از فضایی که نشریه حزب در اختیار ما قرار میداد، بخشهایی از این کتاب را به تدریج برای خوانندگان محترم منتشر کنیم تا زمانی که متن کامل کتابها آماده شود.
(در شماره های قبل نحوه شکل گیری تحزب در ایران را بررسی کردیم و تا مجلس اول جلو آمدیم. در این شماره قصد داریم تا به تشکلها و احزاب سیاسی شکل گرفته در بین ارامنه ایران بپردازیم.)
بخش هشتم: فدراسیون انقلابی ارمنی یا داشناکسیون
فدراسیون انقلابی ارمنی یا داشناکسیون یکی از احزاب قومی بود که در اوج تحولات منتهی به مشروطیت در ایران نقشی پررنگ بازی کرد. در ایران اغلب نام این حزب به اختصار داشناکسوتیون و اعضای آن را داشناک نامیده میشوند. اما در ارمنستان لفظ «فدراسیون» برای شناخت آن کافی است. داشناکسیون را سه جوان ارمنی به نامهای کریستوف میکاییلیان، استپان زوریان، و سایمون زاواریان در سال 1890 در شهر تفلیس - در امپراتوری روسیه تزاری- بنیاد نهاده شد. ناسیونالیزم ارمنی، سوسیال دموکراسی، سوسیالیزم انقلابی ایدههای محوری شکلگیری داشناکسیون بود و در استقلال ارمنستان در سال 1918 و بازیابی استقلال آن در 1991 نقش مهمی ایفا کرد. این حزب هنوز نیز در ارمنستان در مجلسهای محلی و ملی صاحب کرسی است. همچنین در کشورهای لبنان وجمهوری قره باغ نیز فعال است.
بنابر عهدنامههای ترکمانچای و گلستان، ارمنستان شرقی از سال 1827 میلادی جزو خاک روسیه تزاری به شمار آمد و این آغازی بود بر به وجود آمدن جریانهای سیاسی و فرهنگی و نیز شورشهای متعدد بر ضددولت روسیه. روسیه خیلی زود به اجرای سیاست روسی کردن ساکنان ماورای قفقاز روی آورد بسیاری از مدارس ارمنی مجببور به تعطیلی شدند. در مدارس باقیمانده هم آموزش به زبان ارمنی محدود شد. همچنین دولت تزاری در امور کلیسای ارمنی به دخالت پرداخت تا آنان به کلیسای ارتودوکس روسی بپیوندند.
میتوان گفت در جنگ جهانی اول با ورود عثمانی به جنگ، ارمنستان به جبهه اصلی جنگ بین روسیه و عثمانی بدل شد. نکته جالب در این است که هر دو سوی جنگ، جنگجویانی ارمنی داشتند. کوچ دسته جمعی و نسلکشی ارمنیان در عثمانی و نیز استقلال ارمنستان در پی نبرد سارداراباد در این مقطع روی داد.
جرقهی نخست جنبش انقلابی داشناک در شورش بزرگ تابستان 1862 میلادی در ناحیه «زیتون» زده شد و با شکست خوردن نیروهای ترک عثمانی حمایت و بازتابی گسترده وسیعی در میان ارمنیها یافت و از مناطق مختلف کمکهای مالی، سلاح و مهمات برای آنان جمعوری و ارسال میشد. این شورش نقطه عطف و سرمشقی برای حرکتهای بعدی شد. پس از آن انجمنهای مخفی مختلفی برای پیشبرد جنبشهای رهاییبخش ارمنی شکل گرفت که یکی از آنها حزب داشناک بود. در شهرها و روستاها، معلمان، پیشهوران و بازرگانان، دهقانان و کشیشان در این سازمان عضویت یافتند. اتحادیه میکوشید به کمک نیروهای روس ساکنان ارمنستان غربی را از ترکهای عثمانی مستقل کند. گفته میشود قدیمیترین اتحادیه منظمی که به وجود آمد، انجمن دانشجویان ارمنی مسکو بود که در سال 1883 میلادی با نام پیامآور آزادی تشکیل شد. در این زمان در مسکو در نتیجه تلاشهای کالج ارمنی لازاریان روزنامههایی به چاپ میرسید که همه بیانگر اندیشههای جدید سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در میان ارمنیان بود.
همزمان با اتحادیه دانشجویان مسکو اتحادیه متشابهی در سنپترزبورگ، تفلیس، باکو، ایروان، و دیگر شهرهای قفقاز نیز حرکتهای پنهانی متعددی شکل گرفت. اکثر اعضای این کمیته بعدها نقش عمدهای در تشکیل حزب داشناکسوتیون داشتند. روزنامههای ارمنی زبان تفلیس که اکثر آنها از طرف دولت روسیه تزاری اجازه فعالیت نداشتند، با روزنامههایی که نواحی دیگر وارد میشد، متحد شدند و به نشر آراء و اندیشههایی در جهت مخالفت با آرمانهای روسیه تزاری پرداختند.
در تاریخ 1889 میلادی دومین مقطع مهم در شکلگیری حزب داشناک آغاز شد. از تفلیس به سایر نقاط خبر میرسید که در شهر کمیتهای که قدرت فراوانی به دست آوردهاست رهبری جریان استقلالطلبانه را به دست خواهد گرفت.
به این ترتیب این کمیته قدرتمند، تمام تلاش خود را برای نزدیکی گروههای مختلف موجود در تفلیس از جمله حزب سوسیال دموکرات هنچاکیان بود. به این ترتیب فعالیت هنچاکها در اروپا شدت یافت و روزنامه هنچاک در ژنو منتشر شد. از طرف کمیته مرکزی تفلیس نیز روزنامه دروشاک»(به معنی پرچم) آغاز به کار کرد.
با اتحاد میان گروههای مختلف مبارز موجود در تفلیس با این جریان قوی (کمیته مرکز تفلیس) حزب داشناک متولد شد. اعضای گروهها بعد از این اتحاد و پیمان به داشناکها (هم پیمانان) معروف شدند و به این صورت بود که پایه اصلی حزب داشناک در تفلیس مستقر شد.
محافل انقلابی ارمنی برای تشکیل امنستان واحد و مستقل -که عمدهترین نماد آن داشناک بود- در کنار کلیسا قرار گرفتند و مقاومتی مسلحانه در برابر دولت تزاری را سازمان دادند.
داشناکسوتیون میدانست که برای تشکیل یک حکومت ملی مستقل باید یک مرکزیت ملی وجود میداشت که به آن حکومت میبخشید و در چارچوب سیاسی، اقتصادی و نظامی خاصی قرار میداد. داشناکسوتیون توانسته بود نیازها و امکانات ملت ارمنی را درک کند و اکنون زمان آن رسیده بود که آن را به این ملت رنج دیده منتقل کند.
از مهمترین بخشهای مرامنامه داشناک میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- نمیتوان از مسئله ارمنی و پیدا کردن راهی برای پایان دادن به آن صرفنظر نمود پس در نتیجه برای این منظور میباید تمامی گروهها و جریانات انقلابی با یکدیگر متحد و هم پیمان شوند.
- حزب ارمنی انقلابی داشناکسوتیون تمام ملت ارمنی را دعوت میکند تا زیر یک پرچم واحد، وارد مبارزه شوند
- بنابراین برادران بیایید تا با یکدیگر برای نیل به هدف مقدس آزادی متحد شویم، و شما سالمندان با تجربه در پیمودن این راه به فرزندان ملت خود کمک کنید؛ و شما توانگران، ثروت خود را در اختیار ملتی قرار دهید که با شهامت در برابر رگبار گلوله دشمنان به مبارزه میایستد؛ و تو مادر با صبر و شکیبایی منتظر بازگشت فرزندانت از جبهه جنگ باش؛ و تو روحانی ارمنی فرزندان ملت را برای پیمودن این راه دعا کن.
- متحد شویم و با شجاعت در راه آزادی ملت ارمنی گام برداریم.
- ملت ارمنی خواهان دستیابی به آزادی است. این مسئله کاملاً روشن و واضح است که همه آحاد ملت میباید آزادی و آزادیخواهی را سرلوحه اهداف خود قرار دهند. این آزادی، آزادی سیاسی، استقلال ملی و جایگزینی یک دولت ملی ارمنی به جای حکومت عثمانی را در ارمنستان غربی شامل میشود و داشناکسوتیون با تمامی حرکتها و جریاناتی که در راه رسیدن به آزادی مانعی جدی باشد مخالف است
- آزادی بزرگترین مرام داشناکسوتیون است و این حزب برای ملت ارمنی به واسطه ملت ارمنی و از طریق ملت ارمنی میباید به این آزادی دست یابد
- داشناکسوتیون معتقد است خورشید در سرزمین مادری برای همه افراد ملت طلوع میکند بنابراین تمامی ملت ارمنی میباید با روحی سرشار از اعتقاد و امید به آزادی از خواب برخیزد ایجاد سرزمین ملی و حتی ایجاد سرزمینی که در آن هویت و معنویت ملت آن برای جهانیان آشکار شده باشد؛ بنابراین باید گفت داشناکسوتیون یعنی ایجاد یک ملت متحد و آزاد و همبستگی و آحاد با دیگر ملل آزادیخواه که در راه آزادی و استقلال مبارزه میکنند
همچنین در مرامنامه سال 1998 میلادی (پنجمین مرامنامه حزب)، هدف از حزب ایجاد یک ارمنستان آزاد، مستقل و متحد است. برپایه این هدف و نیز بینشها و سنتها، داشناکسوتیون یک حزب ملی، سوسیالیست، دموکراتیک و انقلابی است که حفظ و صیانت از منافع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ملت ارمنستان را دنبال مینماید. در این راستا، داشناکسوتیون جنبش آزادیبخش ملی مردم ارمنی را بر پایه ایدئولوژی خود تبیین میکند. حزب از توسعه آزاد، فراگیر و هماهنگ ملت ارمنی برپایه آزادی افراد، حق تعیین سرنوشت ملی، استقلال، یکپارچگی و رفاه جامعه حمایت میکند و در این مسیر حل و فصل مسائل و مشکلات ارمنستان و آباد کردن تمام سرزمین ارمنستان را توسط تمامی آحاد ملت ارمنی در دستور کار خود قرار دادهاست.
داشناکسوتیون اقدام به تشکیل گروههای تبلیغی، رزمی و انقلابی کرد تا با ترکیه عثمانی و نیز با تمامی اقوام و مللی که مانعی برسر راه این هدف هستند مبارزه کند. داشناک فعالیتهای خود را به فراتر از قفقاز نیز گسترش داد تا در هر سرزمینی که جمعیتی ارمنیان وجود دارد، آرا و افکار داشناکسوتیون را منتشر کند. حزب اقدام به ایجاد دو سازمان مرکزی مستقل اما متحد و مرتبط در دو بخش شرق و غرب کرد. سازمان مرکزی حزب در شرق مسائل قفقاز، ایران و ارمنستان غربی را دنبال میکرد و کمیته مرکزی حزب در غرب بر فعالیتهای اعضاء در کشورهای اروپایی و آمریکا نظارت میکرد.
بخشی از تشکیلات حزب به اروپا -از جمله پاریس، ژنو، لوزان- منتقل شد. برخی از اعضای حزب نیز به نواحی ترکیه (ترابوزان، استانبول، وان) و ایران (تبریز، سلماس) فرستاده شدند. اعضای حزب در تبریز هونان داویدیان و نیکول دومان بودند. دومان در تبریز کارگاه اسلحهسازی برپا کرده بود و در زمان محاصره مشروطهخواهان تبریز از ستارخان پشتیبانی میکرد.
قبل از این که داشناکها در سال 1890 میلادی اعلام موجودیت کنند، تشکیلات نظامی آنها شکل گرفته بود، منتهی شکل منظم و سازمان یافته نداشت. اولین برخورد نظامی در تاریخ این حزب مربوط میشوند به گروه «گوگونیان» و مبارزات آنها که در ارمنستان غربی به وقوع پیوست.
در سال 1889 میلادی تعدادی از اعضای حزب که دو عضو بارز آن یعنی یپرم خان و آرشاک گاوافیان (معروف به کِری) در نهضت مشروطیت ایران نقش بهسزایی پیدا کردند و رهبر این گروه که فردی بود به نام، «سرکیس گوگونیان» که جزو اعضای فعال به حساب میآمد و به ویژه در مبارزات نظامی و شوراهایی که علیه دولت عثمانی در میان دهقانان شکل گرفته بود، شرکت داشت با جمعآوری نیرویی به طرف ارمنستان غربی حرکت کردند.
تسلیحات نظامی حزب بهطور عمده از طریق ارمنیهای ثروتمند روسیه خریداری میشد در اختیار حزب قرار میگرفت. بر این اساس، حزب در کنار فعالیتهای سیاسی خود، فعالیتهای نظامی را نیز سازمان بخشید. همزمان با اعزام نیروهایی برای تبلیغات سیاسی به نواحی مختلف افرادی نیز به منظور پایهریزی امکانات نظامی به نواحی حساس و مورد توجه از دیدگاه داشناکها فرستاده شدند. یکی از نواحی ایران بود که عاملی برای تحت فشار قرار دادن عثمانی به حساب میآمد. اولین کارخانه اسلحهسازی و انبار تسلیحات حزب در ایران در دو ناحیه سلماس و تبریز قرار گرفت.
رهبری این تشکیلات برای مدت زمانی طولانی در دست یکی از افراد حزب به نام «گالوست آلویان» -اهل ایروان -بود. عدهای از اعضای حزب که زمانی در ارمنستان شرقی و در ارتش روسیه خدمت میکردند وظیفه آموزش نظامی نیروها را به عهده داشتند. رزمندگان داشناکسوتیون، فدایی خوانده میشدند و لباسهای فرم نظامی مخصوص به خود داشتند. تأمین مالی آنها با اعضایی از حزب بود که مشاغل آزاد داشتند.
در پاریس احمد رضابیگ و شاهزاده صباح الدین رهبر حزب ترکان جوان توانستند اعتماد نیروهای ارمنی را به خود جلب کنند و کمیتهای به نام حزب اتحاد و ترقی که مرکز آن در سالونیک بود ایجاد شد. ترکان جوان برای سرنگونی حکومت عبدالحمید دوم با ارمنیها و یونانی و آشوریها متحد شدند.
رابطه بین اعضای داشناک با ترکان جوان بین سالهای 1895 و 96 میلادی شکل گرفته بود. ابتدا تنی چند از اعضای ترکان جوان، چند بار به محل فعالیتهای حزب در مرکز انتشار روزنامه دروشاک در ژنو رفتند و با اعضای حزب در آن جا در مورد حوادث اتفاق افتاده در شش ولایت ارمنی مذاکره و از داشناک درخواست همکاری میکردند. در عوض قول میدادند تا خواست داشناکها را در مورد وضع ارمنیهای ساکن در ارمنستان غربی مورد توجه قرار دهند. سرانجام در ماه اوت 1896 میلادی احمد رضابیگ که در پاریس فعالیت مستمر داشت نیز با داشناکها بهطور مستقیم تماس گرفت. او به داشناکها پیشنهاد کرد که آنها میتوانند با همکاری ترکان جوان و ارائه کمکهای نظامی و فعالیتهای سیاسی گسترده هم به مسئله ارمنیها رسیدگی کنند و درخواست خود را در سطح اروپا مطرح سازند و هم به سرکوبی ارتش عبدالحمید که به کشتار ارمنیها میپردازد پایان دهند. جلسهای در فوریه 1902 میلادی در پاریس با حضور صباح الدین و تعداد زیادی از مخالفان عثمانی با آوتیس آهارونیان انجام شد. نتیجه این جلسه برای اعضای ارمنی رضایت بخش نبود زیرا هیچکدام از اعضای ترکان جوان حاضر نشدند که مسئله ارمنیها را به عنوان امری جداگانه و مهم به رسمیت بشناسند ولی قول به رسمیت شناختن شش ولایت ارمنی را به عنوان همکاری خود در راه این مبارزه دادند. در ژوئیه سال 1906 میلادی ترکان جوان با رهبران هنچاک در پاریس تماس گرفتند و این بار هم به توافق نرسیدند لذا هنچاکها از همکاری با ترکان جوان صرفنظر کردند.
داشناکها در کنگره چهارم در سال 1907 میلادی در وین اعلام کردند که یکی از مهمترین اهداف حزب کمک و همکاری با تمام نهضتهای آزادیخواهی است و در قبال همه ملتها به صورت یکسان و برابر عمل میکند و با این همکاری تا حد زیادی از اوضاع اسفبار ساکنان شش ولایت ارمنی حل خواهد شد. لذا حزب تصمیم گرفت که با ترکان جوان در برخی زمینهها (همکاری برای خلع سلطنت عبدالحمید، استقرار حکومت جدید، قطع رشوه و گسترش اندیشههای انقلابی در میان مردم با انتشار کتاب) همکاری کند. در این کنگره داشناکها موفق شدند دو رهبر ترکان جوان -احمدرضا و صباح الدین- را با هم آشتی دهند؛ ولی در سال 1908 میلادی ترکان جوان با همکاری همه اقلیتهای ملی ترکیه به منظور خود رسیده بودند، ماهیت خود را در زمان انتخابات آشکار ساختند و تنها حق انتخابات را برای مسلمانان به رسمیت شناختند.
داشناکها به علت مسائلی که در ارمنستان غربی وجود داشت، به همکاری خود ادامه دادند و بعد از سقوط ترکان جوان در سال 1909 میلادی رهبران آنها را پناه دادند. چنانکه در ارزروم داشناکها رهبران ترکان جوان را به کنسول گریها و اغلب به منازل خود میبردند و زمانی که تعدادی از آنان را دستگیر میکردند؛ داشناکها از آنها در برابر حملات حفظت مینمودند. سرانجام در 27 آوریل 1909 میلادی ترکان جوان به فرماندهی اسماعیل انور توانست حکومت عبدالحمید را سرنگون سازد.
از سال 1911 میلادی با شعار پان تورانیسم سیاست ترکان جوان دگرگون شد. در تصویبنامه کمیته مرکزی حزب اتحاد و ترقی در این سال عنوان شده بود که دیگر ملتهای ساکن در امپراتوری عثمانی حق تأسیس سازمانهای ملی را ندارند و علاوه بر این کمیته حزب مذکور مدعی رواج زبان ترکی در سراسر امپراتوری شده بود و آن را شرط لازم برای تثبیت حاکمیت ترکان و استحاله دیگر ملتها میدانست. از گزارش تسلیم شده به کنگره ترکان جوان در ماه اکتبر آن سال، اقلیتهای ملی ترکیه میبایست عثمانی شوند. ایجاد سازمان و تشکیلات برای ملیتهای دیگر ممنوع شد و اقلیت ملی حائز اهمیت بسیار کمی بود. به همین علت حزب داشناک ترکان جوان را متهم به خیانت در اصول مشروطه نمود و روابط خود را با آنان قطع کرد.
در دوره جنگهای روسیه و عثمانی، وضعیت ارمنیهای ساکن در آذربایجان رو به انحطاط گذاشت. عثمانیها هنگام عبور از روستاهای ارمنینشین به قتل و غارت میپرداختند. از سوی دیگر نیروهای کُرد -که حامی قشون بودند- روستائیان ارمنی را غارت میکردند. از سویی آذربایجان ایران راهی بود برای دستیابی به استان واسپوراکان که یکی از حساسترین نواحی بود که در دست عثمانی قرار داشت و امید داشناکسوتیون بر این بیشتر متمرکز بود که از طریق این استان تمام خاک ارمنستان غربی را رهایی بخشند و جریانهای مشروطه خواهی شکل گرفته در ایران، که با حکومتهای استبدادی قبل مخالفت میکرد و درصدد ایجاد اصول مشروطیت در این سرزمین بود عاملی مؤثر برای همکاری با این حزب برای رسیدن به نیات آزادیخواهی آن به حساب میآمد.
داشناکها در جستجوی پایگاهی مطمئن در ایران بودند تا پیکارگران دو ملت ایرانی و ارمنی در کنار هم و در برابر سوداگران بیگانه قرار بگیرند. بر این اساس از سالهای دهه 80 سده نوزدهم شکلگیری گروههایی در ایران، به ویژه در ناحیه سلماس آغاز شد. گروههایی که هدف آنها مبارزه با مقاصد ترکیه عثمانی در ارمنستان غربی بود. این امر نخستین هسته شکلگیری حزب داشناک در ایران است، زیرا پس از ورود این حزب به داخل کشور، این گروهها جذب آرا و اندیشههای داشناکسوتیون شدند.
بعدها فعالیت داشناکها گسترش یافت و شهرهای تبریز و خوی را نیز فرا گرفت. تبریز مرکز نگهداری تجهیزات نظامی این حزب شد. بخش نظامی حزب در تبریز مستقر گردید و آموزش نظامی نیز محدود به این شهر شد. در گسترش عقاید حزب در داخل ایران دو نفر یعنی رُستوم و هونان داودیان سهم بسزایی داشتند.
کنگره داشناکسوتیون پس از تصویب درخواست همکاری با جنبش مشروطه ایران، به استپان زوریان (معروف به ُستوم) -از موسسان حزب- مأموریت داد تا برای مذاکرات رسمی به ایران بیاید. در اواخر ماه دسامبر 1907 میلادی رُستوم به تهران رسید. قصد او بررسی اوضاع و احوال تهران بود و یافتن افراد یا گروههایی که حاضر به همکاری با حزب داشناکسوتیون باشند. در این سفر یکی از اعضای دیگر به نام «هوسپ میرزایان» او را همراهی میکرد که کاملاً با موقعیت ایران به ویژه تهران آشنا بود.
رُستوم با عدهای از آزادی خواهان ایران وارد مذاکره شد. از سوی ایرانیان افرادی همچون حسن وثوق، یوسف مستشارالدوله، محمدحسین امینالضرب، «حاج معین التجار» (از ثروتمندان بزرگ) امور مالی مشروطه خواهان را اداره میکرد؛ و میرزا ابراهیم تبریزی و سید حسن تقیزاده در این مذاکرات شرکت داشتند. به این هسته مرکزی دو تن از مجتهدان طراز اول تهران، یعنی آقایان سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبائی همکاری داشتند.
در هر مذاکرهای که صورت میگرفت، سه تن ارمنی مقیم ایران نیز شرکت داشتند. این افراد عبارت بودند از «استپانیان، آلکسان تومانیان-نماینده تجارتخانه تومانیان و آلک جلالیان که همگی از افراد مطلع و آشنا با مسایل ایران بودند. نخستین نشست مذاکرات در 30 دسامبر 1907 میلادی انجام شد. جلسات بعدی در 31 دسامبر و روزهای دوم، سوم، چهارم ژانویه سال 1908 میلادی. تشکیل شد. گفته شده است که مهمترین مفاد مذاکرات عبارت بود از اینکه تا چه اندازه رشد و تکامل نهضت مشروطه در برابر اقدامات آتی شاه تأمین شدهاست؟ چه اقداماتی ضد توافقات انگلیس و روسیه به عمل آمدهاست، تا استقلال تمامیت ارضی ایران حفظ شود؟ آیا امید است که کمیسیون مرزی بتواند باعث شود که نیروهای عثمانی خاک ایران را ترک کنند؟ نیروهای ایرانی با چه قوایی میتواند ترکان را وادار به تخلیه ایران کنند؟ کمک حزب در چه زمینههایی باید صورت گیرد؟ ایرانیها چگونه و با چه تسهیلاتی به اعضای مبارز حزب کمک خواهند کرد؟
سرانجام مذاکرات شش روزه بین حزب داشناک و گروه مذاکرهکننده ایرانی پایان پذیرفت. رُستوم نماینده اصلی حزب در این مذاکرات، رونوشت صورت جلسات را به سازمان مرکزی حزب ارسال شد. همراه این رونوشت نامه نمایندگان گروه ایرانی که در مذاکرات شرکت کرده بودند نیز وجود داشت.
رُستوم قرارداد تاریخی همکاری انقلابیون ایرانی و ارمنی را امضاء کرد که به موجب آن، تهیه و ارسال اسلحهسازی در محل، تشکیل و اعزام گروههای رزمی، در کشورهای اروپایی به سود نهضت مشروطه و علیه نفوذ روس و انگلیس، جلب همکاری و همرزمی انقلابیون بلغار، مقدونی، گرجی، قفقاز با مبارزان ارمنی از جمله وظایف داشناکسوتیون بود.
اعضای حزب در آذربایجان در سه ناحیه تبریز، خوی و سلماس فعالیت بیشتری داشتند. بیشتر آنها درجه تحصیلی بالا و اغلب آموزگار یا مدیر مدارس ارمنی در آذربایجان بودند، این افراد تلاش بسیاری برای پیشبرد نهضت ارمنیان در آذربایجان و ایران کردند. بیشتر اعضای نظامی داشناکها از ناحیه قارص به ایران میرساندند. نیروهایی از باکو که بعد از تفلیس مهمترین مرکز نظامی داشناکها بود نیز وارد آذربایجان شدند. یکی از چهرههای بارز حزب در آذربایجان نیکول دومان بود که در سال 1891 میلادی در تبریز و سلماس فعالیتهای بسیاری کرد. در تبریز یک کارگاه اسلحهسازی ایجاد شد که سلاح مورد نیاز را در داخل کشور تهیه میکرد. مواد مورد نیاز از این کارگاههای واقع در قفقاز و به ویژه تفلیس به تبریز آورده میشد.
کریستاپور اوهانیان که از فارغالتحصیل دانشگاه پزشکی ژنو بود از اعضای حزب بود و کار مداوای زخمیان را به عهده داشت. در تبریز خانه حزب در محله لیل آباد (لیلاوا) واقع شده بود و این خانه مرکز فعالیت فداییان و رزمندگان حزب و در عین حال محل کارگاه اسلحهسازی حزب نیز بود که به دست فردی به نام «گالوست آلویان» اداره میشد. از زنان عضو میتوان دوشیزه «ساتنیک ماتینیان» را نام برد. «هوسپ آرغوتیان» به عنوان سفیر کبیر ارمنستان در ایران بود وی نیز از اعضای فعال حزب بود. سلاحهایی که به ایران میرسید، از نواحی دور دست روسیه خریداری میگردید و از طریق قفقاز به ایران وارد میشد عمده این تسلیحات به صورت قطعات سلاحهای سبک بود و در کارگاه اسلحهسازی تبریز جمعآوری میشد و سپس به سلماس انتقال مییافت.
- حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی