تاریخ احزاب سیاسی ایران (6)
پایان دوره یکم مجلس شورای ملی و آغاز انسداد سیاسی
تاریخ احزاب
بزرگنمایی:
بخش ششم: پایان دوره یکم مجلس شورای ملی و آغاز انسداد سیاسی
/قبل از پایان عمر مجلس اول شورا، این مجلس توسط نظامیان تحت امر محمدعلی شاه به توپ بسته شد و فعالیت احزاب و فعالین سیاسی آن به پایان رسید. در این بخش میپردازیم به وقایع ماه آخر مجلس و سرنوشت فعالین سیاسی مشروطه خواه.
ابتدای سال 1401 و بعد از پیشنهاد یکی از جوانان حزبی مبنی بر تهیه پادکستهائی در رابطه با احزاب سیاسی، این ایده در واحد انتشارات حزب اراده ملت ایران شکل گرفت که با توجه به منابع موجود، جای کتابی ساده و موجز اما کامل در حوزه تاریخ احزاب سیاسی ایران خالی است. لذا جلساتی با اساتید صاحبنظر برگزار شد تا شاید بتوانیم این نقیصه را جبران نمائیم.
بعد از ساعتها تفکر و تعمق و بررسی الگوهای موجود، تصمیم نهائی بر این شد که کتابی در چهار جلد مجزا و بر اساس روند تاریخی به این موضوع اختصاص یابد. الگوی کار نیز نمونه کتابهای تاریخ برای جوانان و نوجوانان نشر ققنوس قرار داده شد که نثری روان همراه با توصیحات ساده و موجز داشتند.
برای اینکار گروهی پنج نفره از جوانان حزبی در قالب کارگروه تاریخ احزاب سیاسی ایران در حزب شکل گرفت و ایشان تحت نظارت یک استاد شناخته شده تاریخ، کار بررسی منابع و ماخذ را برای تدوین این مجموعه چهار جلدی آغاز کردند.
با توجه به کثرت منابع و ماخذ و وسواسهائی که معمولا در اینگونه کارها وجود دارد، فرایند تدوین این مجموعه چهار جلدی به طول انجامید. لذا بر آن شدیم با استفاده از فضایی که نشریه حزب در اختیار ما قرار میداد، بخشهائی از این کتاب را بتدریج برای خوانندگان محترم منتشر کنیم تا زمانی که متن کامل کتابها آماده شود.
(در بخشهای قبلی این نوشتار به بحث تعاریف و اصطلاحات مرتبط با احزاب سیاسی؛ وضعیت احزاب در قفقاز و عثمانی؛ جوانه زدن احزاب در ایران، انقلاب مشروطیت؛ و احزاب در مجلس اول پرداختیم. اینک بخش ششم این نوشتار تقدیم میگردد.)
بخش ششم: پایان دوره یکم مجلس شورای ملی و آغاز انسداد سیاسی
قبل از پایان عمر مجلس اول شورا، این مجلس توسط نظامیان تحت امر محمدعلی شاه به توپ بسته شد و فعالیت احزاب و فعالین سیاسی آن به پایان رسید. در این بخش میپردازیم به وقایع ماه آخر مجلس و سرنوشت فعالین سیاسی مشروطه خواه.
به توپ بستن مجلس و فرجام فعالین سیاسی
عمر مجلس اول کمتر از دو سال بود و بیشتر وقت آن صرف حلوفصل اختلافات و مقدمات تاسیسی شد. قزاقان مسلح روسیه به فرماندهی کلنل ولادمیر لیاخوف در روز دوم تیرماه 1287 خورشیدی با توپخانه خود ساختمان مجلس شورای ملی را هدف حمله قرار دادند. از مجموعه رویدادهای این روز بهتوپ بستن مجلس، توپبندی مجلس، یومالتوپ، ضرب حکومت و واقعه ارتجاعیه یاد شده است.
این حادثه در دومین سال سلطنت محمدعلیشاه قاجار و در شرایطی که مجلس شورای ملی اولین دوره تجربه قانونگذاری را پشتسر میگذاشت، اتفاق افتاد. حادثه به توپ بستن مجلس که از خشنترین مقاطع حوادث عصر مشروطه بود، نقطه اوج درگیری نظام استبدادی محمدعلیشاهی قاجار با جریانهای مشروطهخواه بود.
این حادثه در دومین هفته رئیسالوزرایی میرزا احمدخان مشیرالسلطنه و در شرایطی که محمدعلیشاه با راهنمایی نظامیان روس نقاط مختلف تهران را به ستاد عملیاتی خود علیه مشروطهخواهان تبدیل کرده بود، رخ داد. محمدعلیشاه که از زمان مرگ مظفرالدین شاه مایل به هیچگونه سازش و همراهی با مشروطهخواهان نبود، عملا روبهروی نمایندگان مجلس ایستاد. محمدعلیشاه برخلاف وانمودی که در دوره صدارت عینالدوله به علاقهمندی به مشروطه داشت، از همان آغاز سلطنت عملا به مخالفت با مجلس پرداخت. در مراسم تاجگذاری خویش مجلسیان را دعوت نکرد؛ وزرای خود را هم به مخالفت و بیاعتنایی به مجلس تکلیف یا تشویق کرد. اساس دارالشوری و عدالتخانه دچار تزلزل شد، با این حال تاسیس انجمنهای ایالتی و ولایتی در تهران و سراسر کشور در سال 1324ق، تدریجا موجب تثبیت مجلس شد و غوغایی که در دفاع از مشروطه در تبریز بر پا شد، درباریان را از ادامه مخالفت با مجلس ترساند. شاه هم به ناچار دستخطی مبنی بر تایید و قبول مشروطیت صادر کرد. بالاخره مجلس نیز متمم قانوناساسی را در 107 ماده که در واقع تکمله اساس مشروطیت بود تهیه و تصویب کرد و بدین گونه اصل تفکیک قوای سهگانه مملکت که تاسیس عدالتخانه بدون آن غیرممکن یا بیفایده بود، به وسیله مجلس اول به تصویب رسید. طبیعتا استمرار نظام پیشین ذینفعانی داشت. بر اثر اقدامات مجلس، نظام ملوکالطوایفی روبه افول بود و دیر یا زود مستمریهای گزاف و بیقاعده شاهزادگان و اعیان قطع میشد. مجلس بودجه کشور را اصلاح و تعدیل کرد، بانک ملی بهوجود آورد، مستمریهای نزدیکانشاه را محدود کرد و حتی برای خود شاه مستمری متناسب تعیین کرد. این کار خشم و مخالفتشاه را نسبت به مجلس شدیدتر کرد.
در اسفند 1286 گروهی با کمین در مسیر حرکتشاه و پرتاب بمب به سوی اتومبیلش موجب تعمیق و تشدید اختلافات شدند. شاه از ترس اتفاقی مشابه خود را در قصرش محبوس کرد و بدگمانیاش افزون شد. مجلس بهجای رفع تنش با شاه با سنگاندازی در راه دستگیری سوءقصدکنندگان فضا را مسمومتر کرد. محمدعلیشاه خواهان دستگیری بمباندازها بود. او در دستخطی به مجلس از بیعملی آنها در دستگیری مقصرین شکایت کرد. در چنین شرایطی انجمنها بهصورت علنی اعضایشان را مسلح کرده، به آنها مشق نظامی میدادند که از سویی دیگر فشار بیشتری برشاه وارد میکردند. در 11 خرداد 1287 گروهی به سرکردگی علاءالدوله در خانه عضدالملک گرد آمدند و خواهان تبعید شش نفر از درباریان از جمله حسین پاشاخان امیربهادر شدند. محمدعلیشاه بهناچار با برکناری و تبعید آنها موافقت کرد. او که مدت زیادی از تلاش برای ترورش نگذشته بود، تبعید امیربهادر (رئیس کشیکخانه) را که مسوول حفظ جانشاه بود حمل بر نقشهای دیگر برای ترور خود کرد. چند روز قبل از عزیمت شاه به باغشاه اعلاناتی به دیوارها چسباندند به این مضمون که بهشاه امر شده بود در تمام مدت جلسات مجلس از شهر خارج نشود. روز 14 خرداد درهای قصر باز شد. عدهای سرباز سیلاخوری با هیاهو بیرون آمدند. شاه با کالسکهاش که در محاصره قزاقها بود چهار نعل خارج شد و به باغشاه رفت. این طرز حرکت موجی از نگرانی در شهر ایجاد کرد. متعاقب آن بازارها تعطیل شد. محمدعلیشاه پس از استقرار در باغشاه در نامهای به مجلس اظهار کرد برای استراحت از شهر خارج شده است و جای نگرانی نیست. مجلس در نامه شدیداللحنی به او جواب داد که خروج ناگهانی شاه خلاف اراده ملت و تهدید آزادی و امنیت است. از همان هنگام اعضای مسلح انجمنها به مجلس رفتند و در مجلس و مسجد سپهسالار سنگر گرفتند. محمدعلیشاه عضدالملک را همراه عدهای دیگر از رجال به باغشاه احضار کرد و هنگام خروج آنها جلالالدوله، علاءالدوله و سردار منصور را توقیف کرد و دستور تبعید آنها را داد.
بعد از استقرار شاه در باغشاه درحالیکه وی هنوز مدعی بود به قانوناساسی ملتزم است و خواهان رسیدن به توافق با مجلس شورا بود، از تبریز، رشت، قزوین و شیراز انجمنها تلگرافهایی مخابره کردند و خواهان خلع محمدعلیشاه از سلطنت شدند. شاه در 18 خرداد در پیامی مکتوب به مجلس اعلام کرد که آزادی ملت را محترم میشمارد و برای حفظ نظم و امنیت، بعضی از مفسدین را گرفتار کرده و بعضی دیگر را دستگیر خواهد کرد. در بازارها جار زدند که هرکسی دکانش را ببندد آن را غارت خواهند کرد. در 21 خرداد شاه از مجلس خواست 11 نفر را تبعید کند، قانون مطبوعات را جاری سازد، نظامنامهای برای انجمنها تدوین شود که آنها را از مداخله در امور اجرایی منع کند و حمل اسلحه ممنوع شود. مجلس بهشاه پاسخ داد که تبعید اشخاص قبل از محاکمه و اثبات جرم خلاف قانوناساسی است. منع حمل اسلحه هم بعد از برقراری امنیت اشکالی ندارد و با سایر مطالبات شاه موافقت کرد.
پس از شکست مجلس شورای ملی در دوره یکم عدهای از روزنامهنگاران و نمایندگان مجلس -به واسطه راه ارتباط بین مجلس و باغ امینالدوله- به پارک امینالدوله در شمال میدان بهارستان گریختند. اما با لو رفتنشان، 39 نفر از آنان دستگیر و به باغ شاه منتقل شدند که چهار تن از این عده اعدام شدند:
• سیدحسن تقیزاده، نماینده آذربایجان در مجلس، رهبر فرقه دموکرات، موسس مجله گنجینۀ فنون (چاپ تبریز)، و کاوه (چاپ برلین) که به سفارت بریتانیا در تهران پناهنده شد. تقیزاده و همراهانش را تحتالحفظ تا بندر انزلی بردند و از آنجا روانهی باکو کردند. او نخست به فرانسه و سپس به شهر کمبریج انگلستان رفت. با مجامع سیاسی محتلفی آشنا شد و در جراید انگلیسی مصاحبه هایی از او راجع به مشروطیت ایران منتشر شد.
• میرزا جهانگیرخان شیرازی(صوراسرافیل)، نماینده مجلس و همکار میرزا قاسمخان تبریزی و میرزا علیاکبر دهخدا در روزنامه صوراسرافیل که دستگیر و در حضور شاه اعدام شد.
• میرزا ابراهیم تبریزی، نماینده تبریز در مجلس و رییس انجمن غیرت که در درگیری توسط قزاقها کشته شد.
• سیدعبدالله بهبهانی مجتهد معروف از رهبران روحانی از حزب اجتماعیون عامیون که دستگیری و به عراق تبعید شد.
• سیدمحمد طباطبائی سنگلجی، مجتهد و از سران روحانی جنبش که دستگیر شد و پس از سه روز به خراسان رفت.
• ابوالحسنخان پیرنیا معاضدالسلطنه، نماینده تهران در مجلس ابتدا به فرانسه رفت و سپس در عثمانی در اواخر سال 1288خورشدیی/محرم 1327 ه.ق به ریاست انجمن سعادت ایرانیان مقیم استانبول منصوب شد.
• محمدتقی بنکدار، نماینده بازاریان تهران در مجلس که پس از فرار دستگیر شد. او از اجتماعیون اعتدالیون بود.
• شیخاحمد روحالقدس معروف به سلطان العلمای خراسانی روزنامهنگار و مدیر روزنامۀ روحالقدس که دستگیر و با ضرب و شتم به باغ شاه برده شد و همراه دیگر زندانیان در غل و زنجیر زندانی شد. او پس از تحمل شکنجههای فراوان به انبار دولت برده و خفه شد. جسد نیمه جانش به چاه انداخته شد.
• حاجیمیرزا نصرالله بهشتی(ملکالمتکلمین) نماینده مجلس و از اعضای انجمن باغ میکده. دستگیر شد و در باغشاه در حضور محمدعلیشاه به قتل رسید. او پیش از مشروطه از اعضای کمیته انقلاب ملی در تهران و هم چنین از مدرسان مدرسه میرزا حسن رشدیه بود.
• میرزاصادقخان مستشارالدوله نماینده مجلس بود. پس از به توپ بستن مجلس، همراه عدهای از نمایندگان در باغ شاه زندانی شد. اما پس از هفت ماه در نهایت جذب محمدعلیشاه شد و به منشیگری محمدعلی شاه رسید. محمدعلی شاه در دوران استبداد صغیر برای ریشه کن کردن مجلس مشروطه و سرکارآوردن مجلسی که مورد تایید خود باشد، درصدد تأسیس دارالشورا برآمد و از بیست نفر دعوت کرد تا مأمور تدوین اساسنامه دارالشورا کرد که مستشارالدوله هم میان آنان بود.
• سید جمالالدین واعظ اصفهانی، نماینده مجلس که به دستور محمد علی شاه وی را در زندان بروجرد خفه کردند.
• میرزا اسماعیلخان ممتازالدوله دیپلمات پیشین، نماینده اراک، و رئیس مجلس. او از دولت فرانسه پناهندگی سیاسی گرفت. به عضویت انجمن طرفداران ایران درآمد. به لندن رفت و به عنوان رئیس مجلس متواری ایران در مصاحبههای مطبوعاتی از تخلفات و استبداد اطرافیان محمدعلی شاه سخن گفت که در روزنامههای آن زمان به چاپ رسید. در پاریس به عضو انجمن ایرانیان مقیم در پاریس و همچنین جمعیت فرانسه و ایران شد.
• ابراهیم حکیمی ملقب به حکیمالملک، نماینده تهران در مجلس شورای ملی . به سفارت فرانسه پناهنده شد و سپس به اروپا رفت. در آنجا بر ضد محمدعلی شاه به فعالیت پرداخت. بعد از فتح تهران و برکناری محمدعلی شاه، به ایران بازگشت و در انجمن آشتی ملی که برای تدوین قانون انتخابات تشکیل شده بود و در انجمن نظّار که نظارت بر انتخابات تهران را برعهده داشت.
• میرزا محمدعلیخان طهرانی سردبیر روزنامه ترقی. روزنامهاش توقیف شد و خود او در باغشاه به اسارت درآمد.
• حسینقلیخان نواب، نماینده تهران مجلس، در میان درگیری به خانهاش در قلهک گریخت. در جریان استبداد صغیر به عضویت «کمیته سری» درآمد او در مجلس دوم عضو حزب دموکرات شد.
• محمدناصر صفا، ملقب به ظهیرالسلطان، نقاش و موسس مجمع أخوّت که دستگیر شد و در باغ شاه اسیر شد.
• سیدعبدالرحیم خلخالی، روزنامهنگار در روزنامه مساوات که به سفارت بریتانیا در تهران پناهنده شد.
• علیاکبر دهخدا، نماینده مجلس، عضو حزب دموکرات، سردبیر روزنامه صوراسرافیل که به سفارت بریتانیا در تهران پناهنده شد. سپس به اروپا تبعید شد. عضو انجمن سعادت ایرانیان مقیم استانبول شد. پس بازگشت به ایران، پس از دوران تبعید و در ادامه فعالیت سیاسی خود به حزب اعتدالیون پیوست، برخلاف یاران سابقش که غالبا در حزب دموکرات گردآمده بودند.
• یحیی میرزا اسکندری شاهزاده مشروطهخواه، عضو جامع آدمیت و همینطور عضو لژ فرانسه. از شدت جراحت در جریان توپبندی درگذشت.
• قاسمخان صوراسرافیل نماینده مجلس و روزنامهنگار که نفی بلد شد و به برلین رفت.
کادر 1-6: نظام ملوکالطوایفی
«ملوک الطوایفی» یعنی نظامی که در آن هر «طایفه»، قوم، ایالت و منطقه زیر تسلط یک «مَلِک»، یا شاه محلی، خان، امیر و سلطان کوچک باشد. البته معمولا در یک نظام ملوک الطوایفی هم ممکن است یک دولت «مرکزی» وجود داشته باشد که دولت های خُرد و بزرگ محلی به درجه های گوناگون، حد اقل بظاهر تابع آن باشند.
سایر معادل های این نظام عبارتند از: خان خانی، خان سالاری، ارباب سالاری، مالک سالاری، فئودالی، قبیله سالاری، عشیره سالاری، تیره شاهی، تیره فرمانی، هرکه هرکه
کادر 2-6: فوج سیلاخوری
یکی از لشکرهای نظامی ایران در دورههای مختلف تاریخی بودهاست. اغلب سربازان این سپاه از قصبه و دشت سیلاخور در ولایت بروجرد لرستان بودهاند. ایشان به عنوان گارد محافظ شخص محمدعلی شاه منصوب و در قضیه بمباران مجلس و دستگیری و کشتار مشروطه خواهان پیش قراول و بازیگر اصلی میدان نبرد در قشون محمدعلی شاه بودند. شجاعت و نیز قامت بلند سربازان سیلاخوری مشهور بودهاست. فوج سیلاخور مورد توجه شاهان ایران بوده و در نبردهای مختلف رشادت زیادی از خود نشان دادهاند. این فوج در زمان رضاشاه پهلوی به گارد سپه تغییر نام داد.
کادر 3-6: انجمن اخوت
انجمن اخوت را ظاهرا صفی علیشاه بنیان گذاشته است ولی علیخان ظهیرالدوله سیاستمدار و عارف ایرانی دوره قاجار که از پیروان صفیعلیشاه بوده است، آنرا علنی نموده است. ظهیرالدوله و همسرش فروغالدوله با شروع جنبش مشروطه به آزادیخواهان پیوستند و در رویداد به توپ بستن مجلس خانهشان ویران شد. دختر او، فروغالملک نیز از دراویش انجمن اخوت بود و در سیر و سلوک عرفانی مقام مرشدی داشت.
جلسات انجمن اخوت با نظم خاص در سالنی که 110 صندلی به نام هر یک از اعضا در آن قرار داشت، در جوار منزل ظهیرالدوله برگزار میشد تا زمانی که عمال محمدعلی شاه قاجار در واقعه حمله به مجلس، این بنا و منزل ظهیرالدوله را به توپ بسته و به کلی ویران کردند.
- حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی