بهار بهانهای برای گذر از مصرف به تولید اندیشهها
مدیر مسوول
بزرگنمایی:
بهار یادآور نوزایی است. اندیشه آدمی و جامعه هم در سیر تکاملی خود فصول مختلف و متنوعی را پشت سر میگذارد. در این صیرورت، اما آنچه از اهمیت بالایی برخوردار است تداوم پویایی و استمرار نوزایی است.
بهار یادآور نوزایی است. اندیشه آدمی و جامعه هم در سیر تکاملی خود فصول مختلف و متنوعی را پشت سر میگذارد. در این صیرورت، اما آنچه از اهمیت بالایی برخوردار است تداوم پویایی و استمرار نوزایی است. رخوت و کرختی زمانی حادث میشود که این فرایند متوقف شده و شاهد درجا زدن باشیم. زایش در دل خود تولید را هم به ارمغان میآورد این دو به یک معنی همزاد هم و به معنایی لازم و ملزوم هم هستند و از این فعل و انفعال زیبایی و خواستنی شدن طبیعت در فصل بهار رخ مینماید و تولید محصولات در فصول بعدی به دست میآید. در این جا و اکنون آنچه قابلتوجه و تفطن بسیار است اینکه جامعه ما انگار از زایش اندیشهها بازمانده و فصول پاییز و زمستان که در آن به جای تولید، گرایش غالب بیشتر مصرف است جایگزین شده. دوگانه تولید و مصرف و ساختار اندیشهورزی در جامعه ما حکایتی تلخ و غمناک را روایت میکند و در این میان اگر نگوییم امتناع، انسداد اندیشه را به رأی العین میتوان مشاهده کرد. در خوشبینانهترین حالت ما صرفاً شاهد مصرف اندیشههای دیگران هستیم. یک مصرفگرایی تمام عیار. انگار از تولید خبری نیست. امیدوارم اشتباه کرده باشم و یکی پیدا شود و مرا از این اشتباه دربیاورد و به من گوشزد کند.
سابقه تاریخی جامعه ما مالامال از تولید انبوه و متکثر اندیشهها بوده است، به زیبایی بهار و به برکت تابستان. ما نهتنها در گذشتهای نهچندان دور به تولید انبوه رسیده بودیم بلکه علاوه بر آن در حوزه صادرات نیز به توفیقات خوبی دست یافته بودیم و این همه نشان از بالندگی و زایش و نوزایش و … داشت که همواره بهمثابه امر تاریخی بدان میبالیم و فخر میفروشیم، همین و بس.
از دیرباز، این مرزوبوم انواع حکومتها را به خود دیده است، پس آن گذشته و این اکنون ربطی به نوع حکومت و ماهیت آن ندارد. به عبارت سادهتر این بار میخواهم توپ را در زمین مردمان بیندازم و شاید واقعیت هم و حقیقت هم غیر از این نباشد، اگر بپذیریم که اینگونه است با توجه به گسترش فن آوریهای ارتباطی متکثر بهانهای برای هیچ توجیهی نمیماند.
اکنون و اینجا جای هیچگونه درنگ نیست، بهار را بهانه و فرصتی برای شروعی دوباره بدانیم البته امیدوارم زیاد دیر نشده باشد. یک جرئت ورزی کانتی میخواهد برای گشودن دروازههای اندیشه. بله دانایی جرأت میخواهد و نسلهای جدید و بعدازاین بهدرستی نشان دادند که بیشتر از آنهم دارند، شجاعت و دلیری. شما را نمیدانم من که امیدوارم زمستان سرد و تاریک با همه سختیهایش تمام شده و زیبایی بهار بیشازپیش رخ نمایان کند. پس آغوشمان را بگشاییم و در برگیریمش و به تعبیر شهریار ملک شعر و ادب اجازت بگیریم که به نرمی چین پیشانی افکار بلند این نسل را بنوازیم و به آن ابریشم اندیشههایش شانه زنیم.
- حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی