حسن اسدی عضو شورای عالی سیاستگذاری حامای استان زنجان
نقد وآسیبشناسی نحله (مشرب ومسلک) سیاسی اصلاحطلبی
نوشتار
بزرگنمایی:
در شماره قبل مقدمات مطرح و تا حدودی راه را برای ورود در متن اصلی بحث هموار کردیم و بهنوعی این ظرفیت را با ادلههایی که ارائه دادیم درتم اصلی موضوع گنجاندیم که در آن بهصورت ساده بیان داشته شود که فعالیت در عرصه سیاست با فلسفه اصلاح در امور مردم و یا بهبود در شرایط کلی زندگی و فعالیت شهروندان به انجام میرسد، حال با تکیه بر این تعریف ساده میتوان این انتظار را داشت که اگر مجموعهای، گروهی، تشکلی و یا حزبی تشکیل میشود در اصل وظیفهاش تلاش برای انتقال زندگی شهروندان از موقعیتی به وضعیتی مطلوب میباشد و این انتقال فعالیتی را میمانست که باید با خود این سه ویژگی را به همراه داشته باشد:۱- حرکت ۲- اصلاح ۳- بهبود؛ تا بر این مبنا گفته شود که وجود حزب و تشکل میباید با حرکت توأم باشد تا نشان دهد که این موجودیت قادراست خود و مردمان را از نقطهای به نقطهای دیگر و یا از موقعیتی به موقعیت بهتر انتقال دهد، اما ازآنجاکه هر جابجایی توأم است با تأثیر در عناصر و محیط پیرامون مسلم است که این تأثیر میتواند با همراهی آنها توأم شود و یا مقاومت آنان را در مقابل خود برانگیزاند که برای مدیریت این دو حالت احتمالی باید حزب و یا جریان سیاسی قادر به اصلاح نوع ارتباط و اثربخشی که از آن انتظارمی رود باشد.
در اینجا لازم است به معنی مختصری از مفهومی تحت عنوان اثربخشی بپردازیم زیرا که در ادامه مبحث بسیار با این مفهوم روبرو خواهیم شد. اثربخشی را اگر بخواهیم با ادبیاتی عامهفهم معنی کنیم میتوان آن را عبارت از تفاوتی دانست که پس از ورود، عضویت و یا آغاز به فعالیت فرد و مجموعه در شرایط عمومی جامعه ایجاد میشود و یا به عبارتی اثربخشی حزبی عبارت از تغییر مثبتی میباشد که پس از تشکیل و یا راهاندازی حزب در اصلاح امور مردم ایجاد میشود. حال اگر این تعریف ساده ارائهشده از اثربخشی را با مفهومی با عنوان اصلاح ترکیب کنیم به این دست آورد مهم میرسیم که جریانی میتواند در اصلاح امور مردم موفق عمل نماید که از توان اثربخشی بیشتری برخوردار باشد و یا بودنش به ز نبودنش باشد.
پس از اصلاح و یا نتیجهای که از اصلاح استخراج میشود و بهنوعی غایت همه فعالیتهای جمعی سازمانیافته و یا بالاتر از آن غایت هدف انسان از انتخاب زندگی جمعی میباشد مفهومی تحت عنوان بهبود است که اگر از مجموعه حرکتها و اصلاحات شکلگرفته این مفهوم عینیت نیابد میتوان آن حرکت را عبث و بیهوده نامید. با توجه به این تعاریف که بهنوعی ارائه تصویری شماتیک از غایت فعالیتهای جریانی و حزبی بود به این ابهام ورود میکنیم که چرا در مقدمه و در عنوان این سلسله از گفتارها از اطلاق عنوان جریان به مجموعه فعالیتهای مصطلح به نام اصلاحات خودداری کردیم و در عمل بدان عنوان مشرب (روش دینی، کیش) و یا مسلک (روش، طریقت، طریقه) نهادیم.
اگر به سه خصوصیت برشمرده شده برای یک جریان تاریخی توجه گردد خواهیم دید که در هیچ وصفی که از مجموعه تاریخی اصلاحات میتوان ارائه داد نمیتوان سه خصوصیت حرکت، اصلاح و بهبود را در این مجموعه و زیرمجموعههای آنکه مصطلح به نام احزاب اصلاحطلبی شدهاند مشاهده کرد. ممکن است که دوستان اصلاحطلب ما در پذیرش این احصاء معنی از مجموع فعالیتهای صورت گرفته در سالیان گذشته با مقاومت و بهنوعی رد با خشونت وارد شوند و بگویند که این نوعی برداشت سوگیرانه و بهنوعی تخطئه آمیز از جریان اصلاحطلبی در ایران میباشد و با این توجیه به رد مفاد تحلیل و تکفیر تحلیلگر دست بزنند. اما این دوستان باید بدانند و قبول کنند که میان مذهب، فرقه، شیوه و مکاتب فکری، عقیدتی و فرهنگی که نحله اصلاحطلبی بیشتر در این قالبها جا میگیرد با یک جریان حزبی تفاوت فراوان است و این تفاوتها خود را در میدان عمل نمایان میسازند و ربطی به قبول و یا رد موضوع از سوی رهبران، اعضاء و هواداران آنها ندارد و متأسفانه این تفاوتها مؤید حق و یا استحقاق قرار گرفتن اصلاحطلبان در طیف جریانیِ فعالیتهای سیاسی در صحنه عمل دیده نمیشود.
مطمئناً در ادامه مطلب آنجا که به ویژگیهای تعریفشده از حزب و جریان آنهم نه در نزد ممالکی چون ما که خود آن نامی را که میپسندیم بر خود مینهیم بلکه در جوامعی که قرنها در این حوزه دارای تجارب میدانی میباشند، میپردازیم به ضعفهای ساختاری مؤید ادعای صورت گرفته در این خصوص که اصلاحطلبان ایران هنوز با واقعیتی به نام فعالیت حزبی و جریان دار فاصله بسیار عمیقی دارند اشارههای مصداقی خواهیم داشت.
حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی