حسن اسدی
نگرش حزبی و آیینهای ملی
اندیشه
بزرگنمایی:
یکی از واقعیتهای بسیار تلخ که جامعه ما را آزار میدهد عبارت است از اصرار غیرلازمی که مسئولان بر نادیده انگاشتن فرهنگ ملی این سرزمین بکار میبرند.
یکی از واقعیتهای بسیار تلخ که جامعه ما را آزار میدهد عبارت است از اصرار غیرلازمی که مسئولان بر نادیده انگاشتن فرهنگ ملی این سرزمین بکار میبرند.
برای نمونه در ساعت تحویل سال در آیین ملی ما رسمی وجود دارد که در آن سفرهای گسترانده میشود که عناصر تشکیلدهنده آن ازجمله اقلامی هستند که بخشی از مواد مصرفی روزانه انسان بوده و در عمل هیچ منافاتی با هیچ عقیدهای و مرامی ندارند و یا حتی در همه مکاتب اعم از مادی و الهی نهتنها تأکیدی در نفی آنها نیامده بلکه تکتک آنها محترم شمرده شدهاند مثلاً سیب و سبزی و یا سرکه، سنجد و یا سیر و سکه و سمنو. کدامیک از این اقلام مناسبت و ارتباطی تاریخی و شیرین با انسان و تاریخ زیست او بر روی زمین ندارند؟
پس چه اشکالی دارد که آنها بر روی سفرهای و در کنار هم قرار داده شوند و درزمانی که بهصورت طبیعی میتواند مایه مسرت و شادمانی انسان (به لحاظ گذر از سردی زمستان و ورود به گرمای بهاری) شود در سفرهای چیده شوند و محترم انگاشته گردند؟
اما اگر اشکال دارد چرا برای یکبار هم شده مفسران و ایدئولوگهای سیستم اجتماعی ما دراینخصوص اعلان نظر نمیکنند تا با دلیل و برهان گفته شود که وجود آنها در یکجا و آنهم تحت عنوان سفره هفتسین چه اشکالی دارد تا مردم هم به تبعیت از این آگاهی پی چنین اعتقاد و باوری را نگیرند و با رهاسازی آن شکافی بین مردمان و حکومت به وجود نیاید وگرنه در هیچ جایی از جهان معمول نیست که مردم سفره را با هزاران شوق تزیین کنند و دقیقاً در پای آن بنشینند و به پیامهایی گوش بدهند که پیامدهندگانش به سفره مزبور اعتقادی ندارند و نشانهای از آن را در صفحه تلویزیون و در کنار خود نشانده باشند.
حال اجازه بدهید کمی موضوع را ملموستر و عمیقتر مورد بررسی قرار دهیم آنهم با این پرسش که مگر ایران صرف یک نام است که میشود محض بهره سیاسی در پشت آن سنگر گرفت و یا از آن برای تداوم قدرت استفاده کرد؟
مسلم است که جواب این سؤال نه میباشد زیرا که ایران تصویر تمامنمایی از همه سنتها و آیینهایی است که مردم چه غلط و یا درست بدانها اعتقاد یافتهاند و در سرتاسر آن سعی میکنند که این آیینها را در استانداردهای مورد توافق ملی به نمایش بگذارند ازاینروی نمیشود.
من خود را ایرانی و ایراندوست بنامم و بدون آنکه اندک تلاشی برای پیرایش باورها و آیینهای غلط از خود نشان دهم با جریانی کردن یک شعار و حس قشری و گروهی بخشهایی از سنتها و آیین ملی مردم را مورد بیتوجهی و هتک حرمت آنهم دقیقاً در صفحه عریضی که در خانه تکتک ایرانی وجود دارد و نام تلویزیون مییابد قرار دهم و تازه با دیدن واکنشهای منفی از مردم عنوان بکنم که آنها تحریکشدهاند و یا هستند ممالکی که مثلاً با راه انداختن هیجانات تودهای در خصوص چهارشنبهسوری میخواهند مردم را به خیابانها بریزند.
مسئولان ما باید با کنار زدن همه برداشتهای سطحی از آیینها و سنتهای ملی ایرانی که ریشه عمیق تاریخی دارند به این نکته عمیقاً توجه داشته باشند که با وارد شدن به عرصه سیاست خود را از حوزه اخلاق محض و معلمی در این حوزه خارج ساختهاند و بهتبع مخالفان و رقبا همه گفتار و کردار آنها را با موازین و استانداردهای سیاسی ارزیابی میکنند و ازاینروی اصرار همهجانبه و مستبدانه بر اینکه سنتها و آیینهای ملی همگی غلط است و باید کنار گذاشته شوند به ابزاری تبدیل میگردند که رقبا از آن میتوانند برای اهداف خود بهره ببرند و همان را به عاملی برای انشقاق جامعه تبدیل کنند که اگر تداوم یابد مسلم است که دقیقاً نتیجه عکس برای مسئولان داشته و به عاملی برای اتحاد و اتفاق منتقدان و مخالفان تبدیل میشوند.
- حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی