بزرگنمایی:
در دو سرمقاله اخیر نشریه اراده ملت به این بحث پرداختیم که در شرایط پیچیده فعلی و با توجه به اینکه دولت مستقر وظایف بدیهی خود در بعضی از حوزهها را انجام نمیدهد؛ و از طرفی گوش شنوائی نیز نسبت به انتقادات ندارد و حاضر نیست تن به نظرات متخصصین امر بدهد؛ لازم است که مردم و جامعه مدنی خود به این حوزهها توجه نمایند.
در دو سرمقاله اخیر نشریه اراده ملت به این بحث پرداختیم که در شرایط پیچیده فعلی و با توجه به اینکه دولت مستقر وظایف بدیهی خود در بعضی از حوزهها را انجام نمیدهد؛ و از طرفی گوش شنوائی نیز نسبت به انتقادات ندارد و حاضر نیست تن به نظرات متخصصین امر بدهد؛ لازم است که مردم و جامعه مدنی خود به این حوزهها توجه نمایند.
در اولین شماره به بحث لزوم آموزش پرداختیم و در شماره بعدی بحث محیط زیست را مورد توجه قرار دادیم. در این شماره به بحث تشکلها و اهمیت حضور در آنها میپردازیم.
در یک جامعه دموکراتیک تلاش میشود تا از همان دوران مدرسه، کودکان و نوجوانان با نهادهای مدنی آشنا شوند و با حضور در انجمنهای مختلف مجموعه مهارتهای زندگی و تصمیم گیری مشارکتی را فرا گیرند. با توجه به ذهن پذیرنده کودکان در این سنین این موضوع مطمئناً تأثیر شگرفی در آینده ایشان میگذارد و به ایشان یاد میدهد که هم چگونه با دیگران تعامل و همکاری نمایند و هم چگونه در قالب نهادهای مدنی پاسدار ارزشهای دموکراتیکی چون: آزادی، حق رأی، حق اظهارنظر، تقسیم قدرت، حفظ حقوق اقلیت و ... باشند.
در ایران به دلایل مختلفی سیستم آموزشوپرورش خیلی به این مسئله مشتاق نیست و در مواردی نیز که به این مسئله میپردازد ترجیح میدهد کودکان و نوجوانان را نه در قالب نهادهای مدنی مستقل و مطالبه گر بلکه در قالب نهادهای وابسته و اطاعت پذیر، متشکل نماید. از این رو وقتی در ایران، ما از دبیرستان فارغالتحصیل میشویم عملاً آموزش تئوریک و عملی مناسبی از جهت کار در نهادهای مدنی فرا نگرفتهایم. شوراهای دانش آموزی و مجلس شورای دانش آموزی نیز گرچه شروع خوبی داشتند ولی در عمل و در ادامه کار نتوانستند کارکردهای مناسب خود در این جهت را انجام دهند و بیشتر به تریبونی برای ارائه نظرات مسئولین و القا آن به دانش آموزان بدل شدند. (به صحبتهای آقای یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش در اختتامیه دهمین دوره مجلس دانش آموزی در مرداد امسال نگاه کنید)
خوشبختانه دانشگاهها تا حدودی این نقیصه را پوشش میدهند. انواع و اقسام نهادهای دانشجوئی موجود بهتدریج به دانشجویان یاد میدهد که چگونه در دنیای پیچیده امروز مشارکت نمایند و برای هدف مشترکی گرد هم آیند. گرچه ساختارهای حکمرانی موجود حتی در دوره دانشجوئی نیز محدودیتهای زیادی را بر اینگونه از نهادها تحمیل مینماید و اگر شما در فضای دانشگاه باشید میبینید که این نهادها پایداری و قوام لازم را ندارند و بار آموزشی و پرورشی آنها بسیار محدود است و گاهی حتی بدآموزیهایی نیز دارند. جدا از اینکه بسیاری از دانشگاههای موجود مثلاً دانشگاه آزاد، فرهنگیان یا علمی کاربردیها فاقد اینگونه نهادها هستند یا تعدادشان بسیار کم است.
بعد از این دو مقطع تحصیلی عملاً دیگر فرصتی برای آموختن وجود ندارد و ما باید وارد گود شویم. ازاینرو بسیاری دیگر هیچگاه سراغ نهادهای مدنی نمیروند چرا که یا اصلاً با آنها آشنا نشدهاند و یا اگر هم آشنائی مختصری دارند نحوه کارکرد و فعالیت آنها را نمیدانند. نهادهای مدنی موجود نیز توان و ابزار لازم برای تبلیغ و ترویج خویش را ندارند و نمیتوانند خود را بهخوبی به جامعه معرفی نمایند. در نهایت با وضعیتی روبرو میشویم که همگان میبینید. کشوری با نهادهای مدنی مستقل بسیار ضعیف و در نتیجه جامعه مدنی بسیار محدود و غیر مؤثر.
برای ساختن یک جامعه پویا وجود یک جامعه مدنی بسیار بسیار لازم است. و این جامعه مدنی از دل نهادهای مدنی بیرون میاید. حال چند قدمی را که باید همه برداریم تا بتوانیم یک جامعه مدنی پویا و قدرتمند را در کشور شکل دهیم که مطالبه گر باشد و بتواند در تصمیمگیریهای سیاسی و اجتماعی به طور مؤثر دخالت کند را توضیح میدهیم.
قدم اول. در حوزه شغلی و کاری خویش جستجو کنید و نهاد صنفی مرتبط با خود را بیابید؛ و در ادامه در آن عضو شوید. اگر این نهاد صنفی وجود ندارد با همکارانتان آن را ایجاد کنید. اگر بیکار هم هستید انجمن بیکاران را راهاندازی کنید و مطالبهگر شغل از ساختار حکومت باشید.
در حال حاضر بسیاری از مشاغل انجمن، صنف، اتحادیه و سندیکای مرتبط با خود را دارند ولی به علت مشارکت محدود اعضا در آن، این تشکل صنفی کارکرد قدرتمندانه و اثر بخش ندارد.
تشکلهای صنفی کارکردهای متعددی میتواند داشته باشد. مهمترین آن پیگیری مزایای مادی برای اعضا است اما این تمام کار نیست. این نهادهای صنفی میتواند محلی برای آموزش، ایجاد پرستیژ حرفهای، تبادل اطلاعات و اخبار، حمایت از اعضا در شرایط دشوار و نظیر اینها باشد.
قدم دوم. حداقل در یک انجمن عمومی فرهنگی، هنری، محیط زیستی، علمی، محلی، حقوق بشری یا خیریه عضو شوید. در آن انجمن مسئولیت بپذیرید و فعالانه در راستای اهداف انجمن خود مشارکت نمایید. دیگران را نیز به حضور در انجمنهای عمومی ترغیب کنید.
قدم سوم. کودکان، نوجوانان و جوانان را آموزش دهید تا ترغیب شوند که در اینگونه انجمنها عضو شوند. از آنها حمایت کنید و بعضی از مسئولیتها را بر دوش آنها قرار دهید. اشتباهاتشان را نادیده بگیرید و تلاش کنید که بتوانند چالشهای کار جمعی را با کمترین هزینه پشت سر بگذارند.
قدم چهارم. در حد بضاعت خود به این انجمنها و تشکلهای صنفی یا عمومی کمک کنید. مثلاً: فضای مناسب در اختیارشان قرار دهید؛ تبلیغات و نشریات آنها را پخش کنید؛ در گردهمائیها و مراسمات ایشان شرکت کنید؛ به آنها عضو معرفی کنید؛ از نفوذ خود برای به موفقیت رسیدن پروژههای ایشان بهره بگیرید؛ تجربیات خود را با آنها به اشتراک بگذارید؛ در مشکلات و ناملایمات همراه و مشوق ایشان باشید؛ و کارهایی ازایندست.
و نهایتاً قدم پنجم. از طریق نهادهای صنفی و عمومی مطالبهگری نماییم و اجازه ندهیم که صاحبان قدرت بدون توجه به نظرات ما مردم، عمل نمایند. این کشور ملک مشاع همه ایرانیان است و همه ما در آن سهیم هستیم. این سهیم بودن فقط رأیدادن در انتخابات نیست. حضور در نهادهای مدنی نیز یکی از روشهای سهیم شدن در قدرت است. با این نهادهای مدنی میتوانیم تکتک مسئولین را پاسخگو نماییم و به آنها یادآور گردیم که اگر قدرتی دارند منبعث از مردم و رای و اراده مردم است پس باید بر اساس نظر مردم عمل نمایند.
- حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی