استفاده از ظرفیتهای قانون احزاب
ویژه نامهها
بزرگنمایی:
نشست مجمع حاضر با هدف نحوه تعامل حزب اراده ملت ایران با دولت چهاردهم برگزار گردیده با فرض اینکه منظور از تعامل نحوه همکاری، چگونگی فراهم سازی امکان انتصاب و یا انتخاب اعضای حزب در بدنه دولت و در سطوح مختلف می باشد؛ نکات چندی در باب چگونگی حصول به خواسته فوق الذکر عرض می شود:
حمید توحیدلو
نشست مجمع حاضر با هدف نحوه تعامل حزب اراده ملت ایران با دولت چهاردهم برگزار گردیده با فرض اینکه منظور از تعامل نحوه همکاری، چگونگی فراهم سازی امکان انتصاب و یا انتخاب اعضای حزب در بدنه دولت و در سطوح مختلف می باشد؛ نکات چندی در باب چگونگی حصول به خواسته فوق الذکر عرض می شود:
یکم - کادر سازی : در خصوص نحوه تعامل احزاب بطور عام و حزب اراده ملت بطور خاص لازم است بخشی از فعالیتهای حزبی به مبحث « کادر سازی مسئولانه و متناسب با مناصب مورد نظر » اختصاص یابد و در راستای تحقق این مهم از تجربیات کشورهای دیگر که تقریبا از منظر فعالیت های حزبی نسبت به احزاب کشور مان در شرایط مناسب تری قرار دارند با استفاده از ظرفیت های قانونی از جمله تبصره ماده 18 قانون احزاب بهرمند گردیم در این راستا تشکیل دولت های سایه که ره آورد اتخاذ رویکردهای مشابه می باشد، از نتایج ثمربخش اتخاذ چنین سیاست هائی در جهت ورود و حضور در بدنه قوه مجریه و حتی تشکیل کابینه در سالهای آتی خواهد بود؛ بدون تربیت کادر مناسب ورود در بدنه اجرائی کشور انتظاری است ناثواب؛ فی المثل ملاحظه این نکته مهم است که آیا حزب اراده ملت برای کل و یا کدام وزارتخانه نیرو دارد و یا تربیت می کند مساله ای است تاثیر گذار و بی تردید در مرئی و منظر مسوولین کشور نیز قرار دارد و پیشنهاد می شود این مطلب در چند مرحله هدف گذاری بشود و النهایه به وزارتخانه ها منتهی گردد « ابتدا گام های کوچک ولی مطمئن و سپس گام های بلند و توام با ریسک پذیری» برداریم؛
دوم - هدف گذرای : تعیین و تبیین صحیح و انتخاب اهداف صحیح از ابزارهای مهم و تاثیر گذار در کسب موفقیت احزاب در راستای حصول به خواسته های مصوب و اعلامی در ورود به قدرت خواهد بود، از جمله مطالبات احزاب « دسترسی به منابع و مشارکت در قدرت » میباشد؛ گاهی اوقات بحثهایی میشود: به این تعبیر که ما سهمخواهی از قدرت نداریم و موارد الفاظ و واژههای شیک و قشنگ شبیه آن ؛ بنده بعنوان شخص حقیقی عضو این حزب میخواهم تاکید نمایم : از نگاه اینجانب اساس فعالیت های حزبی مبتنی بر کسب قدرت از طرق قانونی و مسالمت آمیز می باشد و چنین مطالبی با فلسفه تشکیل احزاب همخوانی ندارد، احزاب بستر فعالیت های قدرت طلبانه هستند و اساسا برای فعالیت های بدون طلب جایگاه در حاکمیت ، مسیرهای دیگر و مناسب تری همچون انجمن های عام المنفعه و خیریه ها وجود دارند که در طی سالیان متمادی امتحان پس داده و موفق تر هم بوده اند ؛ از سوی دیگر در کنار وظایف اجتماعی مان که در جهت ارتقای اهداف کلان از جمله نهادینه سازی مردم سالاری در جامعه موظف به انجام فعالیت های سیاسی- اجتماعی می باشیم، بلاتردید هدف از صرف هزینه های مختلف مادی و اعتبار اجتماعی مان به قصد کسب حداقل بخشی از قدرت می باشد و این رویه که برخی متحمل هزینه شده و زحمات شبانه روزی تلاش کنند و در کمال ناباوری از بدنه قدرت سهم و ثمره ای نبرند، خلاف اصل و مغایر عدالت و انصاف می باشد ؛ گوئی فی المثل بسیاری از فعالان عملیاتی ستادهای انتخاباتی بیکارانی بودیم که به عده ای زرنگ، میز و صندلی بدهکار باشیم که شبانه روز بدویم و دریغ از حتی نیم نگاهی به میزهای قدرت و مدیریت و پر واضح است ادامه این روند بی تردید اسباب دلسردی فعالان سطوح میدانی اصلاح طلبان و یاس بیش از پیش بدنه فعال و پر انرژی حاضر در میدان و علی الخصوص سرمایه های اجتماعی و جوانان را فراهم خواهد ساخت؛
سوم - گفتمان : به نظر میرسد در خصوص نحوه مطالبات احزاب در خصوص مشارکت در قدرت لازم است نگرش مان را بگونه ای تنظیم کنیم که خواسته های منطقی و قانونی حزب حداقل در چارچوب مقررات قانونی به نحو مناسب به گوش مسوولان برسد و پیام حزب روشن و مطالبه گرایانه باشد؛ و در این جهت لازم است کانال ارتباطی مشخصی برای ارتباط با مسوولان توسط مسوولین و با مشورت احزاب تعریف گردد؛ بعنوان مثال : هنگامی که در کنار کانال رسمی حزب لاجرم درخواست متکی به ارتباطات شخصی مسوولان رده های مختلف حزبی با تعدادی از متولیان و مسوولان قوای مختلف جایگزین می گردد ، پر واضح است توجه لازم معطوف درخواست مان نمی شود و مورد توجه لازم قرار نمی گیریم ؛واقعا جای این پرشس خالی است : آیا ما فعالان حزبی ( حداقل در حزب اراده ملت ایران ) بیکار و عده ای بدهکار بودیم که این میزان از سرمایه های مادی و اجتماعی مان را صرف فعالیت های سیاسی - اجتماعی نمائیم و علی الخصوص در ایام انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری فی المثل ( من باب مشتی بر نمونه خروار ) استان مهم و گلوگاه زنجان را با آن میزان از رای پای صندوق ها بیاوریم و این چنین از گردونه قدرت بدور باشیم ؟! بنده مدعی نیستم که علت العلل و تنها دلیل رای مردم بزرگوار این استان ، حزب اراده ملت بوده است ولی بی تردید نقش اعضای این حزب و علی الخصوص جناب آقای دکتر حکیمی پور ( رئیس شورای مرکزی ) آن در میزان حضور مردم گرانقدر زنجان در پای صندوق های رای انکار ناپذیر است و عدم بکارگیری چنین شخصیت تاثیرگذاری و اعضای حزب در مناصب متناسب، سووال برانگیز می باشد و از نتایج آن بطور قطع دلسردی حداقل بخشی از فعالان سیاسی - احتماعی مرتبط با حزب و ای بسا گروهی از مردم خواهد بود ؛
چهارم - بستر قانونی : حال این پرسش اساسی مطرح می شود که برای حصول به این مهم چه باید کرد ؟! پاسخ این پرسش در بستر قانون نهفته است ؛ همانگونه که حاکمیت در برخی مقررات قانونی از جمله ماده 13 قانون احزاب تکالیفی همچون « انجام فرضیه امر به معروف و نهی از منکر » را جزئ از خواسته های خود از احزاب قرارداده است ، پیشنهاد می گردد: در قالب « الحاق تبصره ای » به ماده مذکور سهم مشخصی از مسوولیت های سطوح مختلف قوای سه گانه و حداقل قوه مجریه را به نمایندگان احزاب اختصاص بدهند ؛ این مهم در ایجاد انگیزه بین احزاب ، بستر سازی رقابت های سالم حزبی و پرورش کادرهای اجرائی متخصص در سطوح مختلف تاثیرات انکار ناپذیری خواهد داشت و از سوی دیگر در مرحله نخست احزاب و در مراحل آتی کلیه متولیان حداقل بخش اجرائی کشور را به پاسخگوئی در برابر ملت ملزم خواهد ساخت و از ثمرات آن افزایش نظارت همگانی در سالم سازی سیستم و کاهش معضلات اداری و همچنین حرکت به سمت شفاف سازی خواهد بود؛ در اینجا لازم است به این مهم اشاره کنم که «رمز پیروزی اتحاد است » علیرغم چالش ها و اختلاف نظرهای اساسی در بین احزاب و گروههای اصلاح طلب پیشنهاد می شود: احزاب دو طیف اصلی و سیاسی کشور همانند برخی کشورها مثل انگلستان در دو حزب بزرگ و اصلی ادغام گردند تا ضمن پیشگیری از آسیب های موجود ناشی از اختلافات حزبی در ورود به حاکمیت و اداره کشور از قدرت چانه زنی و امکان بیشتری بهره مند گردند ؛ این مطلب توسط دیگران پیش از ما تجربه شده است « لازم نیست دوباره چرخ را اختراع کنیم » ؛
پنجم - تحولات اجتماعی : برای ورود در حاکمیت لازم است الزامات آن فراهم گردد و ضروری است ارکان حزب در تحولات اجتماعی و موضوعات منطقه ای به نحو موثر تری ورود نمایند ؛ در حال حاضر دو مقوله « تحولات خاورمیانه علی الخصوص درگیری های سوریه » و « قانون حجاب و عفاف » از مسائل روزمره و حساس کشور است که بلاشک هر کدام در جای خود تاثیرات شگرفی در آینده سیاسی - اجتماعی ایران از خود برجای خواهند گذاشت و لازم است با عبرت آموزی از موارد اینچنین از منظر کنشگری به تحلیل و بررسی موارد وارد بشویم و حزب را بیش از گذشته در معرض دید افکار عمومی و علی الخصوص حاکمیت قرار بدهیم و اینگونه نباشد که به آرامی به « حزب فعال موسم انتخابات » تبدیل بشویم ؛
سخن آخر اینکه سهم حزب از قدرت همان خواهد بود که طلب می کند و اصرار می ورزید و به آن می رسد این مهم در سایه هدف گذاری صحیح و قابل حصول ، مطالبه گری منطقی، بستر سازی لازم درون حزبی و قانونی ؛ کادر سازی متناسب با اهداف و خردمندی سیاسی - احتماعی لازم حاصل خواهد گردید.
- حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی