قابهای اندوه
در باب تناسب مجازات و جرم
سخن سردبیری
بزرگنمایی:
روزهای گذشته دو حادثه رخ داد که اندوهی جانکاه را دامن زد و از بد حادثه مقارن با زمانی بود که اندوه انبوه غزه، تمام فکر و ذکرها را به خود مشغول کرده بود و فرصتی برای مویه بیشتر فراهم نبود.
روزهای گذشته دو حادثه رخ داد که اندوهی جانکاه را دامن زد و از بد حادثه مقارن با زمانی بود که اندوه انبوه غزه، تمام فکر و ذکرها را به خود مشغول کرده بود و فرصتی برای مویه بیشتر فراهم نبود.
اول
خودکشی (مرگ خودخواسته) خانم دکتر جوانی بود که ماه ها قبل در پی مرگ یکی از بیمارانش دچار ضرب و شتم قرار گرفته بود و سپس مورد شکایت واقع شده بود؛ و نهایتا در پی تالمات روانی و فشارهای بیرونی احتمالی دست به خودکشی زد.
میترا آسوده جراح جوانی بود که در مریوان استان کردستان به ارائه خدمت مشغول بود و فروردین امسال با فوت یکی از بیمارانش مورد اهانت و ضرب و شتم همراهان بیمار قرار گرفته بود. بعد از این واقعه مسئولین محلی از ایشان دلجویی نمودند و تلاش کردند که از بار حادثه رخ داده بکاهند و همین عاملی شد که ایشان شکایتی را از خانواده بیمار فوت شده ثبت ننماید. خانواده متوفی نیز بعد از این حادثه طبق روال از ایشان شکایت کردند و نهایتا دادگاه های مرتبط برای ایشان حکم قصور صادر نمودند و وی را به پرداخت دیه ملزم نمودند. اما شدت فشار روانی و اجتماعی وارده، عذاب وجدان ناشی از مرگ بیمار و زمینه های افسردگی احتمالی باعث شدند که او با گذاشتن یک پست اینستاگرامی برای آیندهگان به زندگی کوتاه خویش خاتمه دهد.
بی گمان این پزشک جوان در پی درمان بیمار خویش بوده و قصور اتفاق افتاده نیز غیر عمد رخ داده است اما پزشکان و پرستاران میدانند که مرگ بیمار چه اندوه جانکاهی را بر انسان مستولی میکند خصوصا وقتی که بعدا میفهمی کوتاهی نیز رخ داده که اگر رخ نمیداد شاید بیمار زنده میماند. اما تناسب بین جرم و مجازات چه میشود؟ آیا این خودکشی تاوان مناسبی برای قصور رخ داده بود؟ به همین راحتی انسانی نقاب بر روی خاک کشید.
دوم
سعید خادمی استاد و مربی مدیتیشن (ساهاجا یوگا) در جلسه دادگاه خویش از شدت استرس و اضطراب دچار سکته قلبی شد و علی رغم مداخلات پزشکی صورت گرفته نهایتا فوت کرد.
وی که با اتهام امنیتی قبلا به مدت یک ماه توسط اطلاعات سپاه بازداشت و بازجوئی شده بود، در دادگاه اخیر به اتهامهای متعددی که میتوانست حتی منجر به صدور حکم اعدام شود حاضر شده بود. طبق اطلاعاتی که وکیل ایشان در اختیار رسانهها قرار داده است، وی با دیدن حجم پرونده، انواع اتهامات وارده، نگرانی از وضعیت شغلی (ایشان کارمند یک موسسه پژوهشی بودند) و سوالات قاضی دچار درد ناحیه سینه شده و سکته میکند. دادستان و ضابطین قضایی وی را به واسطه فعالیتهای مرتبط با مدیتیشن و یوگا متهم به تیلیغ علیه اسلام کرده بودند.
احتمال دارد که در میان مجموعه نوشته ها و گفتارهای وی، جملاتی باشد که بتوان از آنها شائبه مخالفت با دین را برداشت کرد. جدا از بحث آزادی بیان مصرح در عهدنامه حقوق بشر، آیا اینچنین مجازاتی متناسب با اتهام وارده است؟ چرا جو دادگاه ها و بازجوئی ها چنان است که متهمین قالب تهی میکنند و حیات و ممات خود را اینچنین مفت میبازند؟
سوم
در کنار دو اندوهی که بیانشان رفت بد نیست یادی کنیم از برنامه «فیتیلهها» که 8 سال قبل در پائیز 1394 بدنبال یک نمایش 7 دقیقهای که در آن شائبه توهین به اقوام وجود داشت، فتیلهاشان پایین کشیده شد و به خاطرهها پیوستند.
15 آبان 94، نمایشی طنز در برنامه فتیله پخش شد که در آن حماقت پدر و پسری ترک زبان در استفاده از فرچه دستشوئی به جای مسواک، دستآویز ساخت نمایش قرار گرفته بود. این موضوع اعتراضات زیادی را بدنبال داشت و خصوصا در مناطق ترک نشین اجتماعاتی نیز رخ داد. نمایندگان مناطق ترک زبان نیز در مجلس نسبت به موضوع اعتراض کردند. در نهایت مسئولین صداوسیما پوزش خواسته، استعفا دادند و برنامه فیتیله ها برای همیشه تعطیل شد.
در کم دقتی، بی دقتی و بی سلیقگی ساخت این برنامه شکی نیست. شاید حتی غرضورزیهایی نیز پشتپرده چنین حوادثی باشد. اما انتظار میرفت که مجازات و تاوان چنین جرمی، پوزش و معذرتخواهی و اصلاح روند باشد؛ نه تعطیلی! شاید بهتر بود در هفتههای بعدی و قسمتهای بعدی این برنامه به ستایش از اقوام خصوصا ترکها پرداخته میشد ولی عمو فتیلهای ها میماندند. بعید نیست اینجا نیز غرضورزی وجود داشته است تا کودکان و بزرگسالان ما از اندک برنامههای مشترک شادیبخششان محروم گردند.
از همین روست که هر دانشجوی حقوقی در همان روزهای اول تحصیلش میشنود که مجازات باید متناسب با جرم باشد، فقط نمیدانیم که چرا بعدا وقتی در مسند قضاوت مینشینند این شنیده را فراموش میکنند و مردم هم ایضاً.
- حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی