اسطورهها و واقعیتهای عزاداری ماه محرم در یزد
اندیشه
بزرگنمایی:
همانند سال گذشته امسال هم برخی عزاداریهای ماه محرم در یزد پربازدید شد. نوحههایی که برچسب «اعتراضی» خوردهاست، بسیار دیده و شنیده شد. بخشی از اجرای هیئت عزاداری بعثت به حدی فراگیر شد که رسانههای خارجی نیز درباره آن خبر کار کردند. بیش از یک دهه است که این سبک عزاداری در شهر یزد سر و صدا به پا کرده است و شهرتی ملی یافتهاست.
علیرضا اسکندری نژاد
همانند سال گذشته امسال هم برخی عزاداریهای ماه محرم در یزد پربازدید شد. نوحههایی که برچسب «اعتراضی» خوردهاست، بسیار دیده و شنیده شد. بخشی از اجرای هیئت عزاداری بعثت به حدی فراگیر شد که رسانههای خارجی نیز درباره آن خبر کار کردند. بیش از یک دهه است که این سبک عزاداری در شهر یزد سر و صدا به پا کرده است و شهرتی ملی یافتهاست. اما آیا سیمای عزاداری ماه محرم در یزد محدود به نوحههای اعتراضی است؟ تلاش میکنم تا در این یادداشت با توجه به دغدغههای پژوهشیام و مطالعات نظری و میدانی که در خصوص عزاداری ماه محرم در شهر یزد داشتهام، به این پرسش پاسخ دهم.
عزاداریهای ماه محرم در ایران سبقهای طولانی دارد و اشکال و انواع متنوع و متفاوتی در نقاط مختلف ایران دارد. از میان مناطق مختلف ایران، چند سالی است که مردم در خصوص عزاداریهای خاص یزدیها صحبت میکنند. طی یکی دو دهه گذشته بسیاری سبک خاص سینهزنی و قالب شعری و موسیقایی نوحههای یزدی را بهعنوان یگانه ویژگی آن میشناختند. چند سالی نیز هست که علاوه بر فرم خاص عزاداریها، متن نوحهها نیز مورد توجه قرار گرفته است. اشعار انتقادی و اعتراضی که طی دهه اخیر در برخی اجراها شنیده شد، توجه بسیاری را بهسمت شهر یزد سوق داده است. امسال نیز چند اجرا فضای شهر یزد را دگرگون کرد و آن را طی دهه اول عزاداریها در کانون توجه قرار داد. من نیز دستکم دو سالی هست که توجه پژوهشی خودم را به این حوزه معطوف کردهام و طی یک سال اخیر با مطالعهی اسنادی و مصاحبههای پژوهشی به دادهها و اطلاعات جالبتوجهی درباره عزاداریهای ماه محرم در شهر یزد رسیدهام. امسال نیز موفق شدم تا بهعنوان پژوهشگر-مشارکتکننده در یکی از هیئتهای پرسابقه شهر یزد عزاداری کنم تا به عمق این موضوع نزدیکتر شوم. آنچه در ادامه مطرح میکنم چکیدهای است از مطالعات نظری و میدانیام در این خصوص.
اصل مطلب را همین ابتدای سخنم میگویم: آنچه عزاداریهای ماه محرم و هیئتهای عزاداری شهر یزد را متمایز میکند، نوحههای انتقادی-اعتراضی نیست. علیرغم اینکه این نوحهها کمک بسیاری به شناختهشدن سبک خاص عزاداری در شهر یزد کردهاند اما تمام ماجرا به این نوحهها ختم نمیشود. به نظرم آنچه هیئتهای عزاداری شهر یزد و نوحههای این هیئتها را خاص و متمایز میکند نخست عمق اشعار و نوحهها و تأکید ویژهای است که بر ارزشهای قیام عاشورا دارند و در وهله بعد هم موسیقی اصیلی است که در اجرای نوحهخوانها و همراهی سینهزنها مشاهده میشود. در خصوص نکته اول باید تأکید کنم که تقریباً تمامی نوحهها شعر غنی و عمیقی دارند و بهجای تأکید صرف بر «تشنگی»، «مظلومیت»، «غربت»، «بدنهای مثلهشده» و مضامینی از این دست که در نوحههای پاپ مداحان سرشناس بهکرات به چشم میخورد، بر مفاهیم و مضامین اصیل عاشورایی نظیر «ظلمستیزی»، «عدالتخواهی»، «فتوت و اخوت»، «ایستادگی» و «آزادگی» تأکید میشود. قصد دوگانهسازی ندارم اما به نظرم میرسد که اگر ما مقولهای تحتعنوان «نوحههای پاپ» داشته باشیم که برخی از پژوهشگران چنین ادعایی دارند، نوحههای یزدی دقیقاً نقطه مقابل آن است. نوحههای پاپ شامل شعر ساده و موسیقی همهپسند است و بعد عاطفی واقعه کربلا در آن سخن اول و آخر را میگوید. بهعکس، اشعار نوحههای یزدی عمیق و حاوی مضامین اصیل است و موسیقی نوحهها نیز برگرفته از دستگاههای اصیل موسیقی ایرانی است و بعد عقلانی قیام عاشورا در اینجا اصل کار است. بنابراین، وجه ممیز نوحههای یزدی غنای شعر و موسیقی است. بدیهی است که این غنا میتواند در برهههایی از زمان به اشعار اعتراضی نیز ختم شود، چنانکه طی سالهای اخیر اینگونه بوده است؛ چراکه وجه عقلانی قیام عاشورا بر جاودانگی این قیام و ارزشهای آن تأکید دارد و در تاریخ ایران هم بسیاری از رویدادها و تغییرات مهم با تکیهبر همین ارزشها صورت گرفته است (و انقلاب اسلامی نیز نمونه بارز آن است).
به همین خاطر است که گاهی شنوندگان و خوانندگان این نوحهها بدون اینکه از زمینههای اجتماعی و فکری هیئتها اطلاع داشتهباشند، بسیاری از نوحهها که اتفاقاً توسط هیئتهای سنتی و محافظهکار اجرا شدهاست را اعتراضی و انتقادی خوانش میکنند. البته و صد البته که قصدم این نیست که اهمیت نوحههای اعتراضی و انتقادی را کم جلوه دهم. قطعاً حضور و فعالیت هیئتهایی که چنین نوحههایی را اجرا میکنند پیش از هر چیز بیانگر کثرت روایتها درباره عاشوراست و مهمتر از آن این پیام را در جامعه رواج میدهند که دستگاه دینی توانایی بازاندیشی در خود را دارد و برای انتقاد به روندها و ساختارها نیازی به سنگر گرفتن در دستگاههای غیردینی و غیربومی نیست.
ذکر چند نکته کوتاه پایانی خالی از لطف نیست. این سنت قویم و غنی در شهر یزد از چند سوء در معرض تهدید و تخریب است: نخست، دولت که خود را پاسدار یگانه روایت «معتبر» از عاشورا میداند، تاب تحمل روایتهای متکثر و متنوع را ندارد و طی دو سال اخیر انواع فشارها را به هیئتهای عزاداری شهر یزد وارد کرده است (نمونه بارز آن ممنوعیت اجرای زنده تلویزیونی هیئتهای قدیمی فهادان و بعثت در سال گذشته و فشار به تغییر متن نوحههای بسیاری از هیئتها در سال جاری است). از سویی دیگر، مخالفان دولت نیز که قصد عبور از دستگاه دینی را برای نقد جمهوری اسلامی دارند، تلاش میکنند تا اصالت عزاداریهای یزدی را زیر سؤال ببرند و آنها را ضمن تئوری توطئه خود، همدست دولت و «سوپاپاطمینان» نشان دهند. به نظرم هیئتهای عزاداری یزد که طی سالهای اخیر سختیهای بسیاری را متحمل شدهاند، طی سالهای آینده زیر ضربات شدیدتری نیز قرار بگیرند. دشواری کار آنها دقیقاً در آن است که نه وابستگیای به دولت دارند و نه از نیروهای مخالف خارجی دینگریز دل خوشی دارند. امیدوارم این سنت اصیل و قویم که ضمن اصلات، از نوآوری و بازاندیشی نیز جا نماندهاست، طی سالیان آتی نیز قدرت خود را حفظ کند و بتواند در میان روایتهای مختلفی که از دینداری در ایران وجود دارد، روایتگری کند. روایتی که نماینده منطق اصیل شیعی است و با خشونت، ظلم و بیعدالتی سر سازگاری ندارد.
- حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی