گزارش نشست گفتگو محور «اماواگرهای جنبش منهم؛ metoo” در فضای مجازی به تاریخ خرداد 1401 زهره رحیمی (مسئول کمیته آموزش و توانمندسازی حزب اراده ملت ایران)
بزرگنمایی:
در سرآغاز اشاره کنم که این قالب از ارائه گزارش با دو هدف صورت گرفته است. نخست اینکه امکان بازآفرینی برای علاقمندان را فراهم کند. دوم اینکه در همان ابتدا تاکید کند، بررسی مسائل اجتماعی پیچیدگی دارد. با یک گزاره و دو گزاره، حق مطلب ادا نمیشود. از یک مقدمه ناقص، به یک موخره کامل نمیرسد و گاهی مرز بین درستی و نادرستی تصمیمات ما را همین ظرائف و جزئیات است که تعیین میکند. تقاضامندیم با شکیبایی و تا انتها همراه ما باشید و در جملات و مفاهیمی که انتقاد شما را برمیانگیزد، متوقف نشوید.
سرآغاز
در سرآغاز اشاره کنم که این قالب از ارائه گزارش با دو هدف صورت گرفته است. نخست اینکه امکان بازآفرینی برای علاقمندان را فراهم کند. دوم اینکه در همان ابتدا تاکید کند، بررسی مسائل اجتماعی پیچیدگی دارد. با یک گزاره و دو گزاره، حق مطلب ادا نمیشود. از یک مقدمه ناقص، به یک موخره کامل نمیرسد و گاهی مرز بین درستی و نادرستی تصمیمات ما را همین ظرائف و جزئیات است که تعیین میکند. تقاضامندیم با شکیبایی و تا انتها همراه ما باشید و در جملات و مفاهیمی که انتقاد شما را برمیانگیزد، متوقف نشوید.
این جلسهی گفتگو با دعوت مسئول کمیته آموزش و توانمندسازی حزب اراده ملت ایران صورت گرفت. در این نشستِ گفتگو محور، 17 نفر از استانهای مختلفی چون همدان، لرستان، البرز، زنجان، سمنان حضور یافتند. نهفقط اعضایی از حزب، که حضور میهمانانی خارج از تشکیلات نیز به گستردگی و غنای گفتگوها یاری رسانید؛ که از یکایک ایشان قدردانیم. این یادداشت، با گردآوریِ نظرات تکتک دوستان مشارکتکننده، پدیدار گشته است.
فرضهای مقدماتی نشست ازاینقرار بود:
• فرض یک- در چهارچوب عنوان نشست، ما به تاریخچه، لزوم و اهمیت برقراری این جنبش و مواردی خارج از عنوان نخواهیم پرداخت.
• فرض دو- ما کلیت جنبش مذکور را پذیرفتهایم و نقدی بنیادی در رد این جنبش نداریم. صرفاً با توجه به وضعیت جامعهی ایران به ملاحظات، احتیاطات، تبعات و چالشهای آن نگاهی خواهیم انداخت. لذا ما از دریچهی نگاههای منکر مسئله و نافی جنبش، از جمله دیدگاهِ «قربانی، متهم است» و یا دیدگاهِ «لزومِ خاموشیِ مبتنی بر شرم و حیا» به جنبش نگاه نمیکنیم و افشای رنجی که بر قربانیان رفته و ضرورت پاسخگویی متهمان را، ضرورت میدانیم.
• فرض سه- این نشست بر محور گفتگوست. ما علاقهمندیم که بیش از پاسخ، با التهاب پرسشهای جدید روبرو شویم و برای آنها پاسخی درخور جستجو کنیم. لذا در این نشست، در پی نتیجهگیریهای متقن و توصیههای قطعی به مخاطب نیستیم. بیتردید بایسته است که این دست مسائل در فضای گفتگو محور جامعه، آنهم در طول زمان و با مداخله نهادهای شایان، به مناسبترین دستاوردها برای مواجه با مسئله دست یابد.
شروط این گفتگو از اینقرار بود:
• علیرغم تمایل به تأکید روی موضوعات، اما مطالب را بهصورت تکراری مطرح نکنیم.
• هر پیام هشداردهنده، آگاهیبخش، راهبردی برای جمع داریم، در اختیار بگذاریم.
• محدوده زمانی را رعایت کنیم.
• دقیق و صبور به سخن یکدیگر گوش فرا دهیم. یکدیگر را از روی سخنان، داوری نکنیم.
نکاتی که باید در مقدمه آسیبشناسی این پدیده به آن پرداخت:
1. نگاه جنسیتی به تعرض نداشته باشیم. قربانی میتواند مرد، زن یا شهروندی تراجنسیتی باشد. متعرض هم میتواند از همین گوناگونی برخوردار باشد.
2. آمار قربانیان مرد و تراجنسیتی را ناچیز نپنداریم که قابلتوجه هستند و گاه شدت آسیبهایی که میبینند، منجر به تصمیماتی در حد خودکشی هم میشوند. درعینحال تایید میکنیم که شمار تعرضات گزارششده به زنان، بیشتر و پرتکرارتر است.
3. گفتگو در این محورها باید در هر جمعی که هستیم، با رعایت ملاحظات روانشناختی صورت بگیرد. در هر محفلی ممکن است قربانی یا متعرضی در کنار ما بهصورت گمنام حاضر باشد. پرداختن به مباحث باید با ملاحظاتی باشد که درد و رنج قربانی را تشدید یا مجاری ارتباط سازنده با آزاردهندگان را قطع نکند.
4. تجاوز و آزار یک پدیده فُرمال نیست که در حدومرز مشخصی بتوان برای آن تعریف کرد. میتواند آرامآرام، نهچندان آشکار و با ابعادی غیرقابلتوصیف و حتی نه خیلی آگاهانه و عامدانه بروز کند.
5. این جریانات باید قابلیت افزایش حساسیت جامعه نسبت به آزار و آزارگری را داشته باشد.
6. در بسیاری موارد؛ بخشی از جامعه، قربانی را به خاطر عدم واکنش دفاعی یا مقاومتی سرزنش میکنند، باید به خاطر داشته باشیم که واکنش امتناعیِ فرد قربانی به آزار، میتواند در سه شکل جنگ، گریز یا فریز تجلی کند.
7. جنبش “منهم” در جوامعی با بسترهای اجتماعی فرهنگی مدنی متفاوت و حتی متضاد رخ میدهد. برخی جوامع از آزادیهای فردی گسترده و امکان کامجویی و کامروایی به روشهای مهیا و متنوعی برخوردار هستند و برخی جوامع با بایدونبایدهای بیحدوحصر شرعی و عرفی و قانونی دستوپنجه نرم میکنند که جمعیتی میلیونی را با لذتهای مداوما سرکوبشده و بیمارانی جنسی ارمغان آورده است. در برخی جوامع، فضای گفتگو با نقش فعال گروههای دانشگاهی، مؤسسات پژوهشی، نهادهای مدنی متولی حقوق شهروندی، رسانههای آزاد و سایه قانون مدافع حق شهروندی جلو میرود. در برخی جوامع پرداختن به این محورها حتی در سپهر دانشگاهی منع شده است. رسانه ملی بر آن چشم میپوشد. نهادهای موعظهگر ریشههای آن را تحریف و تقبیح میکنند و خلأ قانون حمایتگر موج میزند. پس این پرسش مهم میشود که آیا جنبش منهم در این دو جامعه، میتواند با مناسباتی یکسان پیش برود؟
8. دقت کنیم که تعریف و تشخیص تعرض، خشونت، آزار و تجاوز مهم است. در سایه تعاریف و تفاسیر متنوع از این آسیبها و همینطور تنوع دیدگاه در خصوص اختیار و اجبار انسان، مواجهه ما با مسئله میتواند به آشفتگی بکشد که باید از این آشفتگی با مدد دانش و تجارب موجود پرهیز کرد.
9. بدیهی است هرگونه رابطه توأم با رضایت، حتی بدونقید و فارغ از حدودِ عرف و قانون و شرع، موضوع و محور آزار و تعرض محسوب نمیگردد.
10. به یاد داشته باشیم و البته پیگیر باشیم در کنار جنبش افشاگرانهی «منهم» که با موضوعیت پدیده جنسی، معمولاً خاستگاهی از گروههای خاص بهویژه طبقات متوسط به بالا و شهروندانی با دسترسی به رسانه و تریبون دارد. ما بشدت نیازمند افشای انواع و اقسام آزارها و استثمارهای پیدا و پنهان دیگری هستیم که در محیطهای کاری در حق نیروهای کاری فرودست و محروم از سخنگو و بلندگو رخ میدهد و لزوم رسیدگی به این آزارها، تا احقاق حقوق کامل قربانیان را میطلبد. چراکه در بسیاری مواقع، میتواند مصداق عمیقتر و وسیعتری از تعرض و آزار باشد و عامل مؤثری در سکوت ناخواسته و اجباری کارگران، نسبت به دیگر تعرضات ازجمله تعرض جنسی حین کار نیز میگردد.
اماواگرها و چالشهای جنبش منهم در جامعه ایران:
• این جنبشها نباید صرفا به افشاگری عمومی و یا رسوایی چهرهها تقلیل پیدا کند و هیچ. این جنبشها باید با افزایش حساسیت جامعه، برای رفع ریشهای آسیب و تحقق برخوردهای حقوقی و قانونی با متهمان و احقاق حقوق قربانیان و تغییر و اصلاح قوانین مبتنی بر حفظ حقوق شهروندی صورت پذیرد.
• در حال حاضر در ایران این جنبش بیشتر در محدودهی گروههای خاص صورت میگیرد. درحالیکه درصد بالایی از این تعرضات در حق افراد و گروههایی از جامعه رخ میدهد که وقایع و روایات زندگی آنها هرگز موردتوجه نیست و گمنامان و نادیدگان جامعه بشمار میآیند.
• از آنجاییکه طبق گزارشهای جهانی، برخی از این شکایات باهدف اخاذی یا باجگیری صورت میگیرد یا به این مسیر هدایت میشود؛ فرایند مواجهه ما باید مانع چنین تبعاتی گردد و لازم به ذکر است که طبق همین آمار و گزارشها، درصد کمی از شکایات هم با هدف اخاذی و باجگیری است.
• فراموش نکنیم که قراردادهای اجتماعی بهتناسب گذشت زمان و تغییر شرایط، دستخوش تحول قرار میگیرند و جامعه ایران هم با تغییرات اجتماعی پرشتابی مواجه است.
• گاهی نگاه مالکیتمحورانه میتواند ما را به ورطهی خصومتهای ناخودآگاهی بکشاند که میل به رسواسازی و حیثیت زدایی را بدون موضوعیت منصفانه و معقولانهاش، شعلهور کند.
• نتایج بررسیها از جنبش منهم در بسیاری از کشورها نشان داده است که اکثر متهمان رفتار تدافعی و انکاری در پیش گرفتند و عذرخواهیهای صورت گرفته لغزنده و غیر صادقانه بوده است؛ یعنی این بررسیها مدعی هستند که جنبش، منجر به تغییر نگرش متهمان نشده است و بیشتر جنبه مهاری و ترساننده دارد.
• ادعا شده که در کارزار جنبش منهم، فضای احساسی و بهظاهر همدلانهای که نسبت به قربانیان شکل میگیرد، موجب اعطای امتیازاتی شغلی یا موقعیتی به قربانی میگردد که معمولاً قربانی، شایسته دریافت آن نیست. و در یک فرایند رقابتی و شایستهسالارانه، این بذل و بخششهای شغلی نوعی تحریف در شایستهسالاری بشمار میرود. اینکه در جامعه ایران آیا هنوز چنین تبعاتی بروز کرده با خیر، نیازمند پژوهش است.
• به دلیل اقتضائات و مناسبات فرهنگی و عرفی، در ایران بسیار کمتر از جوامع توسعهیافته، قربانیان در فرایند مشارکت در جنبش منهم، از همدلی و پشتیبانی خانواده و نزدیکان برخوردار میشوند.
• ساز و کارهای حقوقی و قانونی در ایران مبتنی بر احقاق حقوق حداکثری شهروندان نیست و از رویکردهای جنسیتی و تبعیضمحور رنج میبرد.
• در جامعه پر چالشی مثل ایران، که یکی از سوءرفتارهای مرسوم، جنسی است، شکلهای متنوعی از آزار زنان در مکانهای مختلف رخ میدهد. در سایه این گستردگی و تکرار و تنوع، زنانِ قربانی نسبت به کدام متعرض یا آزاردهنده، فریاد دادخواهی و رسوایی سر بدهند؟
سفارشها و تأکیدات نهایی نشست:
1. ما قطعا کلیت جنبش را رد نمیکنیم. علیرغم چالشها و تأثیرات منفی و آسیبهای احتمالی، توصیه به تعطیل آن نمیکنیم. چراکه بهنوعی پاک کردن صورتمسئله تلقی خواهد شد.
2. مختصات و مناسبات و اقتضائات جامعه خودمان را در بررسیها و نوع مواجهه با موضوع بسیار موردتوجه قرار دهیم.
3. قطعاً مثل هر راهکار دیگری، این روش هم نمیتواند تسکینبخش و راهگشا برای تمامی قربانیان تعرض باشد. لذا ما مشارکت در این جنبش را، بهتمامی قربانیان بدون قید و شرط توصیه نمیکنیم.
4. شایسته است که پیش از هر اقدامی به ابعاد فردی و اجتماعی موضوع بیندیشیم و در این مسیر میتوانیم از مشورت متخصصین حوزه روانشناسی، مشاوره و کارشناسان حقوق بهره ببریم.
5. برای فرایند تحقق جنبش منهم، سازوکار تعریف کنیم. ازجمله؛ ایجاد نهادهای مستقل که از واحدهای تخصصی برای تشخیص و تعیین حدود تعرض و آزار برخوردار باشند. همچنین واحدهای حقیقتیاب و پیگیریکننده حقوقی مسئله. تأمین شرایط دفاع متهمان و شنیدن سخنان ایشان. علنی نکردن اسامی متهمان جز در محضر این نهادهای مستقل و متولی، آنهم با شرط محرمانگی اطلاعات.
6. تلاش کنیم و پیگیر باشیم که در هر نهادی که مشغول به خدمت هستیم، واحدهایی برای ارجاع و رسیدگی به چنین مواردی تعریف و اجرا شود.
7. در هر نهادی که با چنین مسئلهای روبرو شدیم، میتوانیم با مراجعه به متولی رسیدگی، مسئله را پیگیری کنیم. وقایع را مستند کنیم که در صورت لزوم امکان ارائه به بیرون باشد. از کنار آن نگذریم و خود را با آن سازگار نکنیم.
8. در شرایطی ویژه و با صلاحدید قربانی، گفتگو یا مکاتبه شخصی و صمیمانه با فرد متهم پس از زمان مقتضی، میتواند به عنوان گامی قابلتأمل، پیش از پیوستن به جنبش منهم، در نظر گرفته شود.
9. خودمان را توانمند کنیم. اراده خویش را بر «نه گفتن» تقویت کنیم. شجاعت برخوردهای هشداری و بازدارنده نسبت به افرادی با رفتارهای متعرضانه یا آزاردهنده را در خود تمرین کنیم. مراقبت و محافظت از خود و حریم خود را بیاموزیم. گوش معتمد و یاری، حامی و همدل و مؤثر برای قربانیان باشیم.
10. ضرورت دارد که در جامعه ایران، هر بار پیش از مشارکت، این پرسش را از خود بپرسیم که آیا دستاورد حرکت (METOO) به نفع این قربانی هست و اگر حرکت را آغاز کردیم آیا از این پیشتر برویم یا خیر؟
11. آگاهی از قوانین و موازین بهویژه در محیطهای کاری و آموزشی و حرفهای، میتواند یکی از روشهای پیشگیرنده باشد.
12. درعینحال که شجاعت، ریسکپذیری و گشودگی به تجربه را نقطه قوّتی برای اشخاص برمیشماریم اما ضروری است که با توجه به شرایط فردی و محیطی، افراد از قراردادن خود در مکانها و وضعیتهای پرمخاطره و آسیبزا اجتناب کنند یا بسیار به آن محتاط باشند.
13. مراقب باشیم که دقیق و محتاط تحلیل کنیم. اینکه جاهطلبی، طمع، زیادهخواهی، هوسرانی، بازیگوشی و بیمبالاتی قربانی را عاملی برای توضیحِ تعرضها معرفی کنیم، به هوادارن غیرمنصفِ «قربانی، مقصر است» منتسب میشویم.
14. حق تقدم تفسیر ستم با فرد رنجدیده از ستم است. در تفسیر و تعبیر خشونت یا آزارِ اعمالشده، حق تقدم تفسیر با فرد قربانی تعرض و آزار است؛ و ما به اولویت باید شنوای همدل و حامی برای آزاردیدگان باشیم.
پرسش پایانی محفل تا ما را به بیشتر اندیشیدن وادار کند:
آیا روابط پیچیدهای چون عشقورزی، ارتباطات عاطفی و جنسی
را میتوان به چهارچوبها و قاعدهمندیهای دقیق و ظریف بیرونی مقید کرد؟ و اساساً
مرز این قاعدهمندیها با توجه به گوناگونی شخصیتها و روابط با کدام متر و معیاری،
اخلاقیترین خواهد بود؟
در انتهای یادداشت، یادآوری میکنیم که این نشست تنها
مدخلی برای گفتگوهای مرتبط با موضوع تلقی میشود و کمیته آموزش و توانمندسازی حاما
هرگز مدعی نمیشود که از تمامی ابعاد و با رعایت تمامی ظرائف به این امر پرداخته
است.