گفتگو با سیدجمال خضری در مورد ساخت پل و تعریض جاده در روستای اورنه استان قزوین
وقتی مردم آگاهانه متشکل میشوند
گفتگو
بزرگنمایی:
در روز سیزده فروردینماه مطلع شدیم که به همت خیرین راه و پل روستاییای در استان قزوین افتتاح شده است باتوجهبه اینکه بانی اولیه این امر سیدجمال خضری یکی از اعضاء شورای مرکزی حاما بودند مصاحبهای با ایشان در این زمینه ترتیب دادیم که به نظر شما مخاطبین گرامی رسانده میشود.
در روز سیزده فروردینماه مطلع شدیم که به همت خیرین راه و پل روستاییای در استان قزوین افتتاح شده است باتوجهبه اینکه بانی اولیه این امر سیدجمال خضری یکی از اعضاء شورای مرکزی حاما بودند مصاحبهای با ایشان در این زمینه ترتیب دادیم که به نظر شما مخاطبین گرامی رسانده میشود.
با حضور جمعی از اهالی، مهمانان، مسافرین و گردشگران پل خیّرساز مسیر باغات قدیم روستای نمونه گردشگری اورنه افتتاح شد. این پل بااعتباری بالغبر 4.380.000.000 ریال که همه آن از محل کمکهای مردمی و خیرین تأمین گردیده احداث گردیده است. سیدجمال خضری بانی این بنا گفت پل حاضر با دهنه 6 متر، ارتفاع 5/5 متر و عرض معبر 7 متر و با رعایت اصول فنی و مهندسی برابر نقشههای تیپ وزارت راه و شهرسازی و در مدت زمانی کمتر از 3 ماه ساختهشده است.
خضری گفت علاوه بر ساخت پل کوچهباغها نیز در دو مسیر به طول حدود 7 کیلومتر تعریض گردیده و تردد وسایط نقلیه سبک و سنگین به سهولت انجام میگیرد.
گفتنی است عبور و مرور هرگونه وسیله نقلیه در این مسیر تا قبل از احداث پل و تعریض راهها امکانپذیر نبود و اهالی برای دسترسی به باغات باید مسیری حدود 10 کیلومتری و صعبالعبور را طی میکردند.
چند سؤال پیرامون اجرا پروژهای در روستای اورنه داشتیم که ممنون میشویم به آنها جواب دهید و مخاطبین ما را با کموکیف این کار جالب آشنا نمایید. در ابتدا لطف میفرمایید بگوئید چرا این روستا برای این برنامه انتخاب شد و ضرورت اجرا آن چه بود؟
ممنون از توجه شما به مسائل روستایی، در این باب باید بگویم که روستای اورنه زادگاه بنده است و تا حدود 20 سالگی بنده و خانوادهام در آنجا ساکن بودیم و شناخت نسبتاً خوبی از مشکلات، مردمان و ... روستا داشتم. سالیان متمادی اهالی برای رفتن به باغات قدیم خود با مشکل مواجه بودند آنها فقط با پای پیاده و یا نهایتاً با چهارپا میتوانستند این مسیر کمعرض نسبتاً صعبالعبور را طی نمایند. رودخانهای که پل بر روی آن اجراشده چند ماه اول سال پر آب بوده و عبور از آن بهسختی صورت میگرفت. البته در مواقع بارندگی و راه افتادن سیلاب عبور از عرض رودخانه تقریباً غیرممکن بود. محصولات باغی و کشاورزی عمدتاً با چهارپا یا بر دوش مردان و یا بالای سر بانوان حمل میشد و نیز برای دسترسی به برخی از این باغات با وسیله نقلیه باید مسیری حدود 10 کیلومتری را طی میکردند. در صورتی با احداث پل و تعریض معابر این مسیر به چند صد متر و یا نهایتاً دو سه کیلومتر کاهشیافته است.
ضرورت اجرا این پروژه بهخوبی مشهود بود ولی به دلیل سخت بودن محل اجرا پروژه و بیم از هزینه بالای اجرا آن و نبود فردی که بتواند این کار مهم را رهبری کند و همچنین عدم اطمینان از همکاری اهالی باعث شده بود کسی در این مورد بسیار مهم پیشقدم نشود.
چگونه توانستید روستائیان را برای انجام این کار راضی نمایید؟
از حدود دو سال قبل این امر بهشدت فکر بنده را به خود مشغول کرده بود و ایدههای مختلفی را در ذهن خود میپروراندم. این موضوع را با افرادی در میان گذاشتم و آنها طرحهای مختلفی را پیشنهاد دادند که تکتک آنها مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت و پس از نهایی شدن طرح موردنظر، جلسهای را با حضور اهالی و باغداران در مسجد محل گذاشتیم و موضوع را طرح کرده و پس از بحث و تبادل نظر برای اهالی صداقت و بیشائبه بودن این فکر و تصمیم ثابتشده و صورتجلسهای تنظیم و بلافاصله عملیات اجرائی شروع شد.
طراحی و برنامهریزی این پروژه را چگونه انجام دادید؟
برای اجرا از نقشههای تیپ وزارت راه و شهرسازی استفاده کردم سعی کردم از مصالح مرغوب باقیمت مناسب استفاده کنم، سعی کردم پائینترین دستمزدها را بدون کاسته شدن از کیفیت کار پرداخت نمایم. سعی کردم به دلیل نزدیک شدن فصل سرما کمترین و مناسبترین زمان ممکن را برای اجرا مراحل مختلف در نظر بگیرم. از وجود دوستانی با تخصص و تجربه کارهای عمرانی بهره بردم. از پتانسیل و امکانات اهالی برای امور مختلف بدون پرداخت وجه استفاده کردم.
با چه مشکلات و مسائلی در اجرا این پروژه روبرو بودید و چگونه از پس آنها برآمدید؟
عمده مشکل مسیر راه عبوری از رودخانه بود. مسیری که به رودخانه ختم میشد در ادامه از روبرو خارج نمیشد؛ بلکه دوشاخه شده و پس از طی نمودن چند ده متر به سمت پائین و بالای رودخانه، از آنسو ادامه پیدا میکرد؛ لذا حداقل دو گزینه داشتیم اول اینکه حدود 100 متر روی رودخانه را میپوشاندیم که بسیار هزینهبر بود و گزینه دوم اینکه پل را دقیقاً روبروی مسیر ورودی رودخانه احداث میکردیم و راه را بعد از پل که به باغات مردم ختم میشد بهصورت دوشاخه به سمت چپ و راست هدایت میکردیم که این امر مستلزم تملک باغاتی بود که چند صد متر راه بایستی از میان این باغات گذشته و به مسیر اصلی خود ادامه میداد. برای تملک این باغات وقت زیادی صرف شد و البته بدون پرداخت وجه و مابازاء که نهایتاً این امر با رضایت باغداران صورت گرفت.
نقش نهادهای محلی نظیر شورای روستا و دهیاری در اجرای این پروژه چه بود؟
دهیار جوان و زحمتکش روستا از ابتدا همکاری خوبی با ما داشت ولی شوراها بعداً به ما پیوستند.
و در انتها اگر خاطرات جالبی از اجرا و مدیریت این پروژه دارید، بفرمائید:
از خاطرات شیرین و بهیادماندنی بنده این است که در محل اجرا پروژه برق نبود و برای اجرا پی دیوارهای پل و کفسازی باید آبی که به ما مفر نمیداد را خالی میکردیم. چند مورد کفکش و موتور آب آوردیم ولی با مشکل مواجه شدند و مجبور شدیم حدود 64 مترمکعب آب را که هر لحظه به آن اضافه میشد با سطل خالی کرده و کف و پی را اجرا کنیم. از خاطرات خوب دیگر بنده این است شخصی از اهالی روستای همجوار آمد و به کارکنان خداقوت گفته و مبلغی را نقداً کمک کرد. دیگر خاطره خوب بنده این است که پیر زنی بنده را صدا زد و مبلغی را نقداً کمک کرد و گفت من بدانم و تو و خدا؛ و نهایت اینکه حدود 7 کیلومتر کوچهباغ در دو مسیر بدون کوچکترین اعتراض و مشکل تعریض شد.
حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی