به بهانه انتخاب شهردار تهران، رو در رو با احمد حکیمی پور فقدان برنامه عمل کارآمد؛ آفت مدیریت شهری
سخن سردبیری
بزرگنمایی:
علاوه بر این مسئله حقیقتاً این سؤال هم مطرح است که در انتخاب شهردار بهغیراز شورا نظر چه نهادها و اشخاصی باید تأمین شود. میدانیم که تهران علاوه بر خصوصیاتی که برای یک ابر شهر مطرح است، هم پایتخت سیاسی کشور است و هممحل استقرار نهادهای امنیتی و ... ازجمله بیت رهبری برای من قابلپذیرش نیست که اینها ساکت بوده باشند و نظری نداشته باشند و درواقع ممکن است. نقش خود شورا از صد انتخاب شهردار حتی به پنجاه هم نرسد. آیا این را قبول دارید؟
طبعاً در انتخاب شهردار تهران علاوه بر شورا عوامل مختلف مستقیم و غیرمستقیم درگیر هستند چون شهردار تهران برای مدیریت بهینه باید توان هماهنگی و تعامل مثبت با دستگاهها و مجموعههایی که ارتباط با مدیریت شهری دارند، داشته باشد و فلسفه حضور شهردار تهران در هیئت دولت همین است و یا تشکیل کمیسیون ویژه مدیریت شهری و کلانشهرها در هیئت دولت با مسئولیت وزیر کشور به همین دلیل است. من بعید میدانم دفتر مقام رهبری دخالتی در انتخاب شهردار تهران بکند ولی شهردار تهران دارای قابلیت تعامل و استفاده از ظرفیت مجموعه نظام برای حل مشکلات عدیده کلانشهر تهران و اداره بهتر شهر و جلب رضایت شهروندان باشد، امر بسیار پسندیده ایست. شهرداری سنگر سیاسی و جای انتخاب کشی سیاسی و جناحی نیست یک مجموعه خدماتی و حداکثر فرهنگی اجتماعی است
بقول شما بخشی از این مسئله طبیعی است که در قانون پیشبینی میشود. اما به نظر نمیرسد که به همینجا ختم شود و دامنه آن از قانون هم ممکن است فراتر رود و حتی در مرحله انتخاب شهردار هم متوقف نمیشود. و بعداز شروع به کار شهردار هم ممکن است ادامه داشته باشد. بحث این است که رأی شهروندان برای اداره شهر تا کجا ضریب نفوذ دارد. مثلاً در همین مورد که فرمودید و کار شهرداری درواقع خدماتی و اجتماعی و فرهنگی است. خود شما بیش از دو دوره در کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورا بودهاید و طبعاً بیشتر از دیگران به ابعاد مداخلات فراقانونی هم در شهرداری و هم در مرحله شورا اشراف دارید. مردم از ما انتظار دارند کمی شفافتر باشیم و به ابعاد این مداخلات بپردازیم.
ابعادی که ممکن است مدنظر مقام رهبری و ریاست جمهوری و غیره هم نباشد اما تحت تأثیر آن بتوانند امیال و اهداف غیر سیستمی و حتی شخصی خود را پیش ببرند. مثلاً در مواردی مانند املاک نجومی و ... اینها به همین سادگی اتفاق نمیافتند و پسزمینهای دارند. که به تحقق آن منجر میشود.
بهطورکلی عدهای منافعشان در ایجاد و تشدید اختلاف در درون شورا و نیز بین شورا و شهرداری است چون در این شرایط تنش و بیثباتی فرصت سوءاستفاده و تخلف بیشتر مهیا میشود. اقتصاد شهری آنها درجایی مثل تهران سرشار از رانت و فرصتهای بادآورده است و کشمکش بر سر منافع داستان عجیبی است. به همین دلیل من درهمان دور اول متوجه شدم برای تحلیل اتفاقاتی که در حوزه مدیریت شهری میافتد اگر با رویکرد سیاسی نگاه شود اشتباه و بیراه محض است بلکه باید از دریچه اقتصادی و منافع مادی آنها را تحلیل کرد، تا برش اقتصادی در رویدادهای مربوط به مدیریت شهری ندهیم تحلیل واقعبینانهای نخواهیم داشت. در همینجا به نکتهای اشاره میکنم در دوره قبل که ما در شورا بودیم چند بار از سوی اصلاحطلبان مطرح شد که هرچند قانون ملزم نکرده ولی بهتر است اعضای شورای شهر مخصوصاً درکلان شهرها و مراکز استانها قبل از دوره و آخر دوره اموال خود و بستگان نزدیک خود را اعلام کنند که توجه لازم به آن نشد. خوب بود دوستان اصلاحطلب که با شعار شورای پاک و شهرداری پاک به میدان آمدند داوطلبانه این را میکردند و شفافیت را از خودمان شروع میکردیم
به نظر میرسد تمایل ندارید این بحث ادامه پیدا بکند. برمیگردیم. به بحث انتخاب شهردار. به نظر بسیاری از صاحبنظران مدیریت شهری از معدود مراکزی است که به دلیل غیرسیاسی بودن همانطور که اشاره داشتید. و داشتن ماهیت اجتماعی و فرهنگی و خدماتی نیازمند ثبات و برنامهریزی درازمدت برای حل معضلات موجود و مشکلاتی که احیاناً در اثر بیتوجهی و بیبرنامگی گریبان شهری مانند تهران را بگیرد و در زندگی شهروندان و چرخش امورات اقتصادی و رفاهی و حتی خدماتی وقفههایی ایجاد بکند. که مستلزم هزینه برای شهر و جامعه شهری و دولت و سایر نهادها باشد.
ازاینرو سؤال این است اگر واقعاً اعضای شوراهای شهر چه آنان که خود ر ا وامدار جریان اصلاحطلبی میدانند و چه آنان که خود را چنین نمیدانند و حداقل قبول دارند نماینده شهروندان تهرانی هستند، و اگر دغدغههای خاصی ندارند، چرا نمیتوانند بر سر یک اسم توافق کنند و کار را به یک متخصص امور شهری بسپارند؟ و پیدا کردن چنین شخصی زیاد سخت نیست. اما به نظر میرسد ارادههایی در پشت ماجرای انتخاب شهردار وجود دارد که هیچ دغدغهای برای مدیریت شهری ندارند. و شورا هم در این میان خود تبدیل به چرخ پنجم درشکه شده است. و همانی را انجام میدهد که آنها میخواهند. من خواهش میکنم حداقل در این مورد کمی شفافتر بیان کنید بههرحال این حق خواننده است که از پشت پرده مسائل تا حدودی آگاه شود.
من نظراتم را شفاف و صریح دارم میگویم و چیزی را پنهان نمیکنم ولی سعی میکنم قضاوت نکنم و نیز مسائل را شخصی نکنم چون مشکلات کشور ما فردی نیست فرایندی است. فرایندها درست نیست و اشخاص هم هرچه باشند در فرایند نادرست خروجی مناسبی نخواهند داشت. پشت پرده همان رانتها و منافع اقتصادی و ویژه خواریهاست. شورا هم وقتی یک جمع یکدست و از یک لیست واحد با برنامه و اهداف واحد از مردم رأی میگیرند دچار فراکسیون بندی و یارکشی میشوند معلوم است که منفعل خواهند شد. معلوم است که کسانی که از یک لیست واحد متعلق به یک جریان باشند نباید اینقدر صداهای مختلف از آنها شنیده شود و دستهبندی داخلی در جمع یکدست معنی ندارد مگر اینکه فرایند ایراد داشته باشد یا شکلگیری این وحدت ایراد دارد و یا شکلگیری لیست واحد مشکل دارد. همه اینها جای طرح و پیگیری دارد ولی چه باید کرد که راه نقد و گفتگوی درون جریانی باز نیست و عدهای از آسیبشناسی درون جریانی طفره میروند و جاخالی میدهند و حتی گاهی فرار به جلو میکنند. بهر حال تصمیمات در بیرون شورا پختوپز میشود و در شکل ظاهری روکش حقوقی ودمکراتیک به آن داده میشود
به نظرم ما از کلی گویی و مصلحتاندیشی گذر کردهایم کمی هم باید شفاف بود و در جزییات وارد شد این حق شهروندان است که از کنه واقعیات و پشت پردهها باخبر شوند. چرا چنین است؟ چرا نمیگذارند شایستهها در مسند قرار بگیرند؟ مردم غریبه نیستند حق دارند از پشت پردهها باخبر شوند. پیشازاین و در جریان انتخابات شورا و ریاست جمهوری شما بودید که افشاگری میکردید. از نامه قالیباف گرفته تا زد و بند در شورای عالی اصلاحطلبان و رقیب و ... این سؤال پیش میاید چون دیگر ایام انتخابات نیست دیگر انگیزهتان برای افشاگری کم شده است. ما میدانیم که ناگفتههای بسیاری شما و دیگر اعضای شورای پیشین دارند و دارید چرا نمیگویید. نهفقط از اصلاحطلبان بلکه از تیم اصولگرایان هم بگویید از نابرابریها از تبعیض در حوزه فرهنگی جامعه بگویید از حقوق تضییعشده هنرمندان و نویسندگان و اصحاب هنر حقیقی بگویید که چهسان در زیر دست و پای زد و بندهای هنرمند نماها و نویسنده نماها و شاعرنماها و ... لگدمال شدند. چرا این باندهای فاسد و متأسفانه برقرار در سرتاسر بدنه شهرداری کماکان به زندگی لجنوار و فاسد خویش ادامه میدهند.
من اساساً با افشا کن افشا کن مخالفم به نتیجه میاندیشم و معتقدم مسئله فساد و رانتخواری و سوءاستفاده از موقعیت موضوع جناحی و سیاسی نیست و اتفاقاً سیاسی و جناحی کردن این مسائل باعث مصونیت خطاکاران و رانتخواران میشود و پشت نزاعهای سیاسی پنهان میشوند. من کماکان معتقدم برخورد قاطع و بدون تبعیض با مفسدان اقتصادی و رانتخواران بهترین مسیر بازگشت اعتماد عمومی است. شرط لازم این هدف برگزاری انتخابات آزاد، گردش آزاد اطلاعات و چرخه منطقی و قانونمند قدرت و نخبگان و مدیران و درنهایت شکلگیری حکمرانی حزبی است.
چه کسی باید شفافسازی بکند، تا آنجا که بنده اطلاع دارم زمانی که شما و سایر اعضای شورای پیشین را از لیست امید کنار میگذاشتند. تیم رقیب بسیار خوشحال بود. در این قضیه نامی از رابطه آقازاده ژن خوب و یکی از اعضای فعلی لیست امید و از اعضای شورای سابق هم مطرح بود. این موضوع تا چه حد صحت داشت؟
در آن زمان زد و بندهایی انجامشده که ردیابی و پردهبرداری از آنها میتواند نقطه عزیمت خوبی برای آسیبشناسی ضعفها و آفتهای جریان اصلاحات یا بهتر بگویم مدعیان اصلاحطلبی خواهد بود. اما چون ما از قربانیان این ماجرا بودیم انصاف نیست یکطرفه بحث طرح و دنبال بشود. پیشنهادی که چندساله کردم همینجا تکرار میکنم بهتره یک یا چند نشست علنی و رودررو در درون جریان اصلاحات در پیشگاه بدنه پرسشگر شکل بگیرد و طرفین دلایل و استدلالهای خود را مطرح کنند و افکار عمومی جریان اصلاحطلبی هم سؤالات خود صریحاً مطرح کنند و پس از دریافت پاسخها نتیجهگیری کنند. بارها گفتم هدف ما از نقد و چنین نشستهای مسائل فردی و مچگیری از اشخاص نیست بلکه میخواهیم آسیبهای گفتمانی، ساختاری گرفتاری درون جریان اصلاحات را کالبدشکافی کنیم درواقع هدف نقد فرایندی است نه فردی. اما نمیدانم چرا از این پیشنهاد فرارمی کنند. بهطور مشخص دوستانی که در آستانه انتخابات شورای پنجم بنام اصلاحطلبان پیشرو نامهپراکنی کردند و برای شکلگیری شورای پاک و شهرداری پاک رهنمود دادند که از اعضای اصلاحطلب شورای چهارم نباید در لیست شورای پنجم اصلاحطلبان حضور داشته باشند، چرا الآن سکوت کردهاند چرا نمیآیند دریک نشست عمومی از موضع خودشان دفاع کنند. آن نهنفری که آن زمان از موضع تولیت جریان اصلاحات حرف میزنند چرا الآن ساکتاند بیایند و پاسخگوی آشی که پختهاند باشند من به سهم خود در هر زمان و مکان آماده این مواجهه علنی و شفاف هستم.
مثلاینکه برخی دوستان عادت کردند پهلوان میدان خالی باشند و مناظره را هم فقط با طیف اصولگرا قبول دارند ولی از بحثهای چالشی درون جریانی گریزانند و حاضر نیستند پاسخگوی مواضع پرهزینه و سؤالبرانگیز خود برای جریان اصلاحات باشند.
برگردیم به بحث انتخاب شهردار سهشنبه این هفته قرار است از میان گزینههای موجود رأیگیری برای تعیین دو نفر نهایی انجام شود. حسب اطلاعات موجود دو نفر حائز اکثریت آرا شدهاند. به نظر شما محتملترین فرد برای کسب کرسی مدیریت شهرداری ابر شهر تهران کیست؟ اگر شما در شورا بودید به کدامیک از گزینهها نظر مساعد داشتید؟
امیدوارم فردی انتخاب شود که ساختار شهرداری تهران را خوب بشناسد و بدنه احساس همراهی و پیوند با او داشته باشند. چراکه بدنه کارشناسی شهرداری احساس نادیده شدن و بیتوجهی به ظرفیت درون شهرداری میکنند و تا این حس از بین نرود بدنه شهرداری با شهردار منتخب همراهی همدلانه نخواهد کرد. از طرف دیگر شهردار منتخب باید بهخوبی با شورا تعامل کند و باور داشته باشد که تحت نظر شوراست و باید پاسخگوی شورا باشد و همه تلاش خود را بکند تا رابطه شورا و با در عمل مثبت و تعالیبخش برای رفع مشکلات شهر و شهروندان باشد. کسی که واجد این ویژگیها باشد در بین کاندیداها هست ولی اجازه بدید به احترام همه کاندیداهای محترم نام ایشان را نبرم تا خود شورا تصمیم بگیرد و جوابگوی تصمیم خودش هم باشد.
- حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی