بزرگنمایی:
در مقاطع مختلفی در دوران پهلوی دوم و در سالهای بسیاری بعد از انقلاب، شاهد اعتراضات و تحصنهای معلمین دررابطهبا مطالبات مالی بودهایم. جدا از اینکه میزان دریافتی معلمان نسبت به بعضی گروههای شغلی پائین است و جدا از اینکه میزان دستمزد پایه نسبت به هزینههای جاری خانوار ایرانی بهطورکلی نامتعادل است یک تفاوت محسوس بین شاغلین در وزارت آموزشوپرورش با سایر مشاغل دولتی و غیردولتی وجود دارد
در مقاطع مختلفی در دوران پهلوی دوم و در سالهای بسیاری بعد از انقلاب، شاهد اعتراضات و تحصنهای معلمین دررابطهبا مطالبات مالی بودهایم. جدا از اینکه میزان دریافتی معلمان نسبت به بعضی گروههای شغلی پائین است و جدا از اینکه میزان دستمزد پایه نسبت به هزینههای جاری خانوار ایرانی بهطورکلی نامتعادل است یک تفاوت محسوس بین شاغلین در وزارت آموزشوپرورش با سایر مشاغل دولتی و غیردولتی وجود دارد و همین امر باعث شده است که این قشر نسبت به سایرین بیشتر در این مورد واکنش نشان دهد.
بسیاری از مشاغل دولتی و غیردولتی امکان کسب درآمد بیشتر در حوزه حرفهای خویش را خارج از ساعات رسمی کار دارند. مثلاً در وزارت بهداشت و درمان شبکاری و شیفتهای تعطیل این امکان را به ایشان میدهد که کسری درآمد خویش را به این طریق جبران نمایند یا مثلاً در نیروهای نظامی و انتظامی پرکردن ساعات عصر و شب در قالب اضافهکاری میتواند کسری درآمد را پوشش دهد. این داستان در مورد کارمندان بانکها، شاغلین در وزارت راهوترابری و بسیاری از دستگاههای دیگر هم صادق است. مأموریت خارج از ساعات اداری نیز یکی از این نمونههاست که برای کارکنان وزارت جهاد کشاورزی و صنایع و معادن امکانپذیر است. حضور در طرحهای تحقیقاتی و کسب درآمد از طریق این طرحها نیز برای مدرسین دانشگاهها امکانپذیر است و تا حدودی میتواند پوششدهنده کمبود درآمد ایشان باشد. حضور در بخش خصوصی موازی نیز گاهی اوقات چارهساز است. اما معلمین خصوصاً معلمین در شهرستانهای کوچک و روستاها بهطور کل از این مزیتها محروماند و حتی در شهرهای بزرگ هم تعداد کمی از معلمین میتوانند در اینگونه فعالیتهای درآمدزا جذب شوند. ناگزیر معلمین بسیاری برای جبران درآمد به مشاغل خارج از حیطه حرفهای خویش نظیر رانندگی، مغازه داری و بنگاهداری روی میآورند که علاوه بر ایجاد مشکلاتی در تمرکز ایشان بر روی امر حساس پرورش و آموزش گاهی با شأنیات شغل معلمی (از دید دانشآموزان و اولیاء ایشان) نیز در تناقض است.
مزیت تعطیلی در سه ماه تابستان، عید و آخر هفتهها نیز گرچه از نظر کاهش فرسودگی شغلی و داشتن اوقات فراغت طولانیتر به نظر یک مزیت محسوب میشود اما از زاویه درآمدسازی چندان چارهساز نیست. چرا که در ایران ما چندان مشاغل موقت تابستانه یا آخر هفتهای نداریم که معلمین بتوانند در آنها مشغول شوند و درآمد اضافه داشته باشند.
از طرفی ساعات آموزش مناسب و مفید نیز در طول روز محدود است و طبعاً کسی انتظار ندارد یک دانشآموز مثلاً در ساعت 10 شب تحت آموزش معلمی قرار گیرد؛ لذا بر خلاف شغلهایی مثل پرستاری یا راهداری که ساعت نمیشناسند، شغل معلمی مشابه مشاغل بانکی محدودیت زمانی نیز دارد. ازاینرو حتی فعالیت در بخش خصوصی موازی نیز برای بسیاری از معلمین مقدور نیست.
اگر وزارت عریضوطویل آموزشوپرورش میتوانست لااقل بهنوعی این مزیت را برای معلمین فراهم کند که خارج از ساعات رسمی کار خویش بتوانند در همین تشکیلات فعالیت مثمر ثمری به عمل آورند شاید میتوانست کمکحال ایشان باشد. مثلاً تمام امور دفترداری مدارس به ساعات غیرکاری منتقل شود و کار ایشان توسط خود معلمین و بهعنوان اضافهکار محسوب شود و یا پیشنهاداتی ازایندست. البته اینگونه پیشنهادها نباید مانع از پیگیری مطالبات بر حق معلمان برای دریافت دستمزد مناسب و در شأن برای ایشان شود ولی بههرحال در شرایط فعلی میتواند راه چارهای برای کاستن از مشکلات این قشر مهم جامعه باشد
حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی