سخنرانی دکتر افشین فرهانچی دبیرکل حزب (در نشست اول مجمع عمومی سالیانه حزب)
حزب اراده ملت ایران؛ حضور در انتخابات ریاست جمهوری و انتظارات از دولت مسعود پزشکیان
ویژه نامهها
بزرگنمایی:
در این سخنرانی، دکتر فرهانچی به بررسی حمایت حزب از دکتر مسعود پزشکیان در انتخابات ریاستجمهوری میپردازد و دلایل این تصمیم را تشریح میکند. او از مشکلات اصلی کشور مانند جانشینی رهبری، تغییر موازنه قدرت جهانی، و بحرانهای ملی و منطقهای به عنوان عواملی که حزب را به حمایت از دکتر پزشکیان ترغیب کرده، یاد میکند. همچنین، بیان میکند که حزب اهداف مشخصی مانند جلوگیری از تندرویها، حل بحرانها، و استفاده از ظرفیتهای حزبی در دولت داشت. ایشان همچنین به انتظارات حزب از دولت اشاره کرده و تأکید میکند که برخی از این انتظارات تاکنون برآورده نشده است.
در ادامه، دکتر افشین فرهانچی اشاره دارد به انتصابها در دولت و اعلام میکند که برخی از اعضای حزب که قرار بود به مناصب دولتی منصوب شوند، در عمل از این فرصتها محروم ماندهاند. او همچنین تأکید میکند که دولت هنوز درگیر انتصابات است و به برنامهریزی در خصوص مسائل اجرایی توجه ندارد.
وی همچنین درباره حکمرانی حزبی و چالشهای آن در دولت فعلی سخن میگوید و بیان میکند که به دلیل عدم نتیجهگیری از برخی اقدامات و انتصابات، حزب در وضعیت تعلیق به سر میبرد. در پایان، او به لزوم زمان دادن به حزب برای بررسی وضعیت و تدوین برنامههای جدید اشاره دارد و بر اهمیت اولویتبندی مسائل در حزب تأکید میکند.
افشین فرهانچی
عرض سلام و درود خدمت تکتک دوستان و همراهان گرامی، و عرض خسته نباشید خدمت دستاندرکاران برگزاری مجمع.
حمایت از دکتر مسعود پزشکیان: نقطه آغاز برنامههای حزبی بعد از درگذشت آقای ابراهیم رییسی
در خردادماه، حزب به طور رسمی تصمیم گرفت از دولت آقای دکتر مسعود پزشکیان و حضور ایشان در انتخابات حمایت کند و ما نیز رسماً وارد این حمایت شدیم. اکنون، حدود 6 یا 7 ماه از آن زمان گذشته است. گرچه هنوز برای قضاوت در خصوص ابهامات زود است، اما لازم است مروری داشته باشیم بر اینکه چه اتفاقاتی رخ داد که ما از ایشان حمایت کردیم و چه انتظاراتی از دولت داریم.
به نظر میرسد چند مشکل کلیدی وجود داشت که تلاش شد با انتخابات به آنها پاسخ داده شود:
1. مسئله جانشینی رهبری که با تنشها و چالشهای خود همراه است.
2. تغییر موازنه قدرت جهانی، زیرا پیشبینیها بر این بود که آقای ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده شود و حکومت باید برای مدیریت این شرایط، تدابیری بیندیشد.
3. بحرانهای ملی و منطقهای که در صحبتهای شما عزیزان نیز مشهود بود؛ بحرانهایی مانند مسائل زیستمحیطی، اقتصادی، صندوقهای بازنشستگی، منابع آب و موارد مشابه.
برای حل این سه مسئله در انتخابات ریاستجمهوری، دو گرایش عمده شکل گرفت. ما نیز با توجه به سه استدلال مشخص، تصمیم گرفتیم علیرغم جو موجود در جامعه، از یکی از نامزدها حمایت کنیم. البته، حزب ما حزبی متکثر است و مطابق رویهای که داریم، اجازه داده شد بخشی از حزب که با این نظر مخالف هستند، به عنوان گروه اقلیت موضع خود را حفظ کنند.
با این حال، پیش از انتخابات، شورای مرکزی حزب با رأی اکثریت مأموریت یافت که در انتخابات ورود کند. سه استدلال اصلی ما به شرح زیر بود:
1. جلوگیری از تندروی تیم مقابل که میتوانست با تصمیمات رادیکال مشکلات جدی ایجاد کند.
2. امید به اینکه دکتر مسعود پزشکیان بتواند برخی از بحرانها را مدیریت و حل کند.
3. احتمال استفاده از نیروها و ظرفیتهای حزب در دولت ایشان، امری که در دورههای قبل برای ما محقق نشد.
بنابراین، با این سه استدلال وارد انتخابات شدیم. بیانیه تحلیلی نیز صادر کردیم و موضع ما بهصورت مشروط اعلام شد؛ بدین معنا که اگر دکتر پزشکیان در راستای منافع مردم حرکت کند، ما در کنار ایشان خواهیم بود.
در جریان انتخابات، دو اقدام کلیدی انجام دادیم:
1. ایجاد جایگاه ملی برای حزب، به نحوی که برجستهتر از دفعات قبل باشد. خوشبختانه توانستیم مسئولیت یک ستاد انتخاباتی را برای حزب بگیریم.
2. تقویت حضور منطقهای و استانی حزب، به گونهای که افراد توانمند بتوانند در سطح استانها نیز ایفای نقش کنند. در این زمینه نیز موفق شدیم و در یکی از استانها ریاست عالی ستاد به نیروهای ما واگذار شد.
انتظارات از دولت: از شعارهای انتخاباتی تا واقعیتهای اجرایی
پس از انتخابات، حزب ما سه انتظار اصلی از دولت داشته است و این موارد به مقامات رسمی نیز اعلام شده است:
1. استفاده از برنامهها و نیروهای حزب: برخی از اعضای حزب توانایی اجرای برنامههای مشخصی را دارند. به عنوان مثال، آقای دکتر حکیمیپور میتوانستند بهعنوان وزیر رفاه نقشآفرینی کنند. این برنامهها مکتوب بوده و به مقامات مربوطه از جمله آقای ظریف نیز ارائه شده است.
2. واگذاری مسئولیت مشخص به حزب: انتظار داشتیم دولت مأموریتهای مشخصی را به حزب محول کند، مانند مسائل مربوط به مهاجرت، زیستمحیطی، اقوام، یا ناترازی انرژی. ما در این حوزهها تجربه و دستاوردهای مستند داریم، از جمله کتابها، مقالات، و ویژهنامههای مرتبط.
3. توجه به افراد حزبی در حکمرانی: حتی اگر کلیت حزب در مأموریتی دخیل نشود، انتظار داریم در راستای حکمرانی حزبی، مناسباتی در انتخاباتها و مجلس برقرار شود که افراد توانمند حزبی نقش مؤثری ایفا کنند.
انتظار ما از دولت همین سه موضوع بوده است. با این حال، اگر شما پیشنهاد دیگری دارید، خوشحال میشویم که آن را ارائه دهید تا بتوانیم در برنامههای حزب بگنجانیم و اقدام عملی در این زمینه انجام دهیم.
اولویتها و تلاشهای حزب برای مشارکت در حکمرانی
در راستای این سه مسئله، ما 9 نفر از نیروهای حزبی را در لایه ملی به دولت معرفی کردیم و تا حد توان برای این افراد لابی و مذاکره کردیم. چه آقای حکیمیپور، چه آقای بیمقدار، چه من و چه آقای افرازیزاده، هر کدام از دوستان بهواسطه آشناییهای قبلی و فعالیتهای ستادی، این فرایند را پیش بردیم. بااینحال، تا این لحظه از 9 نفری که انتظار داشتیم در یکی از مناصب ملی بهکار گرفته شوند، 8 پست به افراد دیگری واگذار شده است و تنها یک پست باقی مانده که وضعیت آن نیز در آینده مشخص خواهد شد.
بنابراین، پیامی که از دولت دریافت کردهایم این است که یا نیروهای ما وزن کافی ندارند، یا وزن احزاب در کل کم ارزیابی شده، و یا دولت قصد ندارد از نیروهای حزبی در پستهای کلیدی استفاده کند. بهعنوان نمونه، جناب بیمقدار میتوانند توضیح دهند که همین وضعیت برای آقای کواکبیان و دیگر افراد مانند آقای X و آقای Y نیز پیش آمده است. شواهد و آمار نشان میدهد که در کلیت، دولت اقبالی به نیروهای حزبی ندارد. البته، قضاوت نهایی را هنوز انجام نمیدهیم، اما شواهد فعلی این موضوع را تأیید میکند.
در موارد معدودی هم که دوستان حزبی وارد دولت شدهاند، این حضور نه بهواسطه صفت حزبی، بلکه به دلایل شخصی یا حرفهای بوده است. برای مثال، جناب آقای حضرتی که اکنون رئیس شورای اطلاعرسانی دولت هستند، به دلیل توان رسانهای و روابط قبلی خود به این جایگاه رسیدهاند و نه به خاطر دبیرکلی حزب اعتماد ملی.
در خصوص مسئولیتها، همزمان با استقرار دولت و آقای ظریف، دو برنامه مشخص و مکتوب را به دفتر ریاستجمهوری ارائه کردیم. این مکتوبات را شخصاً به آقای پزشکیان و همچنین به تعدادی از معاونانشان تحویل دادیم. در این نامهها تأکید کردیم که حزب ما در دو حوزه مشخص میتواند مسئولیت بپذیرد و در صورت تمایل دولت، آمادگی ورود به این حوزهها را داریم. بااینحال، تا این لحظه، هیچ اقدامی در این رابطه صورت نگرفته است. به نظر میرسد دولت همچنان درگیر انتصابات است و به برنامهریزی و اجرای آن فکر نمیکند.
در رابطه با موضوع حکمرانی حزبی و حاکمشدن مناسبات حزبی، باید گفت که این مسئله برای دولت فعلی پیچیده به نظر میرسد. شواهد و قرائن نشان میدهند که حتی برای انتخابات شوراها نیز هیچ برنامه مشخصی وجود ندارد. به همین ترتیب، در سایر بخشها نیز نشانهای دال بر حرکت دولت به سمت حکمرانی حزبی دیده نمیشود.
چالشها و فرصتها در تعامل با دولت: ارزیابی وضعیت کنونی
بر همین اساس، میتوان گفت که حزب ما در حال حاضر در وضعیت تعلیق به سر میبرد. به این معنا که انتظارات ما از این دولت در رابطه با مجموعه تشکیلاتی حزب و همچنین انتظارات کلان در راستای منافع عمومی جامعه هنوز به نتیجه مشخصی نرسیده است. ما بهعنوان حزب اراده ملت ایران سه انتظار تعریف کردهایم که هنوز تکلیف هیچیک مشخص نشده است.
طبیعتاً ممکن است برخی از اعضا احساس خستگی کنند و اینگونه تصور نمایند که دولت برخلاف انتظارات، نمیخواهد با رویکرد تشکیلاتی و مبتنی بر همکاری پیش برود. این احساس و وضعیت، هماکنون در حال بررسی و تحلیل در حزب است. ما به گفتوگو و فکر کردن در این زمینه ادامه میدهیم تا بتوانیم به یک خروجی و تصمیم جدید دست یابیم.
من در اینجا چند نکته را مطرح میکنم:
اول اینکه معمولاً این نوع پدیدهها زمانبر هستند. بنابراین، اولین انتظار ما این است که همانطور که دکتر حکیمیپور اشاره کردند، در شرایط عینی و بر اساس تحلیلهای آن لحظه و آن شرایط، باید برنامه عملیاتی تهیه کنیم. ما هنوز در حال تدوین برنامه عملی برای روز انتخابات هستیم. در این میان، هنوز برخی از دوستان در لایههای غیرملی مشغول فکر کردن درباره مسئولیتهایی نظیر فرمانداری، استانداری، مدیرکلی یا حتی ریاست ادارهها هستند. این مسائل در ارتباط با برنامههایی است که به رئیسجمهور ارائه دادهایم. تا زمانی که مرحله انتصابات تکمیل نشود، دولت وارد حل مسائل نمیشود. بنابراین، باید منتظر بمانیم تا شاید بتوانیم برنامههای جدیدتری را ارائه دهیم و به توافقاتی برسیم.
در رابطه با حکمرانی حزبی، این پروژه زمانبر است. ممکن است دولت تا دو سال دیگر متوجه شود که برای انتخابات مجلس لایحهای تقدیم کند یا لایحه قبلی را از رکود خارج کند. بنابراین، اولین نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که دوستان باید درک کنند که ما با همین تحلیلها پیش رفتهایم و باید مقداری به حزب زمان بدهیم تا ببینیم شرایط چگونه پیش میرود. سپس میتوانیم موضع قاطعی در خصوص مسائل دولت و آقای پزشکیان و دولت ایشان اتخاذ کنیم.
آینده حزب و بررسی عملکرد دولت: از انتظارات تا اجرایی شدن
نکته بعدی که میخواستم در موردش صحبت کنم این است که الان من و آقای دکتر حکیمیپور هر دو در خدمت شما هستیم تا ابتدا مسائل و نکاتی که در سخنرانیهایی که در صبح مطرح شد، ابهامزدایی کنیم و نکات مهم آنها را بررسی کنیم و مواضع حزبی را بیان کنیم. اما کلیتاً میخواهم یک نکته را بگویم: ببینید دوستان، لطفاً بسیار دقت کنید که چه عزیزانی در ارکان و چه عزیزانی در شهرستانها و استانها، مسائل چگونه در اولویت حزب قرار میگیرند.
چرا ما کارگروه محیط زیست داریم، ولی مثلاً کارگروه انرژی نداریم؟ اگر دوستی در جایی از حزب ما به یک موضوع خاص علاقمند باشد، میرود روی آن کار میکند، یادداشت مینویسد، چند نفر را جمع میکند، و به تدریج این موضوع از سطح استان یا درون حوزه خودش بالا میآید. به مرور زمان موضوع پخته میشود و به شورای مرکزی میرسد. ممکن است شورای مرکزی به دبیرکل دستور بدهد که این موضوع را دستور کار حزب قرار دهد، یا با خود دبیرکل رایزنی کند و به هیئت اجرایی بگوید که این موضوع در دستور کار اصلی حزب قرار گیرد.
الان مثلاً دستور کار ما برای سال 1403 تاکنون، انتخابات شوراها بوده و حزب باید کنگره سراسریاش را برگزار کند. پس اگر دوستی پیشنهاد میدهد که الان به مسئله مهاجرین افغان بپردازیم، ممکن است این موضوع خوب باشد، ولی در دستور کار دفتر سیاسی نیست، در دستور کار شورای مرکزی هم نیست و در دستور کار دبیرکل و هیئت اجرایی هم نیست. بنابراین نباید ناراضی باشید که چرا به مسئله مهاجرت افغانها ورود نمیکنیم، چون تعداد کارهایی که هیئت اجرایی، شورای مرکزی و دبیرکل میتوانند همزمان مدیریت کنند، محدود است.
حال سوال این است که آن عضو یا نیروی تشکیلاتی چه کاری میتواند انجام دهد؟ نیروی تشکیلاتی که در یک استان مستقر است، میتواند نظر نیروهای حزبی استان خود را جلب کند. نشریه، که قرار بود ارگان رسمی حزب باشد را ما آگاهانه به گونهای باز نگه داشتیم که گفتیم اگر مواضع دوستان با مواضع رسمی حزب همخوانی و همپوشانی ندارد، باز ایرادی ندارد که مطالب چاپ شود تا موضوعات بیرون بیاید.
الان کارگروه محیط زیست درباره بازیافت صحبت کردند، من را توجیه کردند و من هیئت اجرایی را توجیه کردم. بازیافت با شوراها هماهنگ شده و ما این را در دستور کار قرار دادیم. اگر همین گروه الآن موضوع آب را بخواهد مطرح کند، به خاطر پروژه شوراها، میگویم که این اولویت ندارد. زیرا ما در حال پیگیری پروژه شوراها هستیم و کمیته مدیریت شهری آن را پیگیری میکند. پس اگر کارگروه محیط زیست موضوعی پیدا کرده که با کمیته مدیریت شهری هماهنگ است و همپوشانی دارد، آنوقت در دستور کار قرار میگیرد.
بنابراین بخش زیادی از صحبتهای دوستان که به مسائل منطقهای، محلی و مربوط به حوزههای خاص علمی پرداختهاند، باید توجه کنند که هم خودشان باید پای کار باشند. یعنی اگر بحثی مطرح میکنید، باید بیایید، فضا را ایجاد کنید و اجازه دهید که در نشریه، گروهها، سایت و دیگر فضاها به آن پرداخته شود. با بقیه اعضای حزب مشورت کنید تا موضوع به مرور زمان به شورای مرکزی راه پیدا کند و بعد به من دستور داده شود که شورای مرکزی فلان موضوع را در دستور کار قرار داده است. بنابراین باید دنبالش بروید.
در این راستا، ما در مرحله تثبیت حزب هستیم. دهها برابر پیشنهادهایی که شما میدهید، ما دوست داریم بیانیه صادر کنیم و در خصوص هر مسئله موضع خود را مشخص کنیم، اما اینها نیاز به زیرساخت و اطلاعات دارند. به عنوان مثال، دیروز یا پریروز یک بحث جدی در توییتر مطرح شد که نشان داد هیچکس در ایران درک درست و حسابی از وقایعی که در کره جنوبی اتفاق میافتد ندارد. بعداً به وزارت خارجه گفته بودند که شما هیچ کارشناس در آنجا ندارید که اتفاقات را رصد کند. شش ماه پیش هم در مسئله پاکستان چنین مشکلی پیش آمده بود. اینها اتفاقاتی هستند که دوست داریم که روی آنها مانوری بدهیم یا حتی خودمان یک بیانیه صادر کنیم یا تحلیلی از آنها داشته باشیم. این مسائل به آدم و نیرو نیاز دارند. حزب ما مجموعهای محدود از نیروهای فعال دارد. لذا به مسائل مختلف مانند هوش مصنوعی، مهاجرین افغان یا روابط ایران با ونزوئلا نمیتوانیم بپردازیم. تعداد موضوعاتی که نمیتوانیم به آنها رسیدگی کنیم بسیار زیاد است.
در حوزه دبیرکل، من سه یا چهار پوشه را باز میکنم، آقای دکتر حکیمیپور به عنوان رئیس شورای مرکزی یک یا دو پوشه را باز میکند. حالا اگر تکتک شما میخواهید پوشهای باز شود، باید برای آن فضا سازی کنید. اینها را گفتم که مقایسهای با دولت داشته باشم. سه ماه پیش با اعضای ستاد نهادهای مدنی در کردستان جلسهای برگزار کردم. یکی از دوستان که در کردستان بود و تشکل زیستمحیطی داشت، گفت: “آقای دکتر فرهانچی، شما که رابطه دارید با دکتر پزشکیان، به ایشان بگویید نگران بلوطهای جنگل مریوان باشد.” من کمی ناراحت شدم و گفتم حالا میتوانید برای من توضیح دهید چرا باید دکتر پزشکیان نگران بلوطهای جنگل مریوان باشد؟ جناب پزشکیان باید تمام کارهای خود را کنار بگذارد و نگران بلوطهای شما باشد؟ من خودم زیستمحیطی هستم و کار NGO ای هم میکنم و خیلی هم نگران بلوطهای منطقه خودم و مریوان هستم، ولی چگونه باید این پیام به آقای پزشکیان منتقل شود؟
دهها مسئله مهم وجود دارد که برای جلب توجه آقای پزشکیان یا آقای عارف یا آقای قائمپناه، باید بسیار روی آن کار کنیم تا یک مسئله در اولویت دولت قرار گیرد. این اتفاق به راحتی نمیافتد و حتماً هم نمیگویم که آنها انسانهای الزاماً مهمی هستند، اما موقعیتهای خاصی در اختیارشان است و انسانهایی هستند که پول و قدرت در اختیار دارند. متاسفانه به نظر من، به درستی از این موقعیتها و منابع استفاده نمیکنند. نه از آدمها به درستی استفاده میکنند و نه از پولی که در اختیارشان است. اینگونه مسائل جزئی از بازیهای سیاسی هستند. چطور ممکن است یک مسئله را در دولت به اولویت تبدیل کنیم؟ باید بسیار روی آن کار کنیم تا به این نتیجه برسیم که یک موضوع اولویت دولت شود.
دوستانی که هفتههای قبل از انتخابات با ما همراه بودند، میدانند که چه زحمت عظیمی کشیده شد تا ستاد به ما داده شود. پیش از آن، اولویت این موضوع اصلاً مطرح نبود و بسیاری اصلاً با کلمه «تشکلهای مدنی» آشنایی نداشتند. بسیاری از کانالها ایجاد شد تا توانستیم به اینجا برسیم. سپس ستاد را برقرار کردیم. آقای حکیمیپور به عنوان رئیس ستاد زنجان انتخاب شدند. ظاهراً یک بار آقای دکتر عبدالعلی زاده رئیس ستاد، ایشان را دعوت کرده بودند و تعدادی از رؤسای ستادهای استانی در جلسهای با آقای پزشکیان حاضر شدند.
دیروز رئیس ستاد استان بوشهر، آقای پزشکیان، یک نامه سرگشاده منتشر کرد که نامهای بسیار تند بود. حالا نمیدانم شما نامه را مطالعه کردهاید یا نه، اما در آن نامه اعلام شده بود که کل ستاد استان بوشهر در اختیار من بوده و این هم کارهایی است که انجام شده و این هم برنامههایمان تا امروز. ایشان اظهار کرده بودند که هیچکس از طرف ستاد مرکزی با ایشان تماس نگرفته و به جلسه هم اشاره کرده بودند که ظاهراً آقای عبدالعلیزاده گزینشی عمل کرده و از دعوت کردن ایشان خودداری کرده بود. در واقع رئیس ستادی بودهاند که احتمالاً تحت فشار بوده و حالا هم همچنان تحت فشار است، زیرا مطالبات مردم و درخواستهای آنان باقی مانده است.
از این رو، اولین وظیفه ما این است که اگر ایدهای داریم یا برنامهای داریم، باید سیاستمداران بالاتر از خودمان را راضی کنیم که این برنامهها را در اولویت قرار دهند و این کارها را انجام دهند. اگر فکر میکنیم آنها افراد مهمی هستند که میتوانند در این راستا به ما کمک کنند، باید آنها را در جریان بگذاریم. اما برای اینکه از شکست احتمالی جلوگیری کنیم، علاوه بر آن باید پروژههایی را تعریف کنیم که خارج از این چارچوب باشند.
ممکن است آقای پزشکیان در نهایت وارد حکمرانی حزبی نشود. من هم شخصاً بدبین هستم و فکر میکنم ایشان وارد این حوزه نشود. آقایانی هم که ایشان را میشناسند، میگویند ایشان وارد این حوزه نخواهد شد. پس ما باید تلاش کنیم و جایگزینهای خود را ایجاد کنیم.
اگر اجازه بدهید، من در مورد صحبتهای تکتک دوستان و جمعبندیها در پنل دوم صحبت کنم. حالا صحبتهای بقیه را در نشست بعدازظهر بشنویم و سپس دوباره در پنل دوم در خدمت شما خواهیم بود.
- حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی