سهشنبههای گفتگو 19- موضوع تقابل دولتها با ملتها
“تقابل دولتها و ملتها: چالشها، رسانهها و قدرتهای پنهان”
ویژه نامهها
بزرگنمایی:
در این گفتگو، مباحث مختلفی در مورد تقابل دولتها با ملتها مطرح میشود. امیرحسین انصاری از نقطهای صحبت میکند که ملتها از دولت خود جدا میشوند و چرایی آغاز جداییطلبیها را مورد بررسی قرار میدهد. محمد ادیب به تحلیل تفاوتهای فرهنگی ملتها و تأثیرات رسانهها میپردازد و به نقش فضای مجازی در شکلگیری هویتهای ملی اشاره میکند.
چکیده:
در این گفتگو، مباحث مختلفی در مورد تقابل دولتها با ملتها مطرح میشود. امیرحسین انصاری از نقطهای صحبت میکند که ملتها از دولت خود جدا میشوند و چرایی آغاز جداییطلبیها را مورد بررسی قرار میدهد. محمد ادیب به تحلیل تفاوتهای فرهنگی ملتها و تأثیرات رسانهها میپردازد و به نقش فضای مجازی در شکلگیری هویتهای ملی اشاره میکند. فاطمه شاهمرادی نیز به چالشهای اجتماعی و سیاسی جوامع معاصر و تأثیر رسانهها بر انسجام ملتها میپردازد. رضا باقری به تأثیر رسانهها در شکلدهی به افکار عمومی و محدودیتهای احتمالی آن اشاره دارد، در حالی که زهرا زمانی اهمیت تنوع منابع خبری را در جلوگیری از یکسانسازی فکری بیان میکند. این گفتگو نشان میدهد که تعامل میان دولتها و ملتها پیچیده است و در آن نقش رسانهها، سیاستها و تغییرات اجتماعی اهمیت ویژهای دارند.
تسهیلگر: امیرحسین انصاری
امیرحسین انصاری: دوست دارم بدانم کجا یک ملت از دولت خود بریده میشود و در کجا دولت میتواند بگوید هنوز حق با من است. این همان نقطهای است که جداییطلبیها شروع میشود. زمانی که احساس جدایی میان دولت و ملت ایجاد میشود، معمولاً به علت فقدان اعتماد متقابل است. وقتی مردم احساس کنند که دولت دیگر منافع آنها را نمیداند یا برای آنها ارزشی قائل نیست، این فاصله بیشتر میشود و در نهایت ممکن است به حرکتهای جداییطلبانه منجر شود.
محمد ادیب: اگر بخواهم راجع به ملتها صحبت کنم، در سطح جهانی، من چند ملت را میبینم: ایران، چین، یونان، عربستان و کمی هم ترکیه. شخصاً زیاد تفاوتی بین افغانستان و پاکستان نمیبینم. این اسطورهها هستند که تفاوتهای فرهنگی یک ملت را میسازند. ما بر اساس تصوری که از قدیم داریم، ترجیح میدهیم قدرت برتر باشیم و زیر بار حرف دیگران نمیرویم، اما آیا یک افغان هم اینگونه است؟ هویت و احساس تعلق به یک ملت، در حقیقت به گذشته تاریخی و فرهنگی آن ملت برمیگردد. در دنیای امروز، این تفاوتها ممکن است حتی با رسانههای جمعی و فضای مجازی کمتر قابل مشاهده باشد، چرا که در اثر جهانی شدن، بسیاری از ویژگیهای فرهنگی مشابه به هم شدهاند.
فاطمه شاهمرادی: الان کسانی که فکر میکنند میتوانند جدا شوند، تحت تاثیر فضای مجازی هستند. اما در گذشته اصلاً رسانهای وجود نداشت که تحت تاثیر آن باشیم. مورد دیگر، جداسازی است. الان این موضوع باب شده که هرکجا میروی، درباره اتفاقهای گذشته میپرسند و طبق اطلاعات دستهبندی میکنند. نمیگذارند آدم هرطور که میخواهد باشد و همیشه یک چهارچوب تعیین میکنند. رسانهها و فضای مجازی علاوه بر اینکه اطلاعات زیادی را در اختیار قرار میدهند، گاهی میتوانند دامنزننده به تحریف تاریخ و هویتهای ملی باشند.
دلیل دیگر این است که جامعه اکنون منسجم نیست؛ زیرا مردم نمیخواهند منسجم شوند و در حال حاضر بیشتر به دنبال قدرت هستند و همه میخواهند در رأس قرار گیرند. در جوامعی که سلطه فردی و یا گروهی بر جامعه حاکم است، انسجام اجتماعی کاهش مییابد و این باعث میشود که هر فرد یا گروه خواستههای شخصی خود را به طور افراطی دنبال کند.
محمد ادیب: امروزه بسیاری از سلبریتیها و رسانهها یک دیدگاه خاص را در جامعه رواج میدهند که ممکن است با واقعیتهای جهانی همخوانی نداشته باشد. پیش از این، مردم دنیا را بر اساس جغرافیا، رسوم و آب و هوای خود میدیدند و تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی قابل توجه بود. اما امروز، با تاثیر رسانهها و سلبریتیها، دنیا به گونهای ارائه میشود که شبیه به یک الگوی جهانی است که با شرایط و نیازهای خاص هر منطقه تطابق ندارد. این تغییرات باعث شده تا دیدگاهها و ارزشها در سراسر دنیا مشابه و گاهی غیرواقعی به نظر برسند. رسانههای اجتماعی و دنیای مجازی گاهی باعث میشوند که مرزهای ملی و فرهنگی کمرنگ شوند و این امر میتواند تهدیدی برای هویتهای ملی باشد.
فاطمه شاهمرادی: همیشه این تاثیرها بد نیست. آقای خمینی فرهنگ حقخواهی را رواج داد که برخلاف جامعه آن زمان بود و بد هم نبود. به مردم یاد داد که برای حقشان بجنگند. فرهنگ حقخواهی میتواند به رشد اجتماعی و سیاسی کمک کند، اما در صورتی که در دایرهای محدود از نظر سیاسی یا اجتماعی قرار نگیرد، ممکن است به شکافها و بحرانهای جدید منجر شود.
رضا باقری: از تاثیر مردم بر دولتها نباید غافل شویم. همیشه دیدهایم که مردم برای یک موضوع همصدا شدهاند و دولت حتی گاهی عقبنشینی کرده است. درست است که برعکس هم ممکن است باشد و دولت هم بر ملت تاثیر میگذارد، از طریق قوانین و... این تاثیرات دوطرفه به این معناست که دولتها نمیتوانند بهتنهایی تصمیمگیری کنند و همیشه باید حساسیتها و نیازهای مردم را در نظر بگیرند.
فاطمه شاهمرادی: درست است که نه همه دولتها به یک اندازه بر ملت تاثیر میگذارند، بلکه این قدرت تاثیرگذاری بیشتر به دست افرادی میافتد که از صلاحیتهای لازم برخوردارند. در بسیاری از جوامع، تصمیمگیریهای کلیدی و تاثیرگذار از سوی افرادی که در موقعیتهای ویژه سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی قرار دارند، اتخاذ میشود. این افراد میتوانند از طریق رسانهها، سیاستها و برنامههای دولتی، دیدگاهها و رفتارهای عمومی را شکل دهند. بنابراین، تاثیرگذاری دولت بیشتر در دست کسانی است که قدرت تصمیمگیری و دسترسی به منابع و ابزارهای رسانهای را دارند، نه لزوماً همه اعضای دولت.
رضا باقری: یکی از تأثیرات عمدهای که دولتها بر زندگی ما میگذارند، از طریق رسانههاست. با محدود کردن دسترسی به اطلاعات یا تبلیغ تنها دیدگاهها و پیامهای خاص، دولتها میتوانند نحوه تفکر و واکنشهای اجتماعی مردم را تحت تأثیر قرار دهند. این کنترل بر رسانهها باعث میشود تا جامعه به یک دیدگاه واحد نزدیک شود و افراد تنها در چهارچوبی محدود به مسائل نگاه کنند. در نتیجه، تنوع فکری کاهش یافته و فرصت برای نقد و بررسی آزادانه مسائل اجتماعی و سیاسی محدود میشود. این نوع تأثیرگذاری میتواند به توقف پیشرفت و تحول در جامعه منجر شود. دولتها ممکن است با استفاده از رسانهها، افکار عمومی را برای پذیرش سیاستهای خاص خود آماده کنند و این میتواند خطرات و مشکلاتی برای جامعه ایجاد کند.
زهرا زمانی: به ویژه شبکههای اجتماعی و تلویزیون میتوانند نقش زیادی در شکلگیری تفکرات و باورهای عمومی داشته باشند. در ابتدا، ممکن است تصور کنیم که استفاده از رسانهها تنها یک ابزار برای اطلاعات و سرگرمی است، اما در حقیقت، رسانهها قدرت زیادی در جهتدهی به افکار و رفتارها دارند. رسانهها از طریق انتخاب موضوعات خاص یا جهتگیری اخبار، میتوانند ذهنیت جامعه را در جهت خاصی شکل دهند.
زمانی که جامعه به طور مفرط از رسانهها استفاده میکند، ممکن است تنوع دیدگاهها و عقاید کمرنگ شود. این امر به ویژه در صورتی که رسانهها تحت کنترل یک گروه خاص یا دولت قرار بگیرند، میتواند منجر به یکسانسازی افکار شود. در چنین شرایطی، جامعه به جایی میرسد که همه افراد به یک نوع فکر و باور مشابه میرسند و دیگر تفاوتهای عقیدتی و دیدگاهی به چشم نمیآید.
این همراستایی فکری میتواند منجر به توقف پیشرفت و رشد اجتماعی شود، چرا که برای تحول و تغییر، نیاز است که ایدههای متفاوت و چالشبرانگیز در جامعه مطرح شود. در شرایطی که همه به یک نوع فکر کنند، دیگر فضای لازم برای نقد و تحلیل دیدگاههای مختلف وجود نخواهد داشت و جامعه به جای پیشرفت، در همان نقطهای که هست باقی خواهد ماند.
بنابراین، در دنیای امروز باید تلاش کنیم تا از رسانهها به شکلی آگاهانه استفاده کنیم و همیشه به دنبال منابع مختلف برای اطلاعات باشیم. تنوع در منابع خبری و رسانهای میتواند کمک کند تا عقاید و تفکرات مختلف به وجود بیایند و جامعه بتواند با دیدگاههای متنوع روبهرو شود. این امر به رشد فکری و فرهنگی جامعه کمک میکند و آن را از خطر انحصارگرایی فکری و توقف در توسعه اجتماعی نجات میدهد.
رضا باقری: در حال حاضر، برخی بر این باورند که وضع اقتصادی کشور عمدی و تعمداً به گونهای است که مردم در فقر به سر میبرند، اما من با این دیدگاه مخالفم. حقیقت این است که اکثر دولتها در هر شرایطی تمایل دارند که مردمشان در رفاه زندگی کنند. چالش اصلی زمانی پیش میآید که دولتها مجبور به انتخاب بین رفاه مردم و حفظ ایدئولوژی یا اهداف خاص خود میشوند. در چنین مواقعی، تصمیمات اقتصادی ممکن است تحت تأثیر اولویتهای ایدئولوژیک قرار بگیرند، که ممکن است به نفع رفاه عمومی نباشد.
سوالاتی برای تفکر و تعمق بیشتر:
1. چگونه میتوان از تأثیرات منفی رسانهها در شکلدهی به افکار عمومی جلوگیری کرد و فضای بازتری برای نقد و تنوع اندیشه فراهم آورد؟
2. در شرایطی که دولتها مجبور به انتخاب میان رفاه مردم و حفظ ایدئولوژیهای خود میشوند، چگونه میتوان تعادلی میان منافع عمومی و اهداف سیاسی برقرار کرد؟
3. چه عواملی باعث میشود که ملتها در برابر دولتهای خود احساس جدایی کنند و این احساس چه تاثیری بر همبستگی اجتماعی و ملی میگذارد؟
- حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی