بزرگنمایی:
روزنامه اطلاعات در شماره ۱۲۴۷۸ خود به تاریخ ۱۶ دی ماه ۱۳۴۶ گزارشی به قلم سیما دبیر آشتیانی با عنوان «بانوان در وزارت امور خارجه؛ ایران فقط ۵ بانوی دیپلمات دارد» در خصوص وضعیت بانوان دیپلمات وزارت امور خارجه ایران منتشر می کند که متن کامل آن گزارش بازنویسی شده است و به همراه پاره ای مطالب تکمیلی برای علاقمندان به تاریخ دیپلماسی ایران بازنشر می شود.
بخش اول مجموعه تاریخ احزاب سیاسی ایران بعد از 17 شماره به پایان رسید و هنوز مستندات بخش دوم حاضر نشده است.
از این رو شایسته دیدیم که از این شماره بجای این مبحث نگاهی بیندازیم به تاریخ ایران، امیدواریم که مورد قبول خوانندگان عزیز قرار گیرد.
روزنامه اطلاعات در شماره 12478 خود به تاریخ 16 دی ماه 1346 گزارشی به قلم سیما دبیر آشتیانی با عنوان «بانوان در وزارت امور خارجه؛ ایران فقط 5 بانوی دیپلمات دارد» در خصوص وضعیت بانوان دیپلمات وزارت امور خارجه ایران منتشر می کند که متن کامل آن گزارش بازنویسی شده است و به همراه پاره ای مطالب تکمیلی برای علاقمندان به تاریخ دیپلماسی ایران بازنشر می شود.
بانوان در وزارت امور خارجه؛ ایران فقط 5 بانوی دیپلمات دارد
• زنان نشان دادند که سّر نگهدارند
• بزرگ ترین مشکل زنان دیپلمات این است که حق ازدواج ندارند مگر اینکه در ایران بمانند
• یازده سال قبل پای زنان در وزات امور خارجه باز شد
از گذشته های دور مردم ما بر این عقیده بوده که زنان سّر نگهدار نیستند و شاید بر اساس همین اعتقاد عمومی بوده که از خدمت زنان در وزارت امور خارجه جلوگیری می شد. یکی از اعضای قدیمی وزارت امور خارجه تعریف می کرد سال 1316 که وزارت امور خارجه در عمارت پشت کاخ گلستان، محل کنونی شیر و خورشید، بود با مرحوم دکتر سمیعی، وزیر امور خارجه در مورد استخدام خانم ها در وزارت امور خارجه صحبت شد. سخت ناراحت شد و گفت: زنان نباید استخدام شوند چون سّر نگهدار نیستند!
نخستین بار
این اعتقاد سال ها از استخدام زنان در وزارت امور خارجه مانع شد و با وجود اینکه در همین سال های پس از کشف حجاب، در وزارتخانه های دیگر زنان با آزادی به کار مشغول بودند ولی تا سال 1335 خانمی را برای خدمت در وزارت امور خارجه نپذیرفتند. در سال 1335 یکی دو خانم در حسابداری وزارت امور خارجه کار می کردند که البته این یکی دو نفر هم کارمند وزارت امور خارجه نبودند. ورود خانم ها به وزارت امور خارجه در سال 1335 با استخدام سه خانم برای بایگانی شکسته شد و خانم ها قمر کنی، مریم خزائلی و پروین منجم باشی در مسابقه ورودی موفق شدند و نیمه دوم سال 1335، سال آغاز خدمت زنان در وزارت امور خارجه به ثبت رسید.
دیپلمات
تا سال 1343 خانم ها فقط در قسمت های اداری اشتغال به کار داشتند و زنان را در کادر سیاسی نمی پذیرفتند. پس از موافقت با شرکت خانم ها در کادر سیاسی، در اولین امتحان ورودی دوشیزگان نسرین حکمتی و شیرین طهماسب ویرانی موفق شدند وارد حرفه دیپلماسی شوند. ولی از این دو نفر خانم نسرین حکمتی به دنبال ادامه تحصیلات حقوق سیاسی به آمریکا رفت و دوشیزه طهماسب ویرانی در وزات امور خارجه تنها ماند.
پنج زن دیپلمات
در یکی دو دوره قبل چند خانم دیگر هم در امتحانات ورودی کادر سیاسی وزارت امور خارجه موفق شدند و در حال حاضر به کار مشغول هستند که خانم زهره فرشید، دبیر سرکنسولگری ایران در نیویورک است. دوشیزه شیرین طهماسب ویرانی وابسته سفارت شاهنشاهی در لندن است و خانم ناهید مهراد که دکتر اقتصاد است در سفارت شاهنشاهی در بیروت مشغول به خدمت است. بانوان ویکتوریا بصیری تهرانی و پروین شیبانی هم به علت ازدواج در تهران خدمت می کنند.
هشتاد زن
علاوه بر 5 زن دیپلمات، 10 کارمند رسمی، 53 کارمند پیمانی و 12 کارمند روزمزد در وزارت امور خارجه به کار اشتغال دارند. در واقع زنان حافظ اسرار وزارت امور خارجه هستند و تاکنون نشان داده اند که زن می تواند سرّ نگهدار باشد.
خانم ها اکثرا در وزات امور خارجه منشی و ماشین نویس هستند ولی برای اولین بار آنها را برای اداره امور بایگانی پذیرفته اند و به همین دلیل عده ای نیز به کار بایگانی اشتغال دارند. در چند روز اخیر عده کثیری از خانم ها در مسابقات ورودی مترجمی شرکت کرده اند و با موفق شدن عده ای از خانم ها در این مسابقات، آمار خانم های مترجم وزارت امور خارجه هم بالا خواهد رفت، ولی هیچ کدام از کارمندان زن اعم از کامندان وزارت امور خارجه و یا سایر وزارتخانه ها هرگز با مشکلات زنان دیپلمات مواجه نبوده و نیستند.
بدون شوهر
تا دو سال قبل زنان را در کادر سیاسی نمی پذیرفتند و از آن زمان هم با پذیرش شرایطی خانم ها را در کادر سیاسی به کار گماردند. یک زن دیپلمات در صورتی که ازدواج کرده باشد با تعهدی که به وزارت امور خارجه می سپارد هرگز مدعی نخواهد بود که به مأموریت اعزام شود و در واقع در مقابل تشکیل خانه و خانواده فقط در کادر سیاسی فعالیت خواهد داشت و یک دوشیزه دیپلمات هم تا زمانی که ازدواج نکرده باشد به مأموریت اعزام می شد.
یکی از بانوانی که به علت ازدواج در تهران ماند و به قول خودش وزارتخانه را باید برای آقایان نگه دارد خانم ویکتوریا بصیری تهرانی (شریعت) است که می گفت: هیچ سمتی و مقامی جای خالی خانواده را پر نخواهد کرد و هیچ لذتی بالاتر از داشتن فرزند و خانه نیست.
تبعیض
بدین ترتیب مسأله ازدواج تبعیضی بین یک دیپلمات مرد و زن به وجود آورده است. از هیچ مرد دیپلماتی در حین ورود به خدمت سیاسی تعهدی نمی گیرند و چه ازدواج کرده باشد و چه نکرده باشد با توجه به سابقه و قانون به مأموریت اعزام می شود ولی یک خانم باید متعهد شود که با تشکیل خانه و خانواده باید از مأموریت و از ترفیع مقام خود چشم بپوشد.
عضو قدیمی
به جز زنان دیپلمات، بقیه کارمندان اعم از زن و مرد در وزات امور خارجه از حقوق و مزایای مساوی برخوردار هستند. خانم مریم خزائلی که از سال 1335 در وزارت امور خارجه به کار مشغول شده و از اولین گروه بانوان شاغل در آن وزارتخانه است، می گفت: روزهای اول که به وزارت امور خارجه می آمدیم، مستخدمین چپ چپ به ما نگاه می کرند، مثل اینکه آدم های عجیب و غریبی دیده باشند. با حیرت ما را ورانداز می کردند و به علاوه امتحان سختی برای ما گذاشتند و ما را برای بایگانی استخدام کردند. من و چند خانم دیگر از سایر وزارتخانه ها خود را به وزارت امور خارجه منتقل کردیم. من قبلا کارمند فرهنگ بودم و نظامت مدرسه ای را به عهده داشتم لکن نظامت را بوسیدم و کنار گذاشتم و امروز پس از یازده سال خدمت، حقوق 350 تومان من به 1350 تومان ترقی کرده و مطمئن هستم که آقایان همکار من که با من استخدام شده اند هم در همین حدود حقوق می گیرند.
اقوام نزدیک
در اداره امور کارمندان وزارت امور خارجه خانمی کار می کند که از اقوام نزدیک یکی از قدیمی ترین کارمندان وزارت امور خارجه است. اصلی که در وزارت امور خارجه به طور اعم وجود دارد قرابت اعضای این وزارتخانه با یکدیگر است که کمتر در سایر وزاتخانه ها به چشم می خورد.
خانم خجسته قلعه بیگی هم یکی از کسانی است که شش ماه قبل کار خود را در وزارت امور خارجه شروع کرده و اکنون هم یکی از کارمندان اداره امور کارمندان است و بر اثر سابقه ای که در کار خود دارد به وضع کارمندان وارد است. خانم قلعه بیگی می گفت: از آنجا که اعضای این وزارتخانه دارای تحصیلات بالاتری هستند لذا مشکلی در محیط کار برای خانم ها به وجود نمی آورند.
پی نوشت ها:
1. دکتر فریدون زندفرد از کارگزاران مستقل و خوش نام نسل پیشین وزارت امور خارجه ایران در رابطه با ساختار این وزارتخانه در گذشته می نویسد: "شاید در بدو تأسیس این وزارتخانه، داوطلبان خدمت در آن را بیشتر افرادی شکل می داده اند که سفری به خارج کرده، زبانی فرا گرفته، دانشی آموخته و تجربه ای اندوخته بوده اند (چه بسا کیسه پرفتوت شخصی هم گه گاه مددی بوده و بودجه ناچیز وزارت امور خارجه برای پرورش آنان)، ولی بی گمان اینها همه عوارض اجباری زمان بوده است. به وجهی علت و معلول، اما به هر رو گذرا و ناپایدار. با گسترش آموزش و فرهنگ در سطح کشور و تأسیس مدارس، آموزشگاه های تخصصی و دانشگاه ها، جوانان تحصیلکرده و با استعداد و مشتاق کار و خدمت، به تدریج به صحنه می آمدند و محدودیت ها و تنگناهای گذشته دیگر سایه مزاحم نداشت. در آن ایام، مستند ورود به وزارت امور خارجه مصوبه هیأت وزیران مورخ 1314 بود. در این مصوبه، نظام شایستگی فردی (Merit System) اصلی محوری بود. تحصیلکرده های خارج از کشور لازم بود مدرک لیسانس داشته باشند که مورد تأیید وزارت معارف قرار می گرفت. آشنایی به یکی از زبان های فرانسه، انگلیسی و روسی شرط دیگر بود. تحصیلکرده های داخل هم برای ورود به دستگاه دیپلماسی کشور باید مدرک فارغ التحصیلی از مدرسه عالی سیاسی را زیر بغل می داشتند. سپس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران تأسیس شد و جانشین همان مدرسه عالی سیاسی کهن سال و نام آشنا شد. شاید نخستین استخدام گروهی در ایران، در وزارت امور خارجه بوده است.
در سال 1326 وزارت امور خارجه با چاپ آگهی در جراید قصد خود را دایر بر استخدام گروهی لیسانسه واجد شرایط اعلام کرد. آن سال تصادفا مقارن بود با پایان دوره سه ساله تحصیل ما در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و گرفتن لیسانس در رشته سیاسی. با شماری از یاران دانشگاهی، با سوابق اجتماعی گوناگون، که بر سر هم دوازده تن می شدیم، در امتحان ورودی شرکت کردیم و پس از توفیق در آزمون و گذراندن دوره کارآموزی به عضویت وزارت امور خارجه در آمدیم. نه مشکلی در میان بود و نه میزان سنجش نامتعارفی در انتظار. دوستان دانشگاهی به همکاران اداری بدل شدند. این دعوی که ارتباطات فامیلی در وزارت امور خارجه به گونه ای بوده که هر کس نام و نشانی از این و آن به ارث نبرده بود هرگز راه به جایی نداشت، نوعی تفریط در بیان و در همان حال ساده اندیشی است. بی گمان در آنجا نیز مانند هر نهاد و دستگاه دیگری ارتباطات عاطفی سهم داشت، ولی قضاوتی چنان کلی، فی نفسه عوامل و ملاحظات بسیاری را نادیده می گیرد و داستان را به دلخواه راوی به پایان می برد. در آن زمان، صلاحیت فردی هرگز در تنگنا و مضیقه نبود. همکارانی بودند که به عنوان ماشین نویس آغاز به خدمت کردند ولی با ابراز لیاقت و شایستگی به مقام سفیری رسیدند. در میان آنان یک تن درخششی بیشتر داشت و چند سال بر یکی از پست های مهم و کمیاب معاونت آن روز وزارت امور خارجه تکیه زد؛ مسئولیت های بیشتری نیز در انتظارش می بود.
با گسترش روابط خارجی کشور، تصویب نامه سال 1314 دیگر آن کارایی لازم را نداشت و از این رو تنظیم و تدوین اساسنامه ای تازه برای وزارت امور خارجه مورد توجه قرار گرفت. کمیسیون ویژه ای از کارشناسان، وظیفه آماده کردن طرح اساسنامه تازه را بر عهده گرفت. کمیسیون های تخصصی مجلس شورای ملی و مجلس سنا هم در تنظیم طرح همکاری داشتند. بیش از دو سال پژوهش و بررسی ها در این زمینه از زمان اردشیر زاهدی آغاز شد و سرانجام طرح اساسنامه تفصیلی در اوایل تابستان 1352، در زمان وزارت عباسعلی خلعتبری به تصویب رسید. این سندی است تمیز و منقح که با هر سندی در نوع خود داعیه همسری دارد. بدین سان، همه کارها در چهار دیواری وزارت امور خارجه اصولی و ضابطه مند شد. با گرایش چشمگیری که جوانان دانش آموخته واجد شرایط به کار در وزارت امور خارجه نشان می دادند، آزمون های ورودی رونق و نشاط بیشتری یافته بود. هر سال داوطلبان بیشتری از لایه های گوناگون اجتماع، از دختر و پسر، به وزارت امور خارجه رو می کردند و با شوق و علاقه وافر در امتحانات ورودی شرکت می جستند و از قضا در چند دوره، دختران داوطلب بودند که بر پسران فائق می آمدند و رتبه های نخست را از آن خود می کردند [سال های 1343، 1346 و 1352]. به هر رو جایی برای تنگ نظری وجود نداشت و نتیجه رقابت های علمی پاسخگوی نیازهای استخدامی بود.
وزارت امور خارجه، به درستی یکی از قانونمندترین دستگاه ها در مجموعه تشکیلات دولتی در گذشته بوده است و بیشتر مجریان سیاست خارجی، افرادی میهن دوست، تحصیلکرده، دلبسته کار و شغل خود و با تجربه بودند و سیاست خارجی هم در مجموع توفیقاتی ارزنده در کارنامه دارد." فریدون زندفرد، نکاتی چند درباره ساختار وزارت امور خارجه در گذشته، ماهنامه اطلاعات سیاسی و اقتصادی، شماره 243 و 144، آذر و دی 1386، صص 92-90.
2. دکتر عبدالرضا هوشنگ مهدوی، پژوهشگر و از دیپلمات های نسل گذشته، در یک تقسیم بندی کارمندان وزارت امور خارجه را به سه گروه تقسیم می کند: الف) کارمندان قدیمی که میراث دوران های گذشته بوند. بیشتر آنان تحصیلات عالیه نداشتند و زبان های خارجی نمی دانستند ولی همچنان از مأموریت های نان و آب دار در کشورهای شرقی و خاورمیانه استفاده می کردند. در میان اعضای وزارت امور خارجه، این گروه، «بین النهرینی» نامیده می شدند، ب) اعضای خانواده های اعیان و اشراف که از زمان قاجار وزارت امور خارجه را قبضه کردند و مشاغل درجه یک را به خصوص در کشورهای غربی به خود اختصاص داده بودند. در میان این گروه البته افراد شریف و تحصیل کرده ای نیز وجود داشتند که بخشی از سفیران آینده را تشکیل می دادند، ج) کارمندان تحصیل کرده جدیدی که از طریق کنکور به وزارت امور خارجه راه یافته بودند. اعضای این گروه با دیگران تفاوت کلی داشتند و چون اصولا متکی به تحصیلات و دانش خود بودند، کمتر دنبال دسته بندی می شدند. مجموعا تا سال 1359 که رسته سیاسی وزارت امور خارجه تقریبا منحل و کارمندان آن اخراج، بازنشسته یا بازخرید شدند، تعداد این گروه به 200 نفر بالغ شده بود که ورودشان به این رسته 550 نفری، تحولی بزرگ در ارتقاء سطح دانش و معلومات کارمندان وزارت امور خارجه به شمار می رفت که قابل مقایسه با هیچ یک از وزارتخانه ها و سازمان های دولتی نبود. 84 دکتر حقوق، علوم سیاسی و اقتصاد، 108 فوق لیسانس و 358 لیسانسیه در رشته های مختلف علوم انسانی. اگر کسانی مایه سربلندی وزارت امور خارجه می شدند، یا کارمندان تحصیل کرده ای بودند که از طریق کنکور استخدام شده یا دیپلمات های قدیمی که از تجربه و احترام برخوردار بودند. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، در حاشیه سیاست خارجی: از دوران نهضت ملی تا انقلاب (1359-1327) (تهران: نشر میزان، چاپ اول، 1393)، صص 97-96.
3. باید افزود که در کنار افزایش مراکز آموزشی، رشد دستگاه دیوان سالاری و نیاز به نیروهای جدید و...، تحولات اجتماعی ناشی از انقلاب سفید نیز در ورود بانوان به کادر سیاسی سهم داشته است.
شرح حال ها:
1. ویکتوریا بصیری تهرانی (؟-1311): تحصیل کرده زبان و ادبیات انگلیسی بود. در سال 1337 به وزارت امورخارجه راه یافت و در اداره همکاری های های آموزشی و اجتماعی و معاونت مالی و اداری کار کرد. به مأموریت های لندن و دهلی رفت و در سال 1358 سرپرست اداره همکاری های آموزشی و اجتماعی و اداره مراجعات عمومی شد. وی در کادر سیاسی تا مقام رایزن دومی پیش رفت و در سال 1359 بازنشسته شد.
2. نسرین حکمتی (1320): تحصیل کرده علوم سیاسی از آمریکاست. در سال 1344 به وزارت امور خارجه راه یافت و در دوران خدمتی خود در اداره نهم سیاسی و اداره روابط فرهنگی کار کرد و تا مقام دبیر اولی پیش رفت. وی در سال 1359 وزارت امور خارجه را ترک و از ایران مهاجرت کرد.
3. عنایت الله سمیعی (1316-1267): تحصیل کرده علوم سیاسی در مدرسه عالی سیاسی و حقوق در اروپا بود. در سال 1293 به استخدام دولت درآمد. ابتدا در وزارت معارف مشغول به کار شد و سپس به وزارت کشور رفت. در سال 1310 وزیرمختار در آلمان شد و در سال 1314 وزیرمختار در بغداد شد و سفارت ایران در عراق را تأسیس کرد. وی در دوره نخست وزیری محمود جم از فروردین 1315 تا اسفند 1316 وزیر امور خارجه بود و از مهمترین اقدامات او امضای پیمان عدم تعرض سعدآباد میان ایران، ترکیه، عراق و افغانستان در سال 1316 بود.
4. پروین شیبانی (؟-1316): تحصیل کرده زبان و ادبیات انگلیسی بود. در سال 1345 به وزارت امور خارجه راه یافت و در دوران خدمتی خود در ادارات سوم و پنجم و هفتم سیاسی، اطلاعات و مطبوعات، مطالعات و تحقیقات و روابط فرهنگی کار کرد و در سال 1357 به معاونت اداره روابط فرهنگی و در سال 1358 به معاونت اداره هفتم سیاسی رسید. وی در کادر سیاسی تا مقام دبیر اولی پیش رفت و در سال 1359 وزارت امور خارجه را ترک کرد.
5. شیرین طهماسب ویرانی (هانتر) (1321): تحصیل کرده روابط بین الملل در دانشگاه لندن است. در سال 1344 به وزارت امور خارجه راه یافت و در دوارن خدمتی خود در ادارات اول و سوم سیاسی و سازمان های بین المللی کار کرد و به مأموریت های لندن و ژنو رفت. در کادر سیاسی تا مقام رایزن سومی پیش رفت و در سال 1359 بازنشسته شد. وی پس از مهاجرت به آمریکا و ادامه تحصیلات خود به استادی دانشگاه جورج تاون رسید.
6. زهره فرشید (؟-1314): تحصیل کرده زبان و ادبیات فارسی بود. در سال 1339 به وزارت امور خارجه راه یافت و در دوران خدمتی خود در ادارات همکاری های بین المللی، سازمان های بین المللی، هفتم سیاسی و مطالعات و تحقیقات کار کرد و به مأموریت های نیویورک و دهلی رفت. وی در کادر سیاسی تا مقام دبیراولی پیش رفت و در سال 1355 از وزارت امور خارجه استعفاء داد.
7. ناهید مهراد (1316): تحصیل کرده علوم سیاسی و اقتصاد است. در سال 1342 به وزارت امور خارجه راه یافت و در دوران خدمتی خود در ادارات ترجمه، اول و هشتم و نهم سیاسی کار کرد و به مأموریت های بیروت، تونس و پکن رفت. در کادر سیاسی تا مقام رایزن سومی پیش رفت و در سال 1358 به معاونت اداره هشتم سیاسی رسید و در سال 1359 بازنشسته شد. وی در مأموریت اول خود در بیروت (1346) جوانترین بانوی دیپلمات مقیم بیروت بود. خانم مهراد خواهر فرهاد مهراد، هنرمند نامدار است و پدر ایشان نیز دیپلمات وزارت امور خارجه بوده است.
8. پروین منجم باشی (1395-1314): در سال 1335 به وزارت امور خارجه راه یافت و در دوارن خدمتی خود در ادارات بایگانی، اطلاعات و مطبوعات، روابط فرهنگی، سجلات و اداره پنجم سیاسی کارد کرد و به مأموریت بمبئی رفت. وی در سال 1359 بازنشسته شد.
منبع: دیپلماسی ایرانی