گفتگوی محله (2)
مسیر حرکت گفتگوی محله
گزارش
بزرگنمایی:
در سری مقالات “گفتگوی محله” سعی بر آن میشود تا به حلقه مفقودههای کار جمعی و گروهی و کلیدواژههای زیرساختی اجتماعی و شهروند مسئولیتپذیر و پویا پرداخته شود تا این ایدهی راهبردی، توانمندی عملیاتیش را هر چه بیشتر به منصه ظهور برساند.
در سری مقالات “گفتگوی محله” سعی بر آن میشود تا به حلقه مفقودههای کار جمعی و گروهی و کلیدواژههای زیرساختی اجتماعی و شهروند مسئولیتپذیر و پویا پرداخته شود تا این ایدهی راهبردی، توانمندی عملیاتیش را هر چه بیشتر به منصه ظهور برساند.
الهام بایگان
سیستم آموزشی ایران شایستهی انتقادات شدید است. با مطالعهی دههای اخیر که سیستم آموزشی شکل مدرن به خود گرفته، آشفتگی و سرگردانی را در میان تغییر رویهها و تغییرات شکلی نظام آموزشی میتوان دید.
با روی کار آمدن هر دولتی، تبری بر پیکرهی این نظام وارد شد تا با نیت حذف زوائد و اضافه کردن آنچه صلاح عمومی خوانده میشود خون تازههای به رگهای فرسودهی این نظام وارد کنند.
بهراستی چرا هیچکدام از راهکارهای متنوع سالهای متمادی، گامی ولو اندک بهسمت و سوی بهبود و بهسازی نظام آموزشی ایجاد نکرد؟
چرا سیستم آموزشی با شکست مواجه شده و در یک کلام مدارس ایران را مرده میدانند.
ماحصل این نظام چه بوده است؟
مساله از همین سؤال و همین کلمه آغاز میشود،
ماحصل، نتیجه، فرآورده، محصول، خروجی، ….
آنچه از یک سیستم انتظار میرود این است که ورودیهای آن سیستم بر اساس قوانین و توابع آن سیستم خروجیهایی قابل پیش بینی ارائه دهد.
اینگونه سیستمها در دنیای اعداد و ارقام قابل ارائه و معادله سازیست اما در نظامهای جامعهمحور که ورودیهای جامعهی هدف مشتمل بر انسانها، طبیعت و دگر موجودات است و هر کدامشان منحصربهفرد خود بوده را چگونه میتوان در قالب سیستمی تعریف شده آموزش داد و چگونه میتوان انتظار داشت که خروجی داشتهباشد که این خروجی قابل پیش بینی سیستم باشد،
اگر در ابتدا تکلیف با جنس ورودیها روشن میشد آنگاه میشد در مورد شیوهی کار با آنها اندیشید و روشهای متفاوتی را جستجو کرد.
با این باور که فعالیت در نظامهای اجتماعی شیوههای انسان شمول را میطلبد میشود دریافت که تاکنون شیوهی مواجه با اجتماع، روشهای منطقی دنیای اعداد و علم بوده، قصد و جد بر این بوده تا از انسانی با قابلیت آموزش و برنامه ریزی موجودی قابل پیش بینی به ثمر رساند و سپس این محصول که در کوتاهترین زمان، قالب مطلوب معادله نویسان را به خود گرفته در بدنهی اجتماع بهعنوان کد برنامه نویسی جانمایی شود و آدرس عملکرد خود را در سیستم بگیرد و زین پس نقش ثابت خود را ایفا کند.
شکست در این سیستم به وضوح نشانمیدهد که شیوه ناصحیح و درک از بالندگی یک انسان مؤثر در اجتماع توهمی بوده و نیاز به تغییر نگرش دارد.
از آن رو در سال 2010 و بر اساس مطالعات و پژوهشهای به عمل آمده در این حوزه، بیانهای از سوی نهادهای مردممحور سازمان ملل امضا شد.
در این بیانیه دیدگاه مدیریتی فرآورده محور را که مبنای آموزشی دارد را بهسمت دیدگاه مدیریتی=تسهیلگری فرایند محور سوق داد.
این دیدگاه مدیریتی توانایی و قابلیت اجرایی شدن در حوزههای اجتماعی، شهری، اقتصادی، سیاسی و حتی روانی را دارد.
در این دیدگاه شیوهای که مبنای رشد و بالندگی را “پرورش”شخص به شخص و فرد به فرد میداند به ویژگیهای زمانی، مکانی و بستر در حال زیست آن فرد توجه میکند.
در این دیدگاه هر فرد نقش منحصربهفرد خود را در اجتماع یافته و اعلام نقش پذیری و مسئولیت پذیری میکند. با این شیوه شخص میتواند آگاهی و قدرت عمل کسب کند و ایدههای خلاقانهی خود را به منصهی ظهور رساند.
داوود بیگدلی پایهگذار متد”گفتگوی محله” که خود یکی از ایده پردازان دیدگاه مدیریتی=تسهیلگری فرایند محور بود از ابتدای دههی 90 تمام همتش را بر آن گذاشت تا نهتنها بهعنوان ایده دهنده بلکه بهعنوان مجری، این روش مدیریتی را وارد فاز عملیاتی کند.
او با این نگرش صبر خود را وسعت بخشید، چرا که او دریافت الزام پرورش دهندگی و هویت بخشی به یک فرد در هر سن و هر شرایط و هر جنسیت و دیدگاه و عقیدهای، صبر، آگاهی و خرد میطلبد.
او متوجه شد که در دیدگاه مدیریتی با تغییر دید از محور عمودی به محور افقی نقش فردی بهعنوان سلولی از جامعه از نقش و اهمیت خاص و مؤثری برخوردار میشود که در کنار دیگر سلولها در بازسازی و بهسازی و حتی نوسازی بدنهی اجتماع بسیار تأثیر گذار است.
بیگدلی عقیده دارد در سیستم مدیریتی فرایند محور، دیگر خروجی قابل پیش بینی وجود ندارد، بلکه آنچه هست چشم اندازیست به آینده، چشم اندازی که از مقاطع کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت تشکیل شده که حداکثر بازهی زمانی این چشمانداز فواصل ده ساله میباشد که بعد از هر ده سال شیوههای عملکردی، تفکری و باوری قابلتجدید نظر و بهروزآوری است.
او با این نگرش و برای برون رفت از مسائل موجود در اجتماع سعی کرد تا در خرد مقیاس متد” گفتگوی محله “ را با رویکرد فرایند محور در پیش گیرد تا آن را به شهر محور تا ایران عزیز و جهان وطن گسترش دهد.
اینک با حفظ شاخصهی پرورش دهندگی گسترهی دامنهی فعالیتهای فرایند محور گفتگوی محله به شهرها و استانهای اسلامشهر، کرج، تهران، گلستان، زنجان، رباط کریم و ورامین رسیده است.
سعی میشود در مباحث آتی با ارائه مستندات میزان تأثیرگذاری و حضور پذیری محلات را به محضر خوانندگان گرامی پیشکش کرد.
در قسمت سوم به بررسی فعالیت گفتگوی محله در محلهی سالور اسلامشهر پرداخته خواهد شد.
- حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی