کورش الماسی روزنامهنگار و مشاور رسانهای دبیرکل حزب اراده ملت ایران
راهکار کارآمدی روابط خارجه
سرمقاله
بزرگنمایی:
یقیناً، دادههای فراوانی پیرامون روابط خارجه وجود دارد که نگارنده از آنها بیاطلاع است؛ بنابراین، این موجز بر پایه نتایج عینی راهبرد روابط خارجه بر عرصههای گوناگون ازجمله اقتصادی، تجاری، علمی، فرهنگی، حالوروز روانشناختی شهروندان و... استوار است.
به دو دلیل یک امر ممکن است معما تلقی شود؛ یک، عدم آگاهی لازم و کافی افراد برای فهم و تشخیص یک موضوع و دوم، هنگامیکه یک موضوع بسیار بدیهی و ساده به شکلی بغرنج و غیرقابلفهم بروز و ظهور میکند. اگر مدیریت روابط خارجه آنقدر پیچیده و بغرنج نیست، باید روشن شود، چرا روابط خارجه اینهمه پرتنش، پرهزینه و غیرقابل فهم است.
پر بیراه نیست اگر روابط خارجه را ابر چالش مدیریت کلان سیاسی تلقی کنیم. ناکارآمدی مدیریت روابط خارجه، کشور را در معرض بیسابقهترین خطرات و چالشها قرار داده است. اینکه ایران با همسایگان رابطه غیرسودمند و متشنج داشته باشد، بیشک اصلیترین هدف استعمارگران غرب و شرق است. برای یکلحظه، صاحبمنصبان میهندوست پیرامون پرسشهای زیر تعمق کنند. اینکه چه کشورهایی از تنشهای خانمانسوز میان کشورهای خاورمیانه سود و منفعت میبرند؟ آیا تنشها میان کشورهای خاورمیانه موجب تنشزدایی میان برخی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی نشده است؟ آیا تنشهای خاورمیانه باعث عقبماندگی در خاورمیانه نشده؟
در جهان معاصر، «علم» و «نه تجربه یا فهم فردی»، ابزار حلوفصل انواع چالشهای انسانی و اجتماعی است. علم به بیانی کلی، یعنی تعامل عمیق و نظاممند ذهنی (درک، تشخیص و تحلیل) با پدیدههای جهان مادی، انسانی و اجتماعی بهمنظور تدوین راهکارها و راهبردهای مبتنی بر محاسبه و برنامهریزی در راستای تحقق برخی اهداف، نیازها و خواستههای انسانی است. در جهان محاسبات، ایجاد روابط خارجه سودمند، کاری دشوار یا غیرقابل حصول نیست.
کشورها برای تحقق آن دسته از نیازهای خود که صرفاً با اتکا به امکانات و تواناییهای داخلی برآورده نمیشوند، مجبورند با کشورهای دیگر مراوده داشته باشند؛ بنابراین اساس روابط خارجی هر کشوری نه اندیشهها و اهداف و طرحهای آرمانگرایانه، احساسات گوناگون یا تمایلات فردی و گروهی خاص، بلکه «ضرورت محض» است؛ بنابراین معیار درستی یا نادرستی راهبرد و راهکارهای سیاست خارجی تابع دو امر است: 1- دستاوردهای اینجهانی، واقعی، ملموسی و قابل ارزیابی که برای کشور حاصل میشود و 2- قانون جهانشمول ضرر و زیان و سود و منفعت است. هیچ کشوری نمیتواند بدون پرداخت هزینههای گزاف رابطهاش را با کشورهای توسعهیافته قطع یا رابطهای تنشآلود داشته باشد. ازاینرو، اگر قرار است نیازهای (امنیتی، دفاعی، علمی، اقتصادی، صنعتی، علمی، سیاسی و...) کشور با هزینه کم تأمین شوند، قطع روابط یا رابطهای متشنج با کشورهای دیگر روش کارآمدی برای تأمین انواع نیازهای کشور نیست.
تحقق اهداف کلان ملی و حلوفصل انواع چالشهای اجتماعی در عرصههای اقتصادی، امنیتی، مدیریت کلان سیاستی، آموزشوپرورش، صنعتی و...، ارتباط مستقیم با چگونگی روابط خارجه دارد. اما متأسفانه برخی سیاستورزان انتصابی و انتخابی به دلایل گوناگون ازجمله اهداف جناحی، توجهی به این امر بنیادین ندارند.
شاید خیلی بیربط نباشد اگر پرسش شود، چرا نمیتوانیم با کشورهای دیگر یک رابطه بدون تنش و سودمند داشته باشیم؟ بهعنوانمثال مردم و سیاستمداران کشورهایی چون آلمان، کانادا، استرالیا، کشورهای اسکاندیناوی، ژاپن و... چه تفاوتهای ذاتی، طبیعی، اعتقادی، دینی یا عقلانی با مردمی با تاریخ و فرهنگ کهن، چون ایران دارند؟ آنها چه توانایی و دانش خاصی دارند که ما نداریم؟ چرا نمیتوانیم آن عواملی را که موجب رشد، توسعه، امنیت، ثبات و روابط خارجه بدون تنش و سودمند در جوامع توسعه یافتهشده را فرابگیریم و اجرا کنیم؟ آیا واقعاً هیچ صاحبمنصب یا کارگزار انتصابی یا انتخابی در ساختار مدیریت کلان کشور وجود ندارد که توانایی تشخیص رابطه علت و معلولیه، انواع چالشهای بیسابقه اجتماعی و ملی (معلول) و روابط خارجه ناکارآمد و پرهزینه (علت) را داشته باشد؟
نگارنده همانند همه میهن دوستان معتقد است یگانه اصل ثابت و غیرقابلمذاکره، معامله و تغییرناپذیر راهبرد سیاست خارجه، امنیت و منافع ملی است. بهجز اصل امنیت و منافع ملی هیچ اندیشه، راهکار و راهبرد دیگری منطقاً نباید در همه شرایط و اوضاعواحوال کشور، منطقه و جهان ثابت باشد. در صورت پذیرش صادقانه و آگاهانه اصل غیرقابلمذاکره بودن امنیت و منافع ملی، شاید راهبرد بندبازی، یک راهبرد سیاست خارجه کارآمد، عملی، سودمند و تأمینکننده امنیت و منافع ملی به بهترین شکل باشد.
راهبرد بندبازی بدین معنی است که یک بندباز با حرکت پیوسته به چپ و راست تعادل خود را حفظ و به جلو حرکت میکند. برایناساس، در روابط خارجه نباید بهواسطه خصومت، اندیشههای آرمانگرایانه یا عملکرد احساس محور با برخی کشورها قطع رابطه کرد و برای دریافت حمایت به کشور دیگر پناه آورد. چراکه در این صورت، کشور ضرورتاً باید امتیازهای بسیار بیشتری از آنچه دریافت میکنند، برای حمایت به برخی کشورها بپردازد.
اما در صورت حفظ رابطه هوشمندانه با همه کشورها بهویژه کشورهای قدرتمند و بانفوذ میتوانیم همانند بندباز با حرکت مدام به چپ و راست تعادل (دفاعی، اقتصادی، تجاری، صنعتی و...) خود را حفظ و همزمان به طرفهای خارجی بفهمانیم، در صورت تأمین نشدن امنیت و منافع ملی معقول کشورمان، گزینه طرف دیگر روی میز است و در صورت لزوم از آن استفاده خواهد شد. باتوجه به تحولات و اختلافات عمیق میان بازیگران مهم جهانی مثلاً روابط روسیه - اروپا، آمریکا - روسیه، ترکیه - اروپا و آمریکا، چین - آمریکا و... غرب و شرق حاضرند برای اینکه ایران را در کنار خود داشته باشند امتیازات خوبی به ما بدهند.
آمریکا و اروپا باید نگران نزدیک شدن ایران به روسیه و چین باشند. روسیه و چین هم باید شدیداً نگران نزدیک شدن ایران به آمریکا و اروپا باشند؛ بنابراین در صورت قفل نکردن و وابسته نشدن به یکطرف، صرفاً به دلیل دشمنی با طرف دیگر و حفظ آزادی حرکت بندباز به طرفین برای ایجاد تعادل و پیشرفت، میتوانیم امتیازهای بسیار بیشتری برای تأمین امنیت و منافع ملی به دست آوریم. اصرار و دفاع از راهکارها، اندیشهها، اهداف، راهبردها و تاکتیکها سیاست خارجه تا زمانی توجیهپذیر، عقلانی و ملی است که فواید آنها از مضراتشان بیشتر باشد. اینکه این فواید باید در رفاه، آسایش و احساس امنیت شهروندان نمود پیدا کند.
حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی