پیشنویس سند راهبردی حوزه زنان حزب اراده ملّت ایران
بزرگنمایی:
مقدمه
در ابتدای کلام یادآوری میگردد که از اشاره به آمار زنان و اشاره به اهمیت و نقش آنها در تمامی نهادهای اجتماعی درمیگذریم که در دام تکرار، گرفتار نیاییم. پس به اصل مطلب میپردازیم. از یکنهاد سیاسی انتظار میرود علاوه بر اینکه در خصوص محورهای مهم اقتصادی و سیاسی صاحب دیدگاه و نظر راهبردی باشد، از شکافها و آسیبهای اجتماعی نیز غافل نماند. لذا برآنیم تا در این سند، مروری راهبردی بر بحث حوزه زنان بیندازیم. امیدواریم که کارگروه زنانِ حزب اراده ملت ایران بهعنوان یکنهاد پیشرو با نگاهی متفاوت به این حوزه، بتواند با تدوین راهبردهای عملیاتیِ متناسب، گام بنیادین و مطلوبی را در هموار ساختن این مسیر بردارد و چشمانداز روشنی را در راستای احقاق حقوق و کاهش شکافهای موجود در این حوزه ترسیم نماید. در ابتدای سخن تأکید بر دو مهم ضرورت دارد که یکی در سطح جهانی به چشم میخورد و دیگری در سطح ملی.
نخست اینکه ما باور داریم ساختار و نظام حاکم بر مناسبات زندگی کنونی، بهشدت متأثر از خواست وارده مردان است. در یک عبارت ساده و اندکی تقلیلگرایانه، ما با دنیایی سراسر مردانه مواجهیم و گویی جریان هستی با چهرهای مردانه، به سمت تأمین نیازها و رؤیاهای مردانه درحرکت است. قوانین، ارزشها، ساختارها، فرایندها، حتی معماریها و نماهای پیرامون ما آنقدر که متأثر از ویژگیها و نگاههای مردانه هستند، متناسب و منطبق با طبیعت، اراده و ویژگیهای زنان بنا نشدهاند. بایسته است که این نظام موجود، دستخوش تحولاتی جدی قرار بگیرد. تا در هرجایی که پا میگذاریم و در معرض هر سیستمی که قرار میگیریم و هر پدیدهای را که تجربه میکنیم، شاهد عناصر واقعی و نه کاذب و تحمیلیِ زنانه در آن باشیم.
دوم اینکه شاهد هستیم هر جا در اسناد بالادستی به موضوع زن پرداخته میشود، این پرداخت در قالب مفاهیمی چون «زن و خانواده» و «زن و کودک» به مسئله زن صورت میگیرد. این نگاه، یک تعریفِ انحصاری از زن است و ما در اراده ملت ایران، بنا داریم این قالبهای محدودکننده را درنوردیم و به تمام وجوه و نقشهای یک زن ازجمله مادری یا همسری که تنها دو مورد از نقشهایی است که بخشی از زنان در زندگی خود ایفا میکنند، بپردازیم.
تربیت و زنان
این بخش از سند با این پرسش آغاز شده است که آیا تفاوت وضعیت زنان و مردان، به تفاوت ذاتی این دو باهم بازمیگردد یا این تفاوت ناشی از تأثیرات تربیتی و محیطی است؟
در ادامه نیز بهاختصار به اهم الگوهای تربیتی که محل اِشکال و انتقاد هستند و نشانههای ناکارآمدی آنها تجربه شده است، اشاره میگردد:
- تربیتی که درصدد ساختن زن قالبی باشد؛ مثال اینکه یک تعریف چارچوبدار از زنان ارائه شود (زیبا، احساسی، خانهدار و فداکار) و تمام آموزهها را در راستای تجلی و پرورش چنین زنانی بکار ببرد.
- تربیتی که برای هویت فردی و انسانی زن، احترام و کرامتِ مشروط قائل میگردد؛ مانند اینکه یکسری از ویژگیها را برای همه زنان نیک بشمرد (توفیق تحصیلی، شغلی یا زناشویی) و به خصلتها و تواناییهای انحصاری برخی زنان که در این مقولهها نمیگنجد، توجه و وقعی نگذارد.
- تربیتی که اساساً بر تعریف غلطی از زن بنا شده باشد؛ مثال اینکه زن، موجود دلفریبی است که مایه حظّ بصری است و از برای لذتآفرینی تعریف میگردد. او میتواند افسونگرانه تا زمانی که جامعه مردان رخصت میدهند از جسم خود بهره ببرد و دنیای پیرامونش را نیز متأثر از این شهوترانی بنماید.
- تربیتی که استعداد زنان را نادیده میگیرد؛ مثلاً با باور به این امر که برخی عرصهها؛ ورزشی(کُشتی)، علمی(ریاضی)، شغلی(رانندگی) یا کنشی(مدیریت) مناسب زنان نیست. بنابراین هیچ گام آمادگی و آموزشی نیز برای پرورش زنان در این حوزهها برداشته نشود و استعداد زنان در این عرصهها هرگز کشف نشود و به بالندگی نرسد.
- تربیتی که مبتنی بر ایدئولوژیهای غیرمنعطف و متعصابه است و رویکرد سلبی دارد و بر آنچه نباید تأکید میورزد؛ مثال اینکه دختری خوب است که هیچ نقصی در حجابش، در رعایت آداب مذهبیاش، در احترام به سنتهای خانوادگیاش و ... نداشته باشد.
- تربیتی که از ناهمگونی درونی رنج میبرد و بر پایه نادیده گرفتن حقایقی در وجود زنان است؛ نگاه سراسر تناقضی که درعینحال که نظام ارزشی صُلب و مقتدری را بر زن تحمیل میکند، از سوی دیگر انتظار ظهور موجودی را دارد که از زندگی و عشق و خودبودگی سرشار است.
- تربیتهای جهتدار و محافظهکارانه که مبتنی بر عناصر سنتگرایانه یا مبتنی بر فرهنگ ایثار و نادیده گرفتن خود است.
حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی