بزرگنمایی:
1
کمی
شاید...
تنها کمی پیش تر آمدم
تا
قامتت را بهتر ببینم
اشک هایت
امانم برید
می مانم
تا تو بیایی
و اشک هایت در نیاید
وقتی که آمدی
به چشم هایت نگاه میکنم.
2
از تو
همین
که بایستی و بدرقه کنی
اما
من
نگاهت را می کاوم
و در درون دو چشمت
عشقی به بزرگی فردا می بینم.
3
همیشه
همین بوده است
تا
آمدم به خود بیایم
او رفته بود
می دانستم
تو ...
هم.
اما باور نکرده ام.
علی خلیلی پور دارستانی
- حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی