گزارشی از تجربیات لهستان در قرن بیستم (3)

لهستان؛ دوران حکومت نظامی گزارش

لهستان؛ دوران حکومت نظامی

  بزرگنمایی:
در دو شماره قبل، گزارشی مختصر از نحوه شکل‌گیری جمهوری خلق لهستان، دوران ذوب و اصلاحات گوملکا و سقوط اقتصادی دولت گیرک بیان شد، حال به ادامه تاریخ مختصر جمهوری خلق لهستان پس از شکست فرایندهای اصلاحی تا سرنگونی جمهوری خلق لهستان و تشکیل جمهوری لهستان خواهیم پرداخت.

در دو شماره قبل، گزارشی مختصر از نحوه شکل‌گیری جمهوری خلق لهستان، دوران ذوب و اصلاحات گوملکا و سقوط اقتصادی دولت گیرک بیان شد، حال به ادامه تاریخ مختصر جمهوری خلق لهستان پس از شکست فرایندهای اصلاحی تا سرنگونی جمهوری خلق لهستان و تشکیل جمهوری لهستان خواهیم پرداخت.

با افزایش بدهی دولت و ثبات قیمت ها و عدم وابستگی قیمت محصولات به هزینه های تولید، اقتصاد لهستان با چالش و بحران های جدی تری روبه رو می شد. در ابتدای سال 1980 ادوارد بابیوچ، اقتصاددان که سالها عضو شورای دولتی لهستان بود به سمت نخست وزیری انتخاب شد و برای کاهش بحران اقتصادی، سیاست ریاضت اقتصادی  رو در پیش گرفت و در اول جولای 1980، در اولین اقدام، قیمت مواد غذایی افزایش یافت، این افزایش قیمت باعث اعتصابات کارگران در ژوئیه 1980 در ژیراردوف و لوبلین شد. دولت با موافقت با افزایش حقوق اعتصاب کنندگان توانست اوضاع را کنترل کند و ادوارد گیرک برای تعطیلات به کریمه رفت. اما در اواسط ماه آگوست دوباره اعتصابات به تدریج کل کشور را در بر گرفت. 
در کارخانه کشتی سازی گدانسک، کمیته اعتصاب بین شرکتی برای هماهنگی کارخانه های اعتصابی در سراسر لهستان تشکیل شد. و با گذشت زمان مطالبات اعتصاب کنندگان از ماهیت اقتصادی، به مرور به مسائل عمومی و اجتماعی به ویژه تشکیل اتحادیه های کارگری آزاد گسترش یافت و در نهایت با توافق نامه های آگوست 1980 و پذیرش تشکیلات کارگری مستقل همبستگی و نیز سقوط دولت بابیوچ به پایان رسید.
در واکنش به این اتفاقات، در سپتامبر 1980، در ششمین پلنوم کمیته مرکزی حزب متحد کارگران لهستان، دبیر اول کمیته مرکزی، ادوارد گیرک، پس از یک حمله قلبی کنار گذاشته شد و استانیسلاو کانیا دبیر اول جدید حزب شد. او که سالها بر وزیر کشور و وزیر دفاع ملی بود با سوابق امنیتی عهده دار این پست شد هرچند که اختلافات درون حزب برای نحوه مواجه با مخالفین همچنان وجود داشت.
اما در داخل جامعه لهستان، سندیکای همبستگی توانسته بود با پوشش گروه های مختلف اجتماعی، یک جنبش اجتماعی گسترده برای مخالفت با کمونیسم ایجاد کند و در اکثر محیط های کاری به جز واحدهای نظامی هسته‌های اتحادیه‌های کارگری آزاد را تشکیل بدهد و حتی “همبستگی کشاورزی” و “انجمن مستقل دانشجویان “ (NZS) را ایجاد کند.
در 11 فوریه 1981، ژنرال وویچ یاروزلسکی وزیر دفاع ملی با پیشنهاد کانیا، دبیر اول حزب نخست وزیر شد و اگرچه در ابتدا ژست مسالمت آمیز گرفته بود اما به سرعت به سمت برخورد خشن تر با مخالفین حرکت کرد، در مارس 1981، اسفند 1359 زمانی که رزمایش سایوز-81 پیمان ورشو در مرزهای لهستان انجام شد ، برخورد دولت با همبستگی که به دنبال مجوز تاسیس همبستگی کشاورزی بود، شدت گرفت. در واکنش به این برخوردها لخ والسا رهبر همبستگی برخلاف خواست عمومی اکثر اعضای شورای ملی همبستگی از اعلام اعتصاب پرهیز کرد و صرفا هشدار اعتصاب داد و با مسئولان برای اخذ مجوز همبستگی کشاورزی وارد مذاکره شد، تصمیم و اقدامی که باعث تشدید تنش ها در درون تشکیلات همبستگی شد. اما مخالفت کاردینال ویسزینسکی با اعتصابات عمومی و ترس مسئولان از دخالت شوروی باعث موفقیت این مذاکرات شد.
در ده سپتامبر 1981، مقامات شوروی به دولت لهستان اطلاع دادند که با توجه به وضعیت لهستان در سال 1982، اتحاد جماهیر شوروی 64 درصد نفت کمتر و 47 درصد گاز کمتر به لهستان تحویل خواهد داد، تصمیمی که می توانست به وخیم تر شدن أوضاع اقتصادی لهستان منجر شود که تا اکتبر 1981، تحت تاثیر این تنش ها و نیز سیاست های اشتباه دولت، کمبود مواد غذایی افزایش یافته بود تا بیشتر مواد غذایی کوپنی و حتی شکلی از اقتصاد مبادله ای در لهستان بوجود بیاید. 
در اکتبر 1981 با استعفای استانیسلاو کانیا، ژنرال یاروزلسکی، نخست وزیر به عنوان دبیراول حزب انتخاب شد و دو ماه بعد و در 13 دسامبر 1981، (22 آذر 1360) با تصمیم غیرقانونی شورای دولتی حکومت نظامی در سراسر کشور اعلام شد و ژنرال وویچ یاروزلسکی به عنوان رئیس شورای نظامی نجات ملی انتخاب شد. 
سال 1968، کشورهای بلوک شرق به رهبری شوروی با حمله به چکسلواکی، باعث شده بود که بهار اصلاحات پراگ خیلی زود به خزان تبدیل شود، اصلاحاتی که توسط الکساندر دوبچک رهبر حزب کمونیست چکسلواکی اجرا شده بود، ترس تکرار مداخله شوروی در لهستان یکی از دلایل اعلام حکومت نظامی اعلام شد، هر چند که شوروی به دلیل گیر افتادن در باتلاق افعانستان و نیز تهدید جیمی کارتر، رییس جمهور وقت آمریکا، عملا امکان و توان مداخله ای دیگر نداشت.
اعلام حکومت نظامی با مخالفت آنچنانی مواجه نشد و همبستگی به علت کاهش محبوبیت ناشی از اختلافات داخلی نتوانست تظاهرات و اعتصابات گسترده ای را شکل بدهد. علاوه بر اینکه ژنرال از ماه ها قبل طرح حکومت نظامی را آماده کرده بود و از قبل با غیرقانونی اعلام کردن همبستگی، زمینه بازداشت بیش از ده هزار نفر از اعضا و هواداران همبستگی و سایر گروه های مخالف را تهیه کرده بود، اگرچه آمار دقیقی وجود ندارد اما تخمین زده می شود که طی دوره حکومت نظامی (اندکی بیش از دو سال) در جریان اعتصابات و تظاهرات (عمدتاً شلیک گلوله و ضرب و شتم) 56 نفر جان باخته باشند.
عصر روز اعلام حکومت نظامی، ژنرال یاروزلسکی در پیامی رادیویی گفت:

شهروندان جمهوری خلق لهستان!
من امروز شما را به عنوان یک سرباز و به عنوان رئیس دولت لهستان خطاب می کنم. من در مهمترین مسائل به شما مراجعه می کنم. وطن ما در لبه پرتگاه است. دستاوردهای بسیاری از نسل ها، خانه لهستانی ساخته شده از خاکستر در حال سقوط است. ساختارهای دولتی دیگر کار نمی کنند. هر روز ضربات جدیدی به اقتصاد در حال مرگ وارد می شود. شرایط زندگی مردم با بارهای فزاینده سنگین می کند. در هر محل کار، در بسیاری از خانه های لهستانی، خطوطی از تقسیمات دردناک وجود دارد. فضای درگیری های بی پایان، سوء تفاهم ها، نفرت - ویرانگری ذهنی ایجاد می کند، به سنت های مدارا آسیب می رساند. اعتصابات، آمادگی اعتصاب، اقدامات اعتراضی به یک امر عادی تبدیل شده است. حتی بچه های مدرسه هم به سمت آن کشیده می شوند. عصر دیروز بسیاری از ساختمان های عمومی اشغال شد. درخواست هایی برای سرکوب فیزیکی “قرمزها” با دیدگاه های متفاوت وجود دارد. موارد وحشت، تهدید و خود قضاوت اخلاقی و همچنین خشونت مستقیم در حال افزایش است. [...]
 دیگر روزها نیست، بلکه ساعت هاست که یک فاجعه ملی را به هم نزدیک می کند. صداقت مستلزم پرسیدن این سوال است: آیا باید اتفاق می افتاد؟ 
شهروندان و شهروندان!
بار مسئولیتی که در این لحظه دراماتیک در تاریخ لهستان بر دوش من سنگینی می کند. این وظیفه من است که این مسئولیت را بر عهده بگیرم . من اعلام می کنم که امروز شورای نظامی نجات ملی تشکیل شده است.[...]
 شورای دولتی مطابق به احکام قانون اساسی نیمه شب امروز در سراسر کشور حکومت نظامی اعلام کرد. من می خواهم همه انگیزه و اهداف اقدامات ما را درک کنند. ما به سمت یک کودتای نظامی، یک دیکتاتوری نظامی نمی رویم. [...]
 هیچ یک از مشکلات لهستان با خشونت در درازمدت قابل حل نیست. شورای نظامی نجات ملی جایگزین مقامات قانون اساسی نمی شود. تنها وظیفه آن حفاظت از نظم قانونی در دولت، ایجاد ضمانت های اجرایی است که امکان بازگرداندن نظم و انضباط را فراهم می کند. این آخرین راه برای شروع خروج کشور از بحران، برای نجات کشور از فروپاشی است. [...]
لهستانی ها و لهستانی ها! برادر و خواهر! [...]
بگذار حتی یک قطره خون لهستانی در این کشور عذاب‌کشی که تاکنون این همه شکست و رنج را تجربه کرده است، جاری نشود. بیایید با هم جلوی شبح جنگ داخلی را بگیریم. [...]
 من به شما کارگران لهستانی خطاب می‌کنم: از حق مسلم خود برای اعتصاب به خاطر میهن خود برای مدتی که برای غلبه بر حادترین مشکلات ضروری است چشم پوشی کنید. [...] 
خطابم به شما، مادران، همسران و خواهران لهستانی است: تمام تلاش خود را بکنید تا دیگر در خانواده های لهستانی اشک نریزید. من به زنان و مردان جوان لهستانی خطاب می‌کنم، بلوغ مدنی و تأمل عمیق خود را در مورد آینده خود، در مورد آینده میهن خود نشان دهید. [...]
 من به شما همرزمانم - سربازان ارتش لهستان در خدمت فعال و ذخیره خطاب می کنم: به سوگندهایی که برای خوب یا بد وطن خود قسم خورده اید وفادار باشید. سرنوشت کشور به نگرش امروز شما بستگی دارد. من به شما افسران شبه نظامی شهروندی و سرویس امنیتی خطاب می کنم: از دولت در برابر دشمن و از مردم زحمتکش در برابر بی قانونی و خشونت محافظت کنید. من از همه شهروندان درخواست می کنم - ساعت آزمایش سخت فرا رسیده است. ما باید این آزمون را انجام دهیم و ثابت کنیم که شایسته لهستان هستیم.
هموطنان!
در برابر تمام ملت لهستان و تمام جهان، من می خواهم این کلمات جاودانه را تکرار کنم:
لهستان تا زمانی که ما زنده ایم هنوز از بین نرفته است.

ژنرال اگرچه در این سخنرانی، حرف از آرامش و مدارا می زد اما ده هزار تن از نیروهای ذخیره به خدمت فراخوانده شدند و بسیاری از موسسات توسط نظامی ها اشغال شد و بیش از هشت هزار کمیسر نظامی برای آنها تعیین شد و با قطع ارتباطات تلفنی، سانسور شدت بیشتری گرفت و فقط دو روزنامه دولتی مجوز انتشار داشتند و علاوه بر محدودیت های تردد شبانه، سفرهای خارجی نیز ممنوع شد.
شورای اسقفی لهستان اگرچه در ابتدا در بیانیه تندی از محکومیت حکومت نظامی سخن گفته بود اما زیر فشار ماموران دولتی از بازخوانی آن در موعظه ها و منابر خودداری کرد و اعضای همبستگی در نبود رهبران اصلی خود اگرچه اعتصاباتی در برخی کارخانه ها و معادن همچون معدن ووجک، کارخانه کامیون لوبلین، کشتی سازی گدانسک، برگزار کردند اما همه این اعتصابات ظرف چند روز توسط نیروهای زوما به شدت سرکوب شد، در معدن ووجک خشن ترین برخوردها صورت گرفت که طی سرکوب معدنچیان نه نفر از آنها جان خود را از دست دادند. طولانی ترین اعترضات در معدن زغال سنگ زیومویت به مدت دو هفته طول کشید و معدن چیان در 28 سپتامبر مجبور به خروج از معدن و زیر زمین شدند.
تظاهرات بعضا چند هزار نفری در شهرهای مختلف برگزار شد اما با سرکوب وحشیانه زوما معترضین پراکنده شدند، یک نفر در گدانسک با شلیک مستقیم افسران زوما کشته شد و تعداد بیشتری زخمی و بازداشت شدند، اما خستگی و دلسردی مردم باعث عدم تداوم اعترضات و پایان آنها شد.
مخالفت با اعمال حکومت نظامی البته به شکلهای دیگری تداوم یافت، اکثر بازیگران و هنرمندان در ابتدا از شرکت در رسانه های دولتی امتناع کردند، اما با اخراج گسترده آنها و روزنامه نگاران مستقل این روند هم متوقف شد، شهروندان عادی سبک کار حلزون و لاک پشت را در پیش گرفتند و دیرتر سرکار حاضر می شدند یا اینکه توزیع خودجوش اعلامیه ها و پوسترهای ضد حکومتی و ضد کمونیستی گسترش یافت و روز به روز شعار های ضد دولتی بیشتری روی ساختمان ها نوشته می شد، شعارهایی مانند؛ «کلاغ برای دان پیروز شد»، «زمستان، بهار تو مال ماست»، «عقاب از کلاغ شکست نخواهد خورد» و تلاش دولت کودتا برای محو و پاک کردن آنها بیشتر می شد.
طی دوره حکومت نظامی، بسیاری از سران و رهبران معترضین محاکمه و محکوم به زندان شدند، بیشترین دوره محکومیت برای  اوا کوباسیوویچ ، بود که به دلیل شرکت در سازماندهی اعتصاب در دانشگاه دریایی گدنیا به 10 سال زندان محکوم شد . چهار رهبر کنفدراسیون لهستان مستقل به 7 سال زندان محکوم شدند. چندین روزنامه تعطیل و منحل شدند و بیش از هشتصد روزنامه نگار و خبرنگار بیکار شدند و البته اخراج های گسترده در کارخانه های اعتصابی اتفاق افتاد به طوریکه در 28 دسامبر، پس از سرکوب آخرین اعتصابات در معدن “پیاست” ، 2000 نفر از کار در این کارخانه اخراج شدند. 
بسیاری از سازمانهای مستقل منحل و غیرقانونی شدند، در 5 ژانویه 1982، انجمن دانشجویان مستقل ممنوع شد  و بسیاری از اعضای آن دستگیر شدند، در 20 مارس 1982، انجمن روزنامه نگاران لهستانی‌ها منحل شد، در سال 1983، انجمن هنرمندان و طراحان لهستان و اتحادیه نویسندگان لهستان منحل شدند 
اگرچه پیش از سال 1981 نیز مهاجرت لهستانی ها به خارج از مرزهای این کشور نیز وجود داشت اما افزایش سرکوب ها و نداشتن چشم‌انداز مادی و آزادی سیاسی منجر به تشدید موج مهاجرتی خصوصا در نسل جوان و بین نیروهای متخصص گردید به گونه ای که هزاران دانشمند، پزشک و مهندس تا سال 1986 از این کشور مهاجرت کردند.


علی صابری 


نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

نقش و جایگاه شوراهای شهر و روستا در مدیریت شهری و روستایی

چرا مدیریت شهری

شهر دیروز، شهر امروز و شهر فردا

آزمون های قبل ورود به شورا، منجر به بهبود کیفیت مدیریت شهر میشود

دیدگاه های نوین مدیریت شهری پایدار

شهر و لزوم تحلیل آن

برنامه‌ریزی کاربری زمین شهری: اصول و چالش‌ها

بافت‌های فرسوده و ناکارآمد شهری: تعریف، تحلیل و راهکارهای مداخله

شاخص‌های اقتصادی شهری و بودجه‌بندی شهرداری‌ها: اصول و اهمیت

ساختار و تشکیلات برنامه‌ریزی شهری در ایران

شوراهای اسلامی شهر و روستا: ساز و کار مشارکت مردم در مدیریت شهری

فناوری در مدیریت شهری

حمل‌ونقل شهری: مفاهیم، سیر تحول و انواع سیستم‌ها

دیپلماسی شهری: راهکاری برای ورود شهرها به عرصه بین‌الملل

مراحل هشت گانه برنامه ریزی شهری

دولت چهاردهم چه کارهائی می‌تواند بکند؟

بر در ارباب بی‌مروت قدرت

پدیدارشناسی جنگ

چگونه سوسیال دموکرات شدم

استرس شغلی در کارگران

رنگین کمان مدارس در ایران

ورودهای غیر مجاز

کیک محبوب یک‌ پرستار

وقتی مطالبه ای باشد، دولت تلاش خواهد کرد تا پاسخی فراهم کند

سند چشم انداز ایران

روایت و پند

نعمت خرسندی و درویشی

بیانیه روز جهانی مبارزه با تغییر اقلیم

مزایای انتخاب یک مدیر بومی برای محیط زیست

نحیف، مثل تاریخ!

بالکن رسوایی

کلیسای وانک

جهان در هفته‌ای که گذشت (86)

مجمع عمومی سالیانه حزب اراده ملت ایران

شورای شهر با حاما

حاما نیوز در اینستاگرام فعال شد

مجموعه چهار جلدی کتاب‌های سازوکار حزبی منتشر شد

سه‌شنبه‌های گفت‌وگو

اندر احوالات گفتگوهای ما

نقشه راه

دین

تبیعض جنسیتی و فمنیسم

تبعیض جنسیتی و فمنیسیم2

الزامات «گفت‌وگوی نتیجه‌بخش»

دین و سکولاریسم

خروج افغان‌ها

ازدواج

ازدواج 2

جنگ در منطقه

مقاومت در منطقه