در باب اهمیت محیطزیست
سرمقاله
بزرگنمایی:
در سرمقاله شماره پیشین نشریه اراده ملت به این بحث پرداختیم که در شرایط پیچیده فعلی و با توجه به اینکه دولت مستقر وظایف بدیهی خود در بعضی از حوزهها را انجام نمیدهد؛ و از طرفی گوش شنوایی نیز نسبت به انتقادات ندارد و حاضر نیست تن به نظرات متخصصین امر بدهد؛ لازم است که مردم و جامعه مدنی خود به این حوزهها توجه نمایند.
در سرمقاله شماره پیشین نشریه اراده ملت به این بحث پرداختیم که در شرایط پیچیده فعلی و با توجه به اینکه دولت مستقر وظایف بدیهی خود در بعضی از حوزهها را انجام نمیدهد؛ و از طرفی گوش شنوایی نیز نسبت به انتقادات ندارد و حاضر نیست تن به نظرات متخصصین امر بدهد؛ لازم است که مردم و جامعه مدنی خود به این حوزهها توجه نمایند.
اولین حوزهای که لازم دیدیم در مورد آن صحبت کنیم حوزه آموزش بود. در این شماره میپردازیم به حوزه دوم یعنی محیطزیست.
طبق آمارهای ارائهشده از سوی مراجع مختلف دولتی و غیردولتی وضعیت محیطزیست و منابع طبیعی کشور در شرایط مناسبی نیست. منابع آبی بشدت محدود و آسیبپذیر شدهاند، آلودگی هوا و خاک در بالاترین حد هستند، گسترش موزونی در مناطق حفاظتشده دیده نمیشود، تنوع گیاهی و جانوری کشور درخطر قرار دارد، استفاده از منابع طبیعی در حداکثر وضعیت خود قرار دارد و از همه مهمتر اینکه برنامه جامعی برای بهبود وضعیت محیطزیستی کشور وجود ندارد و دولت به علت فشارهای معیشتی، فشار بر عرصههای طبیعی را بیشتر کرده است.
در اینچنین شرایطی ما مردم چه اقداماتی میتوانیم انجام دهیم:
در قدم اول لازم است که فشار بر عرصهها را کم کنیم. برای این کار میتوانیم مصرف آب و انرژی خود را مدیریت نماییم و آنها را به شرایط متعادلی برسانیم. اگر در حوزه کشاورزی یا باغداری فعالیت میکنیم از گسترش غیرمنطقی سطح زیر کشت یا کشت¬ها و برداشت¬های متعدد خودداری نماییم. این کار فرصت تنفسی به این عرصهها میدهد تا بتوانند خود را جایگزین نمایند و از حالت غیرقابلبرگشت بیرون بیایند.
در قدم دوم لازم است تلاش کنیم که حداقل میزان زباله را تولید کنیم و آلایندههای محیطی را به کمینهترین حالت مقدور برسانیم. با توجه به اینکه صنایع بازیافت گسترش کافی در کشور نیافتهاند و بسیاری از این صنایع احتیاج به تکنولوژی بالائی دارند لذا ما مجبور هستیم تولید زباله را محدود کنیم. لذا چه در سطح فردی و چه در سطح خانوادگی و سازمانی تلاش خود را بکار بندیم تا زباله کمتری تولید شود و در مرحله بعد نیز تلاش کنیم که این زبالههای تولیدی را به سیستم بازیافت تحویل نماییم. آلایندههای محیطی نیز مشکل دیگری هستند و لازم است در حد امکان از آلوده سازی خاک (از طریق کاهش مصرف کود و سموم شیمیائی)، آب (از طریق کاهش مصرف شویندهها و فلزات سنگین) و هوا (از طریق کاهش مصرف سوختهای فسیلی) اجتناب ورزیم.
در قدم سوم به آگاهسازی جامعه و اطرافیان در مورد مسائل زیستمحیطی بپردازیم و توجه آنها را به این مسائل و مشکلات جلب نماییم. بعضی از معضلات قابلدیدن و لمس کردن توسط تمام افراد هستند، مثلاً کمبود یا قطعی آب را همه افراد حس میکنند ولی بسیاری از مسائل زیستمحیطی اینگونه نیستند و لازم است که در مورد آنها گفتگو صورت گیرد. مثلاً درصد کمی از جامعه میداند که ایران بالاترین درجه آلودگی خاک و بیشترین میزان فرسایش خاک را دارد و اگر در این رابطه اقدامی نشود به وضعیت بیابانزایی میرسیم. همانگونه که الان نیز در بسیاری از مناطق کشور این پدیده در حال رخ دادن است. یا فرایند فرونشست زمین که در مرحله فاجعهآمیزی است و در بسیاری از دشتهای ایران در حال رخ دادن است. لازم است که افراد بیشتری در مورد این مسائل آگاه شوند و فکر کنند. اگر تعداد کسانی که به آگاهی عمیق میرسند زیاد باشد آنوقت میتوان امید داشت که این روند فاجعهبار شاید متوقف شود.
در قدم چهارم بعضی از ما میتوانیم بهطور رسمی یا غیررسمی همراه با فعالین محیطزیستی و در قالب تشکلهای محیطزیستی فعالیت کنیم. این تشکلها نهادهایی هستند که بهطور علمی و داوطلبانه شکل گرفتهاند تا به شیوههای مختلف پاسدار محیطزیست کشور باشند. علیرغم بیمهری هایل که نسبت به آنها صورت میگیرد، دستاوردهای ایشان بسیار قابلتوجه بوده است و در دهههای اخیر تواسته¬اند جنبشی زیستمحیطی را در کشور ایجاد کنند. این جنبش به دلایل مختلف در سالهای اخیر ضعیف شده است و اگر از آن حمایت لازم صورت نگیرد رو به اضمحلال میرود و نمیتواند اثرات خودش را داشته باشد. شاید هرکدام از ما اقدامات اولیه را انجام دهیم ولی برای اثرگذاری بیشتر لازم است که این اقدامات را در قالبی تشکیلاتی بریزیم و به آنها جهت دهیم. تشکلهای زیستمحیطی این کار را برای ما تسهیل میکنند.
و نهایتاً در قدم نهائی، مطالبه گر باشیم و بر دولت و حاکمیت برای پاس داشت این میراث بین نسلی فشار بیاوریم. این منابع از نسلهای قبلی به ما رسیده است و ما باید لااقل بخشی از آنها را برای نسلهای بعد باقی بگذاریم. متولی اصلی این انتقال ما مردم هستیم و دولت بهعنوان کارگزار مردم باید این خواسته ما را عملیاتی نماید. گرچه دولتهای مستقر در ایران خیلی وقتها خود را بینیاز از مردم میدانند ولی این ما مردم هستیم که لازم است به شیوههای مختلف این مطالبه را از دولتها بخواهیم و آنها را ملزم نماییم که برای نگهداری و بهبود محیطزیست کاری کنند. اگر امروز نتوانیم دولت را متوجه نقش خودش در این زمینه نماییم فردا خیلی دیر خواهد بود.
- حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی