مبارزه برای زندگی
گزارش
بزرگنمایی:
“عادیسازی” اصطلاحی است که این روزها در مواجهه با نمایش جریان عادی زندگی در فضای مجازی و گفتوگوهای روزمره میشنویم. عبارتی که گویندگانش داعیه کنش ورزی اجتماعی و سیاسی دارند و معتقد هستند که تن دادن به جریان زندگی روتین و نشان دادن این واقعیت، اقدامی نکوهیده است؛ چراکه این رویه را خلاف مشی آزادیخواهی و ابزاری جهت بیاهمیت انگاشتن اتفاقات اخیر میدانند.
“عادیسازی” اصطلاحی است که این روزها در مواجهه با نمایش جریان عادی زندگی در فضای مجازی و گفتوگوهای روزمره میشنویم. عبارتی که گویندگانش داعیه کنش ورزی اجتماعی و سیاسی دارند و معتقد هستند که تن دادن به جریان زندگی روتین و نشان دادن این واقعیت، اقدامی نکوهیده است؛ چراکه این رویه را خلاف مشی آزادیخواهی و ابزاری جهت بیاهمیت انگاشتن اتفاقات اخیر میدانند. در این گفتمان اغلب صحبت از تحریم و طرد جشنوارهها، مناسبات فرهنگی اجتماعی، رویدادها و برنامههای مردمی است و جریان عادی زندگی را مغایر بامشی آزادیخواهی قلمداد میکنند.
مبارزه یا زندگی؟!
علی خلیلی پور عضو ارشد حزب اما در پاسخ به تقابل زندگی و مبارزه چنین پاسخ داد: ما مبارزه میکنیم تا زندگی بهتری داشته باشیم. ما زندگی میکنیم تا علیه بیعدالتی و نابسامانیها مبارزه کنیم. این دو مقوله هرگز با یکدیگر مغایرت و تضاد ندارند و پایاپای هم، تاروپود کیفیت زیست انسان را معنا میبخشند؛ اما نکته بسیار مهم پیرو معنای زندگی در عین مبارزه، این است که بدانیم چه میکنیم وزندگی خود را بر چه مداری پیش میرانیم.
تحریم جشنواره؛ آری یا خیر؟
خلیلی پور نسبت به تحریم و یا طرد رویدادهای اجتماعی و جشنوارههای ملی نظیر جشنواره فجر، گفت: تحریم، یک ابزار غیرمسلحانه و غیر تخریبی برای بیان اعتراض است. برای اینکه موجودیت یک نظر و اندیشه را به شیوهای مسالمتجویانه بیان کند. کارساز بودن تحریم بسته به شرایط موجود است. اگر در چنین برنامهها و جشنوارههایی، ما شاهد تنوع و تکثر اندیشه و آزادی عمل در هیئتداوران، آثار نمایشی و برگزیدگان باشیم تحریم و طرد کردن، جایگاه و اثربخشی خودش را ندارد. اما اگر شاهد یکدستسازی و بیان اندیشه انحصاری در چنین رویدادهایی باشیم، تحریم میتواند یک گزینه برای اعلام مخالفت باشد.
پویایی یک جریان
این فعال سیاسی باسابقه ضمن اشاره به ماهیت جریانهای اجتماعی یک دهه اخیر ایران، پویایی مطالبه گری و آزادیخواهی را در بستر زندگی روزمره چنین تشریح کرد: مردم ایران در هر دوره، به دنبال جرقههایی نظیر انتخابات، گرانی بنزین و اخیراً فوت مهسا امینی با روشهای مختلف به بیان نارضایتی از مجموعه مدیریتی کلان کشور پرداختند. مجموعهای که در فهم خواست قاطبه مردم دچار مشکل است. اما بااینوجود من هرگز جریان مبارزه و اعتراضات اجتماعی را خاموش نمیبینم و منافاتی هم بین این جریان و زندگی روزمره قائل نیستم. چراکه این قبیل حرکات اعتراضی نظیر آتش زیر خاکستر باقی میمانند و با جرقهای، مجدد شعلهور میشوند.
نقش احزاب
خلیلی پور، مشاور شورای مرکزی اما دررابطه با نقش احزاب در تداوم مطالبه گری و حفظ مشی آزادیخواهی در جریان زندگی روزمره معتقد است: تاریخ نشان داده است که شعلههای آتش زیر خاکستر را احزاب و نهادهای مدنی پرفروغ و مانا نگه میدارند. در واقع این احزاب هستند که میتوانند با آگاهی مردم و همراه کردن آنها، این جریان تاریخی را تداوم بخشند.
خلیلی پور ”در رابطه با” رویکرد حاکمیت در مواجهه با احزاب که اغلب در جهت تضعیف و یا حذف آنها عمل میکند گفت: در چنین شرایطی که از یکسو امکان کار تشکیلاتی و حزبی را به روشهای مختلف سخت و پرهزینه کردهاند و از سوی دیگر مردم به احزاب اعتماد ندارند، راه برونرفت احزاب این است که تکلیف خود را با ساختارهای حاکمیت مشخص کنند. چراکه نمیشود به دریا رفت و خیس نشد! بااینوجود احزابی نظیرما (حزب اراده ملت ایران) توانستهاند ضمن احترام بهتمامی موازین قانونی جامعه به بیان مطالبه گری و دفاع از مزدبگیران جامعه بپردازند.
برمدار امید
دبیر حامای سمنان به بررسی سیر تاریخی جنبشهای اجتماعی پرداخت و بیان کرد: از زمان مشروطه نیز ما شاهد چنین افتوخیزهایی در جنبشهای اجتماعی بودیم. افتوخیزهایی که چونان نخ تسبیح، مشروطه را به 30 تیر و سپس مرداد 32 و بعد هم انقلاب 57 رساند و منطقی است که بگویم این مسیر برمدار زندگی و امید به آینده تا به اینجا کشیده شده است.
زهرا کرد
حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی