بازخوانی فرایند خروج حزب اراده ملت ایران از شورای هماهنگی جبهه اصلاحات (2)
گزارش
بزرگنمایی:
در تیرماه سال ۱۳۹۹ و بعد از چندین سال کش و قوس در رابطه بین “حزب اراده ملت ایران” و “شورای هماهنگی جبهه اصلاحات”، نهایتاً با ارسال نامهای به این شورا و صدور بیانیهای تحلیل در این رابطه، حزب به طور رسمی از شورای هماهنگی اصلاحطلبان خارج شد.
در تیرماه سال 1399 و بعد از چندین سال کش و قوس در رابطه بین “حزب اراده ملت ایران” و “شورای هماهنگی جبهه اصلاحات”، نهایتاً با ارسال نامهای به این شورا و صدور بیانیهای تحلیل در این رابطه، حزب به طور رسمی از شورای هماهنگی اصلاحطلبان خارج شد. علل و فرایندهای مختلفی حزب را به این تصمیم خطیر رساند و خود این تصمیم نیز باعث تنش و جدلهای بسیاری در مجموعه حزبی گردید و حتی کنگره دهم حزب (مرداد 1400) را هم کاملاً تحت شعاع خود قرار داد.
در شماره قبلی نشریه بیانیه حزب در رابطه با خروج از جبهه اصلاحات را بازخوانی کردیم. در این شماره نامه دبیرکل حزب به شورای هماهنگی جبهه اصلاحات را مرور مینمائیم. امیدواریم که در فرصتی مناسب و در قالب یک ویژهنامه زوایای مختلف این تصمیم، علل و تبعات آن را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم.
بنام خدا
باعرض سلام و احترام
خدمت هیات رییسه محترم شورای هماهنگی اصلاحطلبان و اعضای گرامی این شورا
با عنایت به اینکه نقد و آسیب شناسی درونی جریان اصلاحات در دستورکار آن شوراست بدینوسیله دیدگاه های حزب اراده ملت ایران در این خصوص و نیزآخرین تصمیم حزب در نحوه تعامل با جبهه اصلاح طلبان را بشرح زیر تقدیم مینمایم:
دوستان
همانطور که در دو دهه همنشینی و هماندیشی با حزب اراده ملت ایران استحضار یافتید، ما از بدو تأسیس، بخشی از فلسفه وجودی خویش را بر مبانیِ سلبی پایهریزی کردیم. بنیانگذاران حاما باتوجه به مجموعه آسیبهایی که در جریان اصلاح جویی جامعه ایران مشاهده و تجربه کرده بودند، بر آن شدند تا علیرغم وجود احزاب متعددی که در سالهای پایانی دهه شصت و اوایل دهه هفتاد در سپهر سیاسی اصلاحطلبی ایران حضور داشتند، بطور مجزایی به تأسیس حزبی با رویکرد جامعهمحورانه همت گمارند.
حزب اراده ملت ایران بعنوان یک حزب اصلاح طلب طی حدودِ سه دهه فعالیت رسمی و غیررسمی خود، با هویت مستقل تشکیلاتی در محافل و مجامع و شوراهای اصلاحطلبان حضور پیدا کرد و ملاحظاتی را که ضرورت توسعه سیاسی در کشور بود در فرصتها، موقعیتها و جایگاههای مختلف برای جامعه و اصلاحطلبان تشریح و تأکید نمود.
هرجا نقدی بر رویکرد یا عملکرد اصلاحطلبان وارد میدانست در قالبِ نامهی خصوصی یا سرگشاده، بیانیه یا مصاحبه بر حسب رسالتی که احساس میکرد برای دیگر اصلاحطلبان و جامعه ابراز میداشت.
حاما اما در مسیرش با مسائلی مواجه بود که بدلیل پیوند تشکیلاتی با اصلاحطلبان بطور مضاعفی متحمل چالش میگردید.
از یکسو تجربهی ناخوشایند رویکردهایی چون شیخوخیتگرایی، انحصارطلبی، برتری طلبی، تصمیمات و رفتارهای محفلی و فرصت طلبانه، عدول از آرمانها و ارزشهای گفتمان اصلاحطلبی در بزنگاههای انتخاباتی، گرایش به موجآفرینی سیاسی و رویکرد لیستی به جای انتخابات آگاهانه و تشکیلاتی، تمرکزگرایی، پاسخگو نبودنِ نهادهای شورایی، حزب اراده ملت را به شدت دچار چالش مینمود.
از سوی دیگر حاما شاهد بود که استقلال فکری و عملی تشکیلات، برنامهمحوری، سرعت و دقت تشکیلاتی، کنش و واکنشهای لازم و بهنگام سیاسی، حضور و نقش حزبی، شفافیت گفتمانی و پیام تشکیلاتی احزاب در بیشتر موارد قربانی هویت شورایی و تصمیمگیریهای گعدهای در جبهه اصلاحطلبان میگردید.
حزب هر چند مکرر این موارد را مورد تأکید قرار میداد اما فراموشی و بیتوجهی و سکوت پاسخی بود که دریافت میکرد. اهم این تأکیدات، حرکت بر مدار تحزب بود که حزب اراده ملت ایران آنرا گلوگاهی برای توسعه سیاسی کشور و برونرفت از برخی آسیبهای موجود سیاسی میشناخت که شوربختانه انتخابات از پی انتخابات، تصمیمات اصلاحطلبان با تشکیل نهادهای موازی و غیرحزبی، سرشت کنش اصلاحطلبی را از تحزب محوری دور و دورتر میکرد.
بهتر میدانید که این حکایت، حواشی و ابعاد و عمقی بمراتب بیشتر از مجال این نامه دارد. لذا “ تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل”
حزب اراده ملت ایران در آخرین نشست شورای مرکزی خود برنامهی یکسالهای را مدون کرده است که عملیاتیشدن آن منوط به استقلال تشکیلاتیست. از سویی ادامه عضویت در شوراهای اصلاحطلبان، وظایف، تبعات و نقشهایی را به همراه دارد که تشکیلات را برای تعهد عملی به برنامهاش دچار تعارض خواهد.
صدالبته که عرصه سیاست بویژه در شرایط انسداد سیاسی ایران ایجاب میکند که پیوندهای استراتژیک بین همسویان سیاسی بااحتیاط و محافظهکاری مدبرانهای تا حد امکان حفظ شود. حاما نیز طی این مدت تمام تلاش خویش را در این مهم مصروف داشت و هزینههای مکرر را با تلخی به جان خرید.
اما با توجه به مصوبه نشست اخیر حزب، بدینوسیله از ادامه عضویت در شوراهای جبهه اصلاحطلبان و تعهد به نهادهای شورایی در این جبهه اعلام انصراف میکند و امیدوار است که در سایه این استقلال حزبی بتواند همکاری و مشارکتی بمراتب سازندهتر را رقم بزند. آنجا هم که پیوستگی و ائتلافی را لازم میبیند، با اتکا به استقلال فکری و عملی خویش یک همپیمانی تشکیلاتی را آماج کند. شاید اینگونه بتواند همزمان عامل و مسئولِ تصمیمات، گفتار و رفتار سیاسی خویش باشد.
حزب اراده ملت ایران نزدیک دو دهه همراهی و همکاری با دیگر احزاب اصلاحطلب را، آنجا که بر مدار حق ایستادند و آنهنگام که صدای مطالبات ملت و دلسوزِ منافع ملی بودند، گرامی داشته و از ایشان سپاسگزاری میکند و حکایت سالها همنشینی با احزاب اصلاحطلب را همچون تجربهای عمیق و پندآموز ارج مینهد. برای دیگر احزاب سیاسی در جبهه اصلاحطلبی و دیگر جناحهای سیاسی کشور نیز آرزوی پایداری و حضوری مؤثر و سازنده دارد.
احمد حکیمیپور
دبیرکل حزب اراده ملت ایران
تیرماه 1399
- حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی