مهدی کیان، مسئول انجمن روزنامه نگاران مسلمان شهر تهران در گفت و گو با اراده ملت عنوان کرد:
احزاب مردمی کشور در جریان اعتراضات اخیر کجا هستند؟!
گفتگو
بزرگنمایی:
در قانون اساسی ضمن اینکه اصل اعتراض به رسمیت شناخته شده است حتی قانون گذار در قانون احزاب و در قانون اساسی محلی برای اعتراضات و تجمعات و راهپیمایی ها پیش بینی می کند.
گفتگو از: فائزه صدر
مهدی کیان، مسئول انجمن روزنامه نگاران مسلمان شهر تهران در گفت و گو با اراده ملت عنوان کرد:
اعتراضات اخیر بار دیگر بحث جایگاه احزاب ایران را به میان کشیده است. آیا سکوت احزاب در این بازه زمانی خلاف وظایف ذاتی آن ها نیست؟
در قانون اساسی ضمن اینکه اصل اعتراض به رسمیت شناخته شده است حتی قانون گذار در قانون احزاب و در قانون اساسی محلی برای اعتراضات و تجمعات و راهپیمایی ها پیش بینی می کند. ولی مساله این است که قانون مغفول واقع شده است به ویژه با قانون احزاب مصوبه 1395 محدود کرده اند و متاسفانه احزاب توسط نیروهای امنیتی به شدت محدود شدند و ریشه همه احزاب را زده اند و احزاب حتی جرات ندارند در راستای وظایفی که در قانون برایشان تعیین شده پیش بروند. وگرنه در اعتراضاتی که به مرگ مهسا امینی در جای جای کشور شکل گرفت، همین احزاب داخل کشور می بایست تجمیع کننده و برنامه ریز تجمعات می بودند تا اعتراضات به شکل کارآمد و موثر در می آمد و اینچنین شاهد آشوب و خشونت نبودیم. به بهانه مسائل امنیتی جلوی وظایف ذاتی احزاب را می گیرند و پیامد آن برای امنیت ملی خطرناک تر است. ظاهرا کارشناسان امنیتی ما فاقد سواد امنیتی هستند. متولیان امنیت کشور احزاب را به مثابه یک دشمن برای کشور تلقی کرده اند و نگاه مثبتی به احزاب ندارند. اما در اعتراضات اخیر جای خالی احزاب در هدایت اعتراضات به سمت ثمر بخشی و آرام سازی جامعه و وادار کردن مسئولین به پاسخ گویی به خوبی دیده شد. علوم سیاسی و امنیتی این مبحث را تایید می کند. رهبران احزاب رهبران گروه های بزرگی از جامعه هستند. تجمعاتی که رهبر و متولی و کارنامه و شناسنامه دارد کمتر به آشوب و خشونت می کشد.
به برخورد حاکمیت با احزاب اشاره کردید. آیا می توان منفعل بودن احزاب در چنین وقایعی را تنها به برخورد حاکمیت با این مجموعه ها ربط داد؟ آیا احزاب ایران اراده و توانایی مدیریت و سازماندهی اعتراضات را دارند؟
بله در اعتراضات اخیر ما احزاب را نمی بینیم. آن همه حزب ثبت شده و مجوز دار که دفتر و شورا ونشریه دارند کجا هستند؟! احزابی که خودشان را مردمی معرفی می کنند کجا هستند؟ یعنی هیچ کدام از احزاب کشور با ادعای مردمی بودن با مردمی که به جریان اعتراضات پیوسته اند نسبتی ندارند؟! پس باید گفت اکثریت احزاب مردمی نیستند و در مسیر حامی پروری و توسط حاکمیت شکل گرفته اند! چون با توجه به گسترده بودن اعتراضات نمی توان گفت معترضان گروه کوچکی از مردم هستند. اعتراضات و تجمعات فراوان و گسترده و در بسیاری از شهر های کشور بود و مردم از گروه های مختلف اجتماعی به اعتراضات پیوستند. حال این همه حزب مردمی احزاب کدام مردم هستند؟!
تنها حزب اتحاد ملت و حزب ندای ایرانیان حرکتی نشان دادند و بقیه احزاب ساکت بودند. البته با توجه به آنچه که در دادگاه انقلاب و دادسرای امنیت می گذرد و بلایی که بر سر فعالین سیاسی می آورند، باید به احزابی که ساکت بودند حق داد؛ ولی ادعای مردمی بودن را از پشت عنوان و نام خود بردارند. اگر چه صدور یک بیانیه می تواند زندان به دنبال داشته باشد؛ اما وظیفه حزب چیست؟! خود من این خطر را به جان خریدم و مواضع اصلی انجمن روزنامه نگاران مسلمان شهر تهران را بیان کردم. ما بنابر وظیفه ای که داریم به سرعت در تشکل روزنامه نگاران مسلمان تهران بیانیه دادیم و موضع گیری کردیم. دلسوزی هایی از روی نگرانی شد و توصیه هایی گرفتیم ولی برخوردی نشد. قبلا هم اعتراض خود را به نحوه برخورد پلیس امنیت اخلاقی تهران نشان داده بودیم؛ ولی متاسفانه نه همراهی احزاب و گروه ها و نه گوش شنوای مسئولین و متولیان امر در حاکمیت با ما همراه نشد. حتی من با ستاد امر به معروف و دادسرای مرکز مکاتبه کردم و در مصاحبه ها به طور شفاهی اعتراضم را بیان کرده ام. متاسفانه افرادی مثل ما که دلشان برای کشور می تپد و دلسوزانه به مسائل نگاه می کنند در این مقاطع به دلیل اظهار نظر به ضد انقلاب بودن متهم می شود.
متاسفانه مرغ حاکمیت در ایران یک پا دارد و بدتر از همه آن است که لجاجت و سختگیری و پافشاری بر سیاست ها و برنامه های اشتباه خود را به دین مقدس اسلام نسبت می دهد. درحالی که اسلام دین رحمت است و پیامبر اسلام هیچ کسی را با زور و اجبار به دین اسلام نیاورده است. پیامبر همواره از اغناع عمومی استفاده می کرد. پیامبر اکرم برای دعوت قبایل به اسلام از کسانی کمک می گرفت که شناخت، دانش و توانایی اغناع افراد آن قبیله را داشتند. دین اسلام با خلق و خوی پیامبر اسلام گسترش پیدا کرد نه با شمشیر و جنگ. آیا مسئولین خود را جلوتر از پیامبر می دانند؟! متاسفانه افرادی در بدنه حاکمیت جذب شده اند که اهداف انقلاب و زحمات دلسوزان نظام را از بین می برند. جمهوری اسلامی نه از دشمنان و مخالفان خود بلکه از این خودی های انقلابی نما ضربه ها خورده و همچنان ضربه می خورد. متاسفانه این مدیران به ظاهر انقلابی با عملکرد خود اهداف ضد انقلاب را همراهی می کنند. عموما هم در هیچ دوره ای زیر بار اشتباه خود نرفته اند و مجازات نشده اند. به طور مثال در ماجرای شلیک به هواپیمای اوکراینی همین طیف تا چند روز لاپوشانی کردند و یک عذر خواهی ساده را از جامعه داغدار دریغ می کردند و همین رفتار ها موجب ناآرامی در سطح جامعه شد. اگر در شهر های مختلف کشور به رهبر انقلاب و پرچم مقدس کشورمان توهین می شود باعث و بانی آن همین طیف از مسئولین و انقلابی نما ها هستند.
گفتمانی در جمهوری اسلامی وجود دارد که ریشه همه مشکلات داخلی کشور را به دشمن خارجی نسبت می دهد. نشناختن مساله چقدر در عدم حل آن تاثیر دارد؟
قطعا دشمن نقش دارد و نمی توان نقش دشمن را انکار کرد. نباید فعالیت عناصر ضد انقلاب و عناصر گروه های تروریستی را در داخل انکار کرد. ولی این مساله نباید باعث انحراف از اصل مساله شود. قطعا مشکلات داخلی عامل اصلی است. همین مشکلات است که دشمن را به طمع می اندازد. در همین اعتراضات اخیر رفتار ها و برخورد های پلیس امنیت عمومی تحریک کننده جامعه و عامل سو استفاده ضد انقلاب بود. تصاویر و فیلم هایی از برخورد های خشن این نیروها با معترضانی که دستشان خالی بود و بی دفاع ایستاده بودند منتشر شد که جهان را بر علیه ایران تحریک کرد چه برسد به دشمنان. تا قبل از انتشار این تصاویر واکنش های جامعه جهانی ناچیز بود ولی برخوردی که ماموری در داخل کشور با زنی بی دفاع داشته عامل ایجاد اجماعی جهانی بر علیه کشورمان شده است. بله دشمن وجود دارد؛ ولی تا در داخل کشور مساله ای نباشد دشمن مصالحی برای تولید فتنه ندارد. اگر به تاریخ شکل گیری داعش در سوریه نگاهی بیاندازیم می بینیم سربازان بشار اسد با اشتباهی که در مورد دو نفر مرتکب شدند و به قتل آن دو تن بی گناه انجامید موجب شکل گیری آشوبی بزرگ و سو استفاده غرب و شکل گیری داعش شدند.
- حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی