بزرگنمایی:
فرض کنید جوانی ۲۵ ساله، شاداب و پرانرژی و باانگیزه به استخدام اداره و یا شرکتی در میآید. وی در صورت خوشاقبالی با مجموعهای آشنا و همکار خواهد شد که از مدیریت اصولی و علمی و کارکنان هدفمند و دلسوز برای انجام امورات محوله صادقانه تلاش میکنند. چنین محیطی موجب فراگیری منطقی و اصولی فرد تازهکار شده و حاصل تلاش جمعی ایشان، منجر به برآورده شدن بخشهایی از نیازهای منطقه و یا کشور میشود.
به گزارش اراده ملت- محمد بهرامی- فرض کنید جوانی 25 ساله، شاداب و پرانرژی و باانگیزه به استخدام اداره و یا شرکتی در میآید. وی در صورت خوشاقبالی با مجموعهای آشنا و همکار خواهد شد که از مدیریت اصولی و علمی و کارکنان هدفمند و دلسوز برای انجام امورات محوله صادقانه تلاش میکنند.
پیش درآمدی بر دوران بازنشستگی
چنین محیطی موجب فراگیری منطقی و اصولی فرد تازهکار شده و حاصل تلاش جمعی ایشان، منجر به برآورده شدن بخشهایی از نیازهای منطقه و یا کشور میشود.
با اجراشدن حکم کارگزینی یعنی مشخص شدن جایگاه فرد استخدامشده و همچنین حقوق و مزایای دریافتی مربوطه، بهصورت سیستماتیک ماهیانه مبالغی بهعنوان مالیات و حق بازنشستگی طی سالیان اشتغال مثلاً 30 سال از حقوقش وی کسر میشود.
به تعبیری مبلغ کسرشده بابت بازنشستگی چونان قلکی است که در حال پرشدن میباشد پس کارمند جوان موردنظر که ابتدائا فاقد هرگونه فن و دانش عملی بوده بهمرور ضمن فراگیری آنها خود به کارشناسی مجرب تبدیل میشود لذا معنای عقلانی و علمی “بازنشسته” یعنی عصاره دانش عملی با هزینه کرد بهار جوانی!
در کشورهای توسعهیافته که با مدیریت اصولی و برنامهریزیهای علمی مشغول چرخاندن چرخهای مملکت و یا همان تولید ثروت در اشکال مختلف جهت توسعه و رفاه و آسایش مردمان میباشند، اقشار بازنشسته جایگاه ویژهای دارند و از سوی حاکمان و مردمان مورد تکریم و احترام بوده و حتی در مواقع نیاز از تجربیات ارزنده آنها استفاده مینمایند.
اما در اینجا با تأسف و دردمندی سخنان نابخردانهای از برخی منصبداران و روحانیون میشنویم که فاقد توان برای درک موقعیت بازنشستگان عزیز و گرامی که از دوران میانسالی به سمت کهنسالی هستند، میباشند.
این نابخردان ایشان را سربار میدانند و از اینکه سودی برای کشور ندارند گلهمند هستند. درحالیکه این قشر مقدس گون و فرهیخته نهتنها هیچ باری بر نظام و دولتها نداشته بلکه این دولتها هستند که هماره به صندوقهای بازنشستگان که صاحب ثروتهای سرشاری هستند، دستدرازی کرده و میکنند.
- دولتها وظیفه دارند رفاه و آسایش بازنشستگان را مهیا کنند
ازجمله وظایف نظامهای حاکم خصوصاً دولتها مهیا نمودن رفاه و آسایش بازنشستگان از قبیل امکانات ورزشی، سالنهای گردهمائی، مسافرتهای چندگانه سالیانه، نیازهای بهداشتی پزشکی و ... است.
بدیهی است برای شروع هر فعالیتی مثلاً تولیدی، خدماتی و ... عامل سرمایه یکی از مهمترین ارکان کار است. وجود صندوقهای بازنشستگان بهترین و نقدترین منابع حی و حاضر است و در صورت استفاده بهینه و با مدیریت عالمانه، ضمن امکان تولید و خدمات و کسب سود سرشار ناشی از فعالیت ذکرشده، میتواند سهم قابلتوجهی نیز به صاحبان اصلی صندوقها که همانا بازنشستگان عزیز باشند برساند؛
اما افسوس و صد افسوس، در کشور ما نهتنها شاهد چنین امری نیستیم بلکه دردمندانه شاهد غرور شکسته شده بازنشستگانی هستیم که از تأمین هزینههای حداقل میهمانیهای ماهیانه عروسها و دامادها و نوهها برنمیآیند و یا اصلاً در تأمین اولیه هزینه متوسط خانواده خودشان ماندهاند.
بارالاها تو بهترین آگاه از نیتها و اعمالمان هستی، مطلب فوق را دلسوزانه با امید اینکه نیکو مردانی از مدیران حوزه مربوطه با اقدامات عاجلانه در رفع مشکلات حلشدنی فوق و شاد نمودن دلشکسته بازنشستگان معزز کشور همیشه سربلندمان عمل نمایند.