علی اکبر مختاری روزنامه نگار و فعال سیاسی
چهل سالگی انقلاب
بزرگنمایی:
حزب سیاسی در چند سده اخیر، مفهوم مدرنی یافته است. در این مفهوم جدید، حزب دارای چهار رکن است:
این روزها با فرا رسیدن بهمن ماه اغلب نهادها و سازمانها در تکاپوی جشن انقلاب هستند و در رسانهها و فضای مجازی ارزیابیهای مختلفی در خصوص سپری شدن چهار دهه از عمر جمهوری اسلامی و عملکرد نظام سیاسی بیان میشود. بدون شک هرانقلاب یا نهضت سیاسی با ایدئولوژی و اندیشهای که از سوی رهبران جنبش ارائه میگردد با ملاحظات مکانی و زمانی، فراز و فرودهایی را تجربه خواهد کرد و مراحل مبارزه، تثبیت و شکوفایی را طی خواهد کرد. میزان تدبیر و هوشمندی رهبران نهضت و فرهنگ سیاسی جامعه و همراهی توده در رسیدن به اهداف و آرمانهای اولیه تعیین کننده و حیاتی میباشد. چهل سالگی در فرهنگ سنتی و دینی ما مرحله پختگی و بلوغ و شکوفایی است و امروز نیاز داریم با مداقه درساختار و رفتار نظام سیاسی، مطلوبیت و کارایی نظام جمهوری اسلامی را مورد واکاوی قرار دهیم و بفهمیم و بدانیم نظام سیاسی در ایران پس از چهل سال به لحاظ شایستگیهای یک ساختار سیاسی مطلوب به مرحله پختگی و بلوغ و شکوفایی رسیده است یا خیر؟
اولین چیزی که به نظر نگارنده مهم است اینکه چون در دنیای مدرن زندگی میکنیم و دولت مدرن داریم نگاه ما به سیاست و حکومت نگاهی سنتی و عاطفی نباشد بلکه با رویکردی مدرن و تخصص گرایی، حوزهای زندگی را تفکیک کنیم. باید مرزبندیهای بین حوزه خصوصی و عمومی با حوزه حکومت پررنگ شود. منظور از دسته بندی وتفکیک، ایجاد شکاف بین مردم و مسئولین نیست بلکه رهایی ازآسیبها و مضراتی است که بسبب درهم بودن و ترکیب نقشها و مسئولیتها در این چهار دهه تجربه شده است و امروز نیاز داریم به دور از تقدس گرایی و افسون مفاهیمی چون حاکمان و محکومان را در کنار هم به نسبت قدرت و اختیاراتشان باز تعریف کنیم. اینک پس از چهل سال عملکرد هربخش از ساختار سیاسی به میزان قدرت و اختیاراتی که برای تصمیم گیری دارد مرتبط نیست، شفافیت و پاسخگویی وجود ندارد و بیشتر فرار مسئولیت به بهانه مصلحت و فشار نهادهای قدرت در رفتار سیاسی مسئولین دیده میشود. حقیقت غیر قابل انکار اینست که دوران فریب افکار عمومی و توجیه کردن بی مدیریتی با پناه گرفتن درپس قضا و قدر و نیروهای متافیزیکی و توطئههای دشمن به سرآمده است و ضرورت دارد به میزان قدرتی که هریک از افراد و نهادها دارند از آنان سؤال شود و باید پاسخگو باشند.
نکته بعدی اهداف و آرمانهای انقلابیون در سال 57 است. سؤال اساسی و مهم اینست که توده و نخبگان برای چه اهداف و شعارهایی به مبارزه پرداختند و رژیم پهلوی را سرنگون کردند. شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی یکی از شعارها و اهداف اصلی انقلابیون بود و در کنار آن اسلامی سازی، کمک به محرومین وتحقق عدالت اجتماعی منظور و مقصود جمعیتهای میلیونی بود که در آن سالها به تظاهرات بر علیه شاه به خیابانها میآمدند و هزاران نفر برای این آرمان به شهادت رسیدند. امروز باید تأمل کرد و دقیقتر شد که در چهل سالگی انقلاب به چه اندازه و با چه کیفیتی آن آرمانها و شعارها تحقق یافته است. ضرورت دارد از حاکمان بپرسیم که چرا در موضوع استقلال ناموزونی و عدم تعادل وجود دارد استقلال فقط در وجه نظامی و امنیتی آن اینگونه پررنگ و فراگیر شده است و ما استقلال اقتصادی نداریم پس از اینهمه آزمون و خطا چرا نباید یک راهبرد و برنامه بنیانی در اقتصاد داشته باشیم تا با تهدید یک شخص یا دولتی اینگونه با فقر و فلاکت و بحران روبه رو نشویم و همه آرمان و آرزوی ما به سیر کردن شکم افراد جامعه و دوام آوردن خلاصه نشود و بنیان نظام سیاسی را تهدید نکند. اگر جمهوری اسلامی با منطق اسلام ناب محمدی بنیان شده است چرا رحمت و الفت محمدی و علوی با سیاست خارجی و تصمیمات ما عجین نیست و ایران هراسی و دشمنی نسبت به ایران افزایش یافته است. همه شعارها و آرمانهای انقلاب به درگیری همیشگی با قدرتهای بین المللی خلاصه شده است.
نکته دیگر در خصوص شیوه حکمرانی است. حکمرانی مطلوب در نظام حزبی و افزایش نظارت مردم در قالب احزاب معنا و مفهوم پیدا میکند. پس از تثبیت انقلاب اسلامی و پایان یافتن جنگ و عبور از بحرانهای امنیتی ضرورت داشت روش حکمرانی حزبی در دستور کار قرار گیرد و نظارت، شایسته سالاری و توزیع قدرت سیاسی در بین نخبگان و مردم نهادینه شود. ولی متأسفانه هم اینک تعیینکنندگی در سیاست توسط افراد و با حکمرانی باندی و محفلی بر اساس میزان ارتباط با نسل اول انقلاب تعریف میشود.
بنابراین با توجه به پیروزیها و تجربههای فراوانی که نخبگان اجرایی در این چهل سال از شیوه اداره حکومت بر پایه مکتب اسلام و مذهب شیعه کسب کردهاند کمبودها و نواقص بسیاری در سیستم سیاسی به لحاظ شعارها و آرمانهایی که از ابتدای انقلاب تعریفشده مشاهده میشود و انقلاب اسلامی به لحاظ حکومتداری مطلوب به بلوغ و پختگی نرسیده است و همچنان از نواقص سپهر سیاسی و عدم بهرهگیری از شیوههای علمی مدیریت سیاسی رنج میبرد و ضرورت دارد با عزم ملی و همگانی، مفاهیم، روشها و ساختارها بازتعریف شوند.
- حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی