مصاحبه با داریوش محمدی
فعالیت سیاسی غیر حزبی نتیجه ای جز هدر رفت انرژی و جزیره ای عمل کردن ندارد
گفتگو
بزرگنمایی:
این هفته پای صحبت آقای داریوش محمدی عضو محترم شورای مرکزی حزب و دبیر آموزش و پرورش نشستیم تا بتوانیم نقطه نظرات ایشان در مورد مسائل مختلف را بشنویم. ایشان ساکن شهر چورزق در شهرستان طارم استان زنجان هستند. این مصاحبه ماحصل این گفتگو است.
جناب محمدی ممنون از وقتی که به نشریه حزب اختصاص دادهاید، در ایران فعالین سیاسی کمتر خود را در قالب احزاب تعریف میکنند و بیشتر مایل هستند به طور مستقل و یا در قالب جبهههای سیاسی عمل کنند. برداشت شما از این موضع چیست؟
کار در قالب احزاب آنچنان که باید و شاید در کشور ما شکل نگرفته که میتواند علل مختلف من جمله عدم حمایت دولتها در صد و اندی سال گذشته از توسعه احزاب و عدم اعتماد عامه مردم به احزاب و یا نگاه احزاب به بخشی از جامعه منجمله نخبگان و فراموشی توده و عامه مردم و غافل شدن از مشکلات و آرزوهای آنهاست؛ داشته باشد.
و یا اینکه اشخاص و نخبگان سیاسی فکر میکنند حرکت و فعالیت در قالب احزاب باعث محدودیت آنها میشود و از پیاده کردن اهدافشان عاجز میمانند و در نتیجه سعی میکنند به صورت مستقل و یا در قالب احزاب تک نفره و خانوادگی فعالیت کنند و این نوع فعالیتها نیز نتیجه ای جز هدر رفتن انرژی و جزیرهای عمل کردن و سخت و پرهزینه شدن فعالیتهای سیاسی ندارد.
شما در کنار فعالیت سیاسی، به شغل معلمی نیز اشتغال دارید؛ وضعیت آموزش و پرورش را در سالهای اخیر چگونه میبینید؟ و این موضوع در سالهای آینده چه اثری خواهد داشت؟
مشکلات و مسائل آموزش و پرورش در ایران جدایی از مشکلات سایر نهادها و مؤسسات مدرن در جامعه ما نیست. عمده مشکلاتی که در آموزشوپرورش امروز ما وجود دارند، عبارتاند از:
یک. نداشتن درک و تعریف صحیح از علت ایجاد این نهاد و کارکرد و اهمیت آن در جامعه مدرن امروز در جهت تسهیل توسعه انسانی
دو. نگاه مادیگرایانه و سنجش سود و زیان و سیاستگذاری و بودجهریزی با این نوع نگاه توسط مدیران کلان کشور
سه. منطبق نبودن مأموریت آموزش و پرورش با نیازهای جامعه
چهار. فراموشی جایگاه آموزش و پرورش در تربیت اجتماعی انسانها و آماده کردن آنها برای قبول مسئولیتهای اجتماعی
پنج. وجود انواع مدارس غیر دولتی که عرصه را برای رقابت خانوادههای کم درآمد و ضعیف سخت کرده و در نتیجه در آینده امکان ورود فرزندان این خانوادهها به دانشگاههای معتبر و به تبع آن مسیر ورود این دانش آموزان به پستهای مدیریتی و استفاده از رانت و درآمد بالا غیرممکن شده و باعث میشود شکاف طبقاتی علاوه بر مسائل اقتصادی در مسائل آموزشی و فرهنگی نیز عمیقتر و ملموستر میگردد
مدتی است که از اعتراضات معلمان خبری نیست. آیا به مطالبات ایشان پاسخ مناسب داده شده است که دیگر اعتراض نمیکنند یا مسئله چیز دیگری است؟
در رابطه بحث رتبه بندی، مدیران دولتی ما استاد دادن وعدههای بسیار دهنپرکن و بزرگ و در ادامه لوث کردن آنها هستند که نتیجه کار به هیچ وجه با وعده داده شده همخوانی ندارد و نه تنها در حل مشکل موجود عاجز است خود نیز به مشکل جدیدی تبدیل میشود. در ادامه میبینیم که به جای حل مشکل سعی در امنیتی کردن آن دارند در حالی که ریشه مشکل و راه حل آن به هیچ وجه نمیتواند امنیتی باشد.
رتبه بندی هم از این قاعده مستثنا نیست آنچه که امروزه به عنوان رتبهبندی جریان دارند به هیچ وجه نمیتواند در حل مشکلات معیشتی و منزلتی و حتی علمی معلمان موجب رضایت آنان شود. میتوان گفت که تحمیل هزینه بالا به شکل دهندگان اعتراضات و امنیتی کردن آن و در ادامه شکل گیری اعتراضات عمومی در ماههای اخیر که مشکلات کلیتری را پوشش میداد باعث فروکش کردن اکثر اعتراضات صنفی گردید. ولی با توجه به حل نشدن مشکلات جامعه آموزشوپرورش، در ماههای آینده دوباره خودنمایی اعتراضات صنفی چه در میان معلمان و چه در میان سایر اصناف دور از انتظار نخواهد بود
ایران در ماههای اخیر تنشهایی را با همسایه شمالی خویش، جمهوری آذربایجان داشته است. شما چه ارزیابی از این حوادث دارید؟
این مقوله تنش مابین ایران و جمهوری آذربایجان قدمتی به اندازه تاریخ ایجاد جمهوری آذربایجان دارد. میدانیم که جمهوری آذربایجان برای اولین بار در سال 1918 به رهبری محمد امین رسول زاده شکل می گیرد اینکه آیا آن جمهوری به نام آذربایجان یا به نام دیگری خوانده بشود ما بین کشور ایران و روشنفکران و نویسندگان و روزنامه نگاران آن زمان و جمهوری آذربایجان تنش ایجاد می شود که با اشغال جمهوری آذربایجان توسط نیروهای کمونیسم در سال 1920 این بحث به محاق میرود. ولی دوباره با ایجاد جمهوری آذربایجان در سال 1991 این مسئله خودش را نشان میدهد. اگر به مصاحبه آقای دکتر ولایتی وزیر امور خارجه وقت ایران در 27 نوامبر 1991 دقت کنید میگوید که ما (ایران) کشوری به نام جمهوری آذربایجان را به هیچ وجه به رسمیت نخواهیم شناخت. این مصاحبه قبل از فروپاشی رسمی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال و ایجاد کشور جمهوری آذربایجان است.
در ادامه تنش و جنگ ما بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر قره باغ که خود تاریخ طولانی دارند و نوع برخورد کشور ایران با این مقوله و در ادامه در جنگ دوم که منجر به رفع اشکال از این مناطق میشود و با پیدایش بحث دالان زنگزور تنشها به اوج میرسد. جالب اینکه در خود آذربایجان ایران نیز این تنشها و این نگاه با سوءظن به روی بعضی از رفتارهای وزارت امور خارجه و مقالاتی که آنها در بعضی از نشریهها به چاپ میرسانند، وجود دارد. حس بی اعتمادی و نارضایتی نسبت به رفتار وزارت خارجه وجود دارد. وجود دارد به نوعی که بعضی از نشریات و بولتن های رسمی و غیررسمی و زبان بعضی از دولتمردان به کرات کلمه اشتباه جمهوری باکو به جای جمهوری آذربایجان را بیان میکنند.
من امیدوارم که هر دو طرف، تفاهم و گفتوگو برای رفع این سوء ظنها بردارند. ما دو کشوری هستیم که پر از اشتراکات هستیم و میشود با تکیه بر اشتراکات که بسیار هستند؛ از شاعران؛ نویسندگان مشترک؛ شخصیتهای تاریخی مشترک و خیلی چیزهای دیگر میشود به طرف حل این موضوعات حرکت کرد. به شرط اینکه هر دو طرف از نفوذ لایه های ناسیونالیسم افراطی در تصمیمگیریهایشان اجتناب کنند
جناب محمدی در اعتراضات پائیز مجدداً بحث مطالبات اقوام به میان آمد، به طور خلاصه میفرمایید که ایشان چه مطالباتی دارند؟
در بحث اقوام واژه اقوام را قبول ندارم و آن را به نوعی تحقیر آمیز میدانم. کشور ایران کشور کثیرالملهای هست و این در تاریخ نقطه قوت بوده نه عامل نگرانی. در بعد از مشروطه با ایجاد دولت ملت جدید و ایجاد دولت متمرکز بر مبنای زبان و نژاد واحد؛ بیشتر ایالتها و ملل ایرانی که با این تعریف حکومت ناسازگار بودند، به حاشیه رانده شدند؛ و تقریباً در این صد سال اخیر سهمی بسیار کمتر از مناطق مرکزی در قدرت و ثروت و مدیریت این کشور داشته اند. این اغراق نیست. میشود با مراجعه به آمارها و میزان سرمایهگذاریها و مسئله نفوذ آموزش و میزان بهرهمندی از توسعه اقتصادی و بودجههای عمرانی این را بهصراحت اثبات نمود. ایشان از آموزش زبان مادری و فرهنگ و ادبیات و توسعه فرهنگی و اقتصادی و سیاسی محروم بودند و علت اصلی این تبعیض را تمرکزگرایی میدانند. راهحل را نیز در زدودن تمرکز و ایجاد سیستم فدرال و سپردن اداره و مدیریت اقتصادی، فرهنگی و آموزشی مناطق؛ طبق قانون اساسی به خودشان و رسمیت دادن به زبان، فرهنگ و ادبیات آنها در کنار زبان و ادبیات و فرهنگ رسمی کشور میباشد.
حمید سپهری
- حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی