سطح توقع مردم از زندگی در دوران هاشمی افزایش یافت
گفتگو
بزرگنمایی:
توقع مردم از سطح زندگی بالا رفته. اگر در دهه شصت شمسی حداکثر توقع یک کارمند از داشتن وسیله نقلیه؛ برخورداری از یک موتورسیکلت برای ایابوذهاب خود و خانوادهاش بود، امروز و در آغازین سالهای دهه نود همین کارمند به کمتر از خودرو آنهم از نوع کممصرفش بسنده نمیکند. امروز دیگر مثل دهه شصت که کودکان اسباببازیهایشان را خود میساختند و با آن بازی میکردند، نیست و کودکان امروزی به کمتر از بازیهای رایانهای مثل میکرو، آتاری، سونی و انواع گیمهای جدید خارجی که وارد بازار شده، رضایت نمیدهند و قسعلیهذا.
جواد مسعودی
توقع مردم از سطح زندگی بالا رفته. اگر در دهه شصت شمسی حداکثر توقع یک کارمند از داشتن وسیله نقلیه؛ برخورداری از یک موتورسیکلت برای ایابوذهاب خود و خانوادهاش بود، امروز و در آغازین سالهای دهه نود همین کارمند به کمتر از خودرو آنهم از نوع کممصرفش بسنده نمیکند. امروز دیگر مثل دهه شصت که کودکان اسباببازیهایشان را خود میساختند و با آن بازی میکردند، نیست و کودکان امروزی به کمتر از بازیهای رایانهای مثل میکرو، آتاری، سونی و انواع گیمهای جدید خارجی که وارد بازار شده، رضایت نمیدهند و قسعلیهذا. اگرچه قشر متوسط جدید شهری در سالهای سلطنت پهلوی دوم بود که وارد جامعه ایران گشته بود، اما بعد از انقلاب اسلامی و خصوصاً بعد از جنگ تحمیلی، به لحاظ شرایط حساس و بحرانی کشور و همچنین وجود اقتصاد دولتی و درنتیجه نبود تورمهای عدیده امروزی که در پی هر آزادسازی قیمتها و یا تعدیل اقتصادی به وقوع میپیوندد؛ بیشتر فکر و ذکر مردم و مسئولین به سمت جبههها و درنهایت مبارزه با دشمن در قالب تأمین نیروی انسانی و نیازهای نقدی و جنسی و به عبارتی پشتیبانی از جبهه و جنگ بود و نیازهای زندگی مدرن و رفاهی هنوز خود را نشان نداده بود. تنها با روی کار آمدن علی اکبر هاشمی بهرمانی بود که این اتفاق افتاد. ایده اکبر هاشمی رفسنجانی در اجرای سیاستهای راهبردی داخلی؛ توجه به تعدیل اقتصادی و به عبارتی خصوصیسازی در نظام اقتصادی کشور بود. او درمان نابسامانی اقتصادی بعد از جنگ را در رهایی از اقتصاد وابسته به دولت دانست و بر این اساس بود که تیم اقتصادی او اولین برنامه پنجساله توسعه کشور را جهت انجام اصلاحات رئیسجمهور، تدوین و اجرا کرد.
هاشمی با چنین ایدهای بود که وارد عمل گشت، هرچند بعدها و حتی در دوران ریاست جمهوری خود از سوی مخالفانش - که مدعی بودند در دوران او بود که بهتدریج سطح توقع مردم از زندگی بالا رفت - به اشاعه اشرافی گری، تجملگرایی و مصرفگرایی در ادارات دولتی و سطح وسیعی از اقشار جامعه متهم گشت، اما خود وی عقیده دارد که برنامههای او برای استفاده از زندگی بهتر مردم، در راستای فرامین اسلام بوده و اینکه با جدیت به دنبال ورود مردم به فعالیتهای اقتصادی بوده است به خاطر خارج کردن آنها از انزوا و جلوگیری از تصرف مواهب طبیعی به دست دشمنان اسلام بوده است. در خصوص رشد مصرفگرایی نیز هاشمی اذهان را به سمت چگونگی این افزایش معطوف میکند و توضیح میدهد که: «قطعاً تولید بالا رفته بود که مصرف هم به دنبالش سیر صعودی یافت». وی با این استدلال درواقع در پی دفاع از تیم اقتصادی خود بود که باعث شد فرصتی که به بخشهای خصوصی جهت رشد اقتصادی داده شده است را با کار و تولید بیشتر به بهترین شکل آن - که افزایش مصرف داخلی و بعضاً صادرات کالای مازاد و خدمات نتیجه آن بود - پاسخ دهند. از طرفی هاشمی با این استدلال نتیجه میگیرد که وضع رفاهی مردم بهتر شده که بهسوی مصرفگرایی متمایل شدهاند. وی در توضیح این مورد میگوید: «اگر تولید نبود که مصرف بالا نمیرفت، پس وضع بهتر شد و مردم کار پیدا کردند. کسی که کار نکند چیزی بهعنوان پسانداز ندارد. وقتی شغلی پیدا کند، درآمد خود را مصرف میکند. مردم بهطرف کالاهای ماندگار رفتند. تا آن موقع مصرف مردم بیشتر در لباس و خوراک، آنهم در حد کالاهای کوپنی بود. بعدها به فکر گلیم، دوچرخه، موتورسیکلت، ماشین، یخچال و امثال اینها افتادند»(1)
بههرحال بنا بر آنچه هاشمی مدعی بالا رفتن سطح تولید و بهتبع آن افزایش سطح مصرف کالا در دوران توسعه و تعدیل اقتصادی خود میداند، باید به یک نکته مهم دیگر نیز اشاره داشت و آن بالا رفتن سطح توقع مردم از یک زندگی معمولی و ابتدایی دوران اوایل انقلاب است. مسلم است که با افزایش تولید ما شاهد افزایش مصرف و نهایتاً بالا رفتن سطح توقع مردم نیز خواهیم بود. در دوران هاشمی که فضای غبارآلود جامعه و نظام بینالملل نسبت به ایران کمی بهتر شده بود، مردم ایران همانند بسیاری از مردم کشورهای دور و نزدیک که با انفجار اطلاعات و فناوریهای بسیاری ازجمله توسعه روزافزون رایانهها و همچنین ظهور پدیدهای به نام تلفن همراه و سپس استفاده از دنیای مجازی اینترنت و ... آشنا و روبرو شده بودند، دیگر توقع نداشتند که به آنچه هاشمی داشتن دوچرخه و گلیم و موتور مینامید، بسنده نمایند و اکنون توقع و خواست مردم رفتهرفته از این چیزها فراتر رفته و خواستار استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا همانند داشتن خودرو، ماهواره، اینترنت و بسیاری دیگر ازایندست کالاها شده بودند، چراکه به دلیل برخورداری از پیشینه فرهنگی و تمدنی قوی خود را لایق برخورداری از محصولات و مصنوعات اینگونه فناوریها و پیشرفتهای روز دنیا میدانستند. علاوه بر این در حوزه سیاسی نیز به دنبال استفاده از حقوق شهروندی در ایجاد یک جامعه
مدنی از سوی نخبگان فکری و سیاسی خود بودند. میتوان دریافت که بالا رفتن سطح توقع مردم رابطه محکمی بافرهنگ شهرنشینی دارد، بهطوریکه روستانشینانی که سابق بر این در روستا فقط به دنبال آب، برق، خوراک و پوشاک خود بودند، زمانی که به شهر مهاجرت میکنند، همسو بافرهنگ شهرنشینی، چیزی بالاتر از آنچهکه قبلاً به آن راضی بودند، مطالبه مینمایند.
با توسعه فرهنگ شهرنشینی، مشخص بود که سطح توقع مردم بالا خواهد رفت. در این خصوص برای خانوادهها علاوه بر تهیه مواجب زندگی و معیشت، تربیت و تحصیل فرزندانشان نیز اهمیت یافته بود و در این راستا جامعه بسیار هوشیار و مراقب بود تا بین حرف و عمل دولت از یکسو و مدیریت جامعه از سوی دیگر فاصلهای به وجود نیاید. انتظار مردم از دولت، استفاده از بهترین و کارآزمودهترین نخبگان سیاسی جهت مدیریت کشور در جهت تأمین رفاه آنها بود و همانطور که پیشتر ذکر شد، مردم علاوه بر خوراک، پوشاک و مسکن، اکنون به گزینههایی چون فرهنگ و هنر، افزایش دانش اجتماعی از طریق تحصیلات عالی در دانشگاهها، ورزش و ... نیز فکر میکردند و بسیار علاقهمند بودند که دارای یک زندگی تقریباً مرفه با همه امکانات لازم برای پیشرفت و ترقی خود و در یک محیط آرام و بهدوراز جنگ باشند. (2)
اینها مواردی بود که بعد از سیاست توسعه و تعدیل اقتصادی دولت هاشمی در باور مردم ایران بهحق جای گرفته بود و این طرز فکر که در اذعان و باورهای مردم نهادینه شده بود؛ میراثی بس هولناک و عظیم برای دولتهای بعدی هاشمی بود تا اغلب انرژی و زمان دولتهای خاتمی و احمدینژاد فقط در رفع نیازهای جدید اقشار مختلف مردمی مصرف گردد که بعد از سپری کردن جنگی نسبتاً طولانی، داشتن زندگی مرفه توأم با آرامش را حق طبیعی، اجتماعی و سیاسی خود میدانستند. قشر متوسط جدید شهری نیز که اکنون بعد از جنگ تحمیلی خود را به جامعه و دولت نمایانده بود سهم زیادی در این تغییر و تحولات اجتماعی اخیر داشتند.
منابع:
1- رحمانی، قدرت الله، (1383)، بیپرده با هاشمی، چاپ دوم، تهران: کیهان، صص 155 - 153
2- سریع القلم، محمود، (1386) عقلانیت و آینده توسعهیافتگی ایران، چاپ پنجم، تهران: مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه، صص 78 - 77
- حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی