بزرگنمایی:
در این شماره نشریه بعلت پاره ای از مشکلات شخصی مرتضی صادقیان نتوانستیم در خدمت ایشان باشیم و یادداشت شان را در قالب ستون "شعر به مثابه آزادی" منتشر کنیم، لذا بهترین فرصت بود تا نگاهی بیاندازیم به شعرهای خود مرتضی.
[ سرنوشت من این بود
یک روز از دامنه برگردم
و ببینم
تمام شعرهایم را سرودهاند ... ]
کتاب شعر «بخش ناچیز»، سروده مرتضی صادقیان شاعر همدانی، در دیماه 1400 رونمایی شد.
شاعری که خودش را در نوشتن قهارتر از سخنوری میداند و مدعیست که تمام حرفهایش و هر آنچه میخواهد به زبان براند را در سرودههای خویش، جاری کرده است.
مرتضی، با زلال قلب خویش، آدمها را به دوستداشتنِ یکدیگر و به انصاف و اخلاق دعوت میکند و آنها را از زخم زبان پرهیز میدهد.
سرودههای او نه از آدمهای عجیب و غریب، نه از نخبگان و نوادر و نه حکایتِ از ما بهتران، بلکه نابیِ شعرش از آنروست، که به همین آدمهای معمولی و رنجهای روزمرهشان میپردازد
خلاصه اینکه وقتی کسی، تمام اندوهها و ناکامیها و شادیها و امیدهای زندگی خویش را در قالب بخش ناچیزی چون «بخش ناچیز» صادقیان جای میدهد، شتاب کنیم و اگر میتوانیم به قول خودش، بخشی از ناچیزیهای او را ببینیم.
این دفتر شعر توسط نشر حکمت کلمه و در 88 صفحه به چاپ رسیده است.
به مادرم گفتم:
«من امشب دیر به خانه میآیم
شما غموغصههایتان را
بخورید
سهم من را هم
بگذارید روی شعلهی کمِ گاز
به خانه که میرسم
داغ، آنها را بخورم»