چتر اخلاق سرمقاله

  بزرگنمایی:
در چند سرمقالۀ اخیر نشریۀ اراده ملت و به‌دنبال ناامید شدن از ایفای نقش دولت در ایجاد زیرساخت‌های لازم برای رشد و توسعۀ متوازن در تعالی شخصی و عمومی مردم و کشور، بر آن شدیم تا روی صحبتمان با مردم باشد و توصیه‌هایی برای زیستی بهتر و رو به آینده به ایشان داشته باشیم.

در چند سرمقالۀ اخیر نشریۀ اراده ملت و به‌دنبال ناامید شدن از ایفای نقش دولت در ایجاد زیرساخت‌های لازم برای رشد و توسعۀ متوازن در تعالی شخصی و عمومی مردم و کشور، بر آن شدیم تا روی صحبتمان با مردم باشد و توصیه‌هایی برای زیستی بهتر و رو به آینده به ایشان داشته باشیم. 
در این گفتارها بر روی مباحث آموزش، محیط‌زیست و تشکیلاتی شدن تأکید کردیم. در این شماره بنا داریم به بحث زیستِ اخلاقی بپردازیم. 

یکی‌از آرزوها و ایدئال‌های هر فرد و جامعه‌ای زیست اخلاقی است. گرچه ممکن است که درمورد تعریف مشترک و واحد از اخلاق اتفاق‌نظر وجود نداشته باشد، ولی تقریباً بر روی اکثریت اصول اخلاقی توافق نسبی وجود دارد و این امر مربوط به امروز و دیروز نیست، بلکه تقریباً به درازای تاریخ مکتوب بشر این توافق نسبی وجود داشته است. از متون الواح گلیِ برجای‌مانده از دوران باستان، مشخص می‌شود که دزدی، قتل، عدم وفای به عهد و ارزش‌هایی نظیر این‌ها به‌عنوان اصول اخلاقیِ همه‌شمول پذیرفته شده بودند و انسان بِماهُو انسان آن‌ها را جزو ارزش‌های بنیادی اخلاق می‌شناخته و با انجام آن‌ها احساس راحتی و لذت می‌کرده است. درمورد وجوب رعایت اخلاق نیز توافقی همگانی وجود دارد که اخلاقی زیستن و اخلاقی رفتار کردن حس آسایش و امنیت و ثبات به انسان می‌دهد و حتی رفتاری لذت‌بخش است. لزوم احترام به این ارزش‌ها برای پایداری و دوام جامعۀ انسانی نیز چندان محل بحث نیست. پس معمولاً همۀ ما تلاش می‌کنیم که اخلاقی زیست نماییم.
در این میان، معمولاً تلاش متولیان امور، روشن‌اندیشان و متفکرین بر این است که جامعه را به‌سمت اخلاقی زیستن سوق دهند و بسامد رفتارهای غیراخلاقی را به کمینه‌ترین حد ممکن برسانند. مجموعه‌ای از اقدامات وجود دارند که باید از سوی حاکمیت صورت گیرد تا زیرساخت‌های لازم برای اخلاقی زیستن فراهم شود. لذا در همین ابتدای امر تأکید مؤکد داریم بر نقش حاکمیت در زیست اخلاقی شهروندان. اگر همۀ شهروندان از حداقلِ درآمد متناسب با یک زندگی معمولی برخوردار باشند یا میزان تبعیض و بی‌عدالتی حداقل باشد و یا حریم خصوصی محترم شمرده شود، طبعاً میزان بروز رفتارهای غیراخلاقی کمتر خواهد شد. پس اگر حکومتی با ابزارهای اقتصادی یا قانونی در جهت تأمین این زیرساخت‌ها بکوشد، به اخلاقی‌تر شدن فضای عمومی جامعه کمک کرده است. 
اما در سال‌های اخیر شاهد هستیم که دولت‌های مختلف و حاکمیت در معنای عام آن در تأمین این زیرساخت‌ها کم‌توان یا ناتوان بوده‌اند. میزان فقر و شهروندان فقیر افزایش یافته است، تبعیض و بی‌عدالتی چه در جنبۀ اقتصادی و چه در جنبۀ رفتاری گسترش داشته است و در سایر مسائل نیز شاهد پیشرفت چندانی نبوده‌ایم. 
جدا از این موضوع، به شیوه‌های مختلف بر رفتارهای غیراخلاقی نیز دامن زده شده است. مثلاً شیوۀ پرداخت تسهیلات در بانک‌ها به‌صورتی است که شما را حتماً مجبور به رفتار غیراخلاقی برای دریافت یک وام کوچک می‌کند. داستان وام‌های قالی‌بافی یا تعمیر مسکن هنوز حی و زنده جلو چشمانمان است؛ و می‌بینیم که حتی اخلاقی‌ترین افراد نیز نمی‌توانند بدون پذیرفتن این مکانیسم‌های غیراخلاقی تسهیلاتی دریافت نمایند. از این نمونه‌ها بسیارند و ساختار مدیریتی کشور به‌گونه‌ای است که مدام این رفتارهای اخلاقی را بازتولید می‌نماید و مرزهای بین اخلاق و غیراخلاق را مخدوش نموده است. قرعه‌کشی فروش خودرو، دریافت ارز دولتی، ثبت‌نام در مدارس، کنکاش در احوالات شخصی و خیلی از پدیده‌های دیگر که هرروزه با آن‌ها مواجه هستیم، مدام ما را در چرخۀ فرایند‌های غیراخلاقی می‌اندازد و حساسیت اخلاقی ما را که زیربنای اخلاقی زیستن است کاهش می‌دهد. 
اما در این میان چه باید کرد؟ سؤال این است که آیا اساساً می‌شود در جامعه‌ای با فرایندهای غیراخلاقی، زیستی اخلاقی داشت؟ اگر ما اخلاقی زیستن را به‌عنوان یک هدف و آرزو در نظر بگیریم، آیا می‌توان در جامعۀ امروز ایران به آن دست یافت؟
تئوری‌ای بین متفکران حوزۀ اخلاق وجود دارد تحت عنوان «تئوری چتر اخلاقی»، با این محتوا که حتی در فضای غیراخلاقی نیز می‌توان زیستی اخلاقی یا نزدیک به اخلاقی داشت. همان‌گونه که می‌توان در روزی بارانی با یک چتر خود را از خیس شدن نجات داد. 
از این رو در انتهای این یادداشت ما چند توصیه برای زیست اخلاقی در شرایط امروز ایران داریم:
توصیۀ اول: اصول اخلاقی جهان شمول را بشناسیم و تلاش کنیم که امور اخلاقی و غیراخلاقی را در رفتارهای روزمرۀ خود به‌طور مصداقی مشخص نماییم. لازم است که این مصادیق را مداوماً به خودمان یادآوری کنیم. 
توصیۀ دوم: رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی را برای خودمان اولویت‌بندی نماییم و آن‌هایی که اهمیت بالاتری دارند را مشخص نماییم. تلاش کنیم که برای خود خط قرمزی از رفتارهای غیراخلاقی ترسیم نماییم و تلاش کنیم آن را هیچ‌گاه زیر پا نگذاریم. 
توصیۀ سوم: مرز بین رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی را دقیقاً معلوم نماییم و اگر به هر علت دست به رفتاری غیراخلاقی زدیم، آن را همان‌گونه که هست با تمام بدی‌ها و پلشتی‌هایش بپذیریم و سعی نکنیم با انواع و اقسام توجیهات آن رفتار را اخلاقی جلوه دهیم. بسیاری برای این‌که از عذاب وجدان رفتارهای اخلاقی راحت شوند، دست به تغییر ارزش‌های اخلاقی می‌زنند. درحالی‌که اگر ضعیف بودن خود را بپذیریم، راه را برای اصلاح بازگذاشته‌ایم. 
توصیۀ چهارم: از ورود به حوزه‌های مخاطره‌برانگیز و شبهه‌ناک خودداری کنیم. در این حوزه‌ها برای جلوگیری از رفتار غیراخلاقی توان و استقامت بالایی نیاز است که ممکن است ما فاقد آن باشیم. این بحث در ارتباط با افراد دیگر نیز مهم است. از افرادی با رفتارهای غیراخلاقی پرهیز نماییم. 
توصیۀ پنجم: لزومی ندارد در همۀ امور همرنگ جماعت شویم. هرکدام از ما زیستی جدا و با خصوصیات متفاوت داریم. موج‌ها و تلاطم‌های روزمره ممکن است ما را به وادی‌هایی ببرند که ناگزیر مجبور شویم از زیست اخلاقی خود فاصله بگیریم. خیلی از این موج‌ها زودگذرند و تحت تبلیغات و رسانه‌ها بر فضای ما غالب می‌شوند و می‌توان با اندکی شناخت از آن‌ها پرهیز کرد. 
توصیۀ ششم: اخلاق به زبان ساده یعنی رعایت حقوق دیگران؛ و این دیگران معمولاً طیفی هستند که در موقعیتی فروتر از ما قرار دارند. نسبت‌به اطرافیان‌مان، خصوصاً افرادی که آسیب‌پذیر هستند، حساس باشیم و تلاش کنیم برتری ما به ایشان، باعث رفتارهای غیراخلاقی در برابرشان نشود.
و نهایتاً توصیۀ هفتم: رفتارهای غیراخلاقی در اطرافمان را آشکار کنیم. خصوصاً رفتارهای غیراخلاقی قدرتمندان را که با توجه به موقعیت و قدرتشان از دیگران سوءاستفاده می‌کنند. رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی معمولاً در رابطه‌هایی که بین طرفین توازن قدرت وجود ندارد، بروز می‌یابد. مثلاً در رابطۀ بین حکومت و شهروندان، کارفرما و کارگر، رئیس و مرئوس، کارمند و ارباب‌رجوع، زندانبان و زندانی، قاضی و متهم و نظایر این‌ها. در این موارد نسبت‌به حقوق افراد پایین‌دست حساس باشیم. 



نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

غوطه ور در تلاطم بهار

تمرین دموکراسی به چه معنا

مدّتی این مثنوی تأخیر شد

فقر ما، ورشکستگی شما

دکتر افشین فرهانچی دبیرکل حزب اراده ملت ایران شد

تمرین دموکراسی

چرا نسل جوان علاقه ای به مشارکت در اداره کشور ندارد

آیا پیمان سنتو می‌توانست مادر اتحادیه‌ای همانند اتحادیه اروپا در منطقه خاورمیانه باشد؟

بیش از 29 هزار کارگر طی یک سال قربانی حوادث کار شدند

چرایی و چگونگی مواجهه با ناامکانی اتحادیه‌های کارگری

چالش شوراهای شهر

هیولای جنگ

شفافیت در کلونی زنبورها

روز گرامیداشت مقام معلم در آینه تاریخ

حزب یک مجموعه پویا است، یک موسسه فرد محور نیست

پدیده ای به نام سعید مرتضوی

به بهانه روز کارگر

جهان در هفته‌ای که گذشت 79

دفتر مرکزی حزب بطور غیر رسمی افتتاح گردید

دفتر سیاسی با ترکیب جدید کار خود را آغاز کرد

انتشارات حزب اراده ملت ایران با 34 عنوان کتاب در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران

نامه جمعی از احزاب به شهردار و رییس شورای شهر تهران درباره حواشی ساخت مسجد در بوستان قیطریه

دهم اردیبهشت، روز ملی خلیج فارس؛خلیجی که همیشه فارس خواهد ماند

(هیولا)

تاریخ و آگاهی طبقاتی

جنبش کارگری ایران

زمزمه دلتنگی

درگذشت دنیل دنت، فیلسوف جنجالی آمریکایی که به دنبال درک و توضیح علم ذهن بود.

هفـت تپه

آمار حوادث کارگری در سال 1402

چگونه یک اتحادیه کارگری راه بیندازیم

بالکن رسوایی

یک مرد

نگاهی به دیدگاه ها و برنامه های حزب راده ملت ایران ( از 1379 تا 1402)

اندیشه های سیاسی سید قطب و تاثیر آن بر جنبش های اسلامی معاصر

نگاهی به دلایل افول مردم سالاری اجتماعی (سوسیال دموکراسی )

جهانی شدن و مردم سالاری اجتماعی

پرسه ای در حوالی سیاست

آدم کسی نبودن

دست یابی و پیوند با مخاطبین در احزاب سیاسی

قالب بندی و ساختار دهی یک حزب

کار بست فلسفه در اخلاق حرفه ای

گفتار 2

فریادی بر دیوار

هستیم برآن عهد که بستیم

اکثریت جامعه خواهان تغییر است

سالی که نکوست از پیداست

مجلس و مبارزه با فساد

رخداد های منطقه ای و جهانی و رسالت حزبی

انتخابات حزب محور