بزرگنمایی:
۱۳ بهمنماه ۱۴۰۱، در شهر کتاب همدان، مراسم یادبود قاسم امیری بود. این مراسم که به همت حسین زندی از هفتهنامه “ همدان نامه “ برگزار شده بود، از کتاب شعر” آسمانی در جیب” آخرین اثر قاسم امیری رونمایی شد. یک رونمایی در غیاب شاعر، چرا که شاعر در شهریورماه ۱۴۰۱ مرده بود.
13 بهمنماه 1401، در شهر کتاب همدان، مراسم یادبود قاسم امیری بود. این مراسم که به همت حسین زندی از هفتهنامه “ همدان نامه “ برگزار شده بود، از کتاب شعر” آسمانی در جیب” آخرین اثر قاسم امیری رونمایی شد. یک رونمایی در غیاب شاعر، چرا که شاعر در شهریورماه 1401 مرده بود.
همدانیهایی که از پیادهرو آرامگاه بوعلی عبور کرده باشند، احتمالاً مردی نحیف را دیده بودند که در کنار دیوار کوتاه دور آرامگاه، کنار نردههای آهنی، بساط دستفروشی کتاب را بر پا کرده است. این مرد نحیف، قاسم امیری بوده است. خیلیها احتمالاً ایستاده باشند، نگاهی به کتابها انداخته باشند، و احتمالاً کتابی خریده باشند.
میرزا آقا عسگری در جایی گفته است:
آقای قاسم امیری، شاعر رنجکشیده و بااستعداد کرمانشاهی که شنیدهام در حاشیه خیابانهای همدان کتاب میفروشد و در تنگنای زمانه هول و خفقان، بار دشوار زندگیاش را بر قامتی خم نشده میبرد. امیری را ندیدهام، نمیشناسم؛ اما میدانم که او پرتوی است از آتشی که دل ایرانیان را در درازای تاریخ امیدوار و زنده و بیدار نگهداشت است.
دو شعر کوتاه از قاسم امیری :
یک:
شهادت میدهم که در این
رستاخیز زنها تو بخوان
بانوان، گل سرسبد شجاعت
جسارت و شرافت بوده و
خواهند بود.
دو :
آنقدر خانه میسازیم
که کسی بیخانه نباشد
البته با چوبکبریت.
مرتضی صادقیان
- حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی