بزرگنمایی:
در شماره قبل، گزارشی مختصر از نحوه شکلگیری جمهوری خلق لهستان و دوران ذوب و اصلاحات گوملکا را بیان شد، حال به ادامه تاریخ مختصر جمهوری خلق لهستان پس از شکست اصلاحات تا سرنگونی جمهوری خلق لهستان و تشکیل جمهوری لهستان خواهیم پرداخت.
در شماره قبل، گزارشی مختصر از نحوه شکلگیری جمهوری خلق لهستان و دوران ذوب و اصلاحات گوملکا را بیان شد، حال به ادامه تاریخ مختصر جمهوری خلق لهستان پس از شکست اصلاحات تا سرنگونی جمهوری خلق لهستان و تشکیل جمهوری لهستان خواهیم پرداخت.
همانطور که در شماره قبل ذکر شد، در اواخر دوران گوملکا، پیروزی اسراییل در جنگ ششروزه بر اعراب باعث تشدید اختلافات در میان گروهها و جناحهای مختلف حزب متحد کارگران لهستان گردید، با توجه به یهودیتبار بودن برخی از بازماندگان جناح پولاوی، آنها برخلاف موضع رسمی حزب که حمایت از اعراب در برابر اسراییل وابسته به بلوک غرب بود، از پیروزی اسراییل بر اعراب بهعنوان پیروزی ما عنوان نمودند و همین اظهارات باعث تشدید احساسات ضدیهودی در لهستان شد و البته که بخشهایی از کهنه سربازهای جنگ و مقاومت در برابر ارتش آلمان نازی از این فرصت برای سرکوب و حذف اندک بازماندههای جناح پولاوی (حامیان اصلاحات و آزادسازی) استفاده کردند، این کهنه سربازها با تأکید بر حفظ وحدت ملی و تشکیل دولت قوی از مدتها پیش تحت عنوان پارتیزانها یکی از جناحها و گروههای درون حزب متحد کارگران لهستان متحد شده بودند که طی این دوره توانستند برخی گروههای راستگرای افراطی سابق همچون پاکس را هم جذب خود کردند.
پارتیزانها، مخالفین خود را که عموماً از حامیان آزادسازی نظام سیاسی و اقتصادی بودند را به تجدیدنظرطلبی و روزیزیونیست متهم نبودند و با متهم کردن آنها به پیروی از نظریههای گرامشی آنها را از حزب و دولت اخراج کردند که این افراد در خارج از حزب یک جریان روشنفکری منتقد با تأثیر بالابر جریانهای دانشجویی تشکیل دادند.
در آذرماه 1349، با مصوبه شورای مرکزی حزب، قیمت برخی مواد غذایی از 17 تا 36 درصد افزایش یافت، حدود دو هفته بعد و در عصر 12 دسامبر 1970، این مصوبه شورای مرکزی حزب اعلام عمومی شد، مخالفت با این مصوبه از روز 14 دسامبر شروع شد و شش روز ادامه یافت و طی آن در سه شهر به دفتر مرکزی حزب در آن شهرها حمله شد و البته که شورشها توسط شبهنظامیان زوما با شدت تمام سرکوب شد، یک روز بعد از پایان یافتن اعتراضات در 20 دسامبر 1970، با حمایت برژنف، رهبر وقت شوروی، گوملکا از سمت دبیر اول حزب و افراد نزدیک به او نیز از شورای مرکزی حزب و دفتر سیاسی حزب کنار گذاشته شدند و ادوارد گیرک بهعنوان دبیر اول جدید حزب انتخاب شد و سه روز بعد هم نخستوزیر، یوزف سیرانکیویچ پس از 16 سال از سمت نخستوزیری استعفا داد و جای خود را به معاون سابقش داد و خودش حدود دو سال بهعنوان رئیس شورای دولتی مشغول شد تا در سال 1972 او نیز بهصورت کامل کنار گذاشته شد.
اندکی پس از انتخاب گیرک بهعنوان دبیر اول حزب، او به دیدار برژنف رفت و انتظارات شوروی از دولت جدید لهستان را دریافت کرد، او مأمور شد تا ساختار مالکیت کشاورزی در کشور را به سمت ملی شدن تغییر دهد و تأثیرات غیر مارکسیستی در علوم انسانی رو حذف کند و البته که سیاست برخورد با کلیسا را در پیش بگیرد و روابط اقتصادی لهستان با سایر کشورهای بلوک شرق را افزایش دهد.
گیرک در فوریه سال 1971، دو ماه پس از تصویب افزایش قیمت مواد غذایی، این مصوبه را برای مدت دو سال متوقف کرد، تصمیمی که تا سال 1976 تمدید شد.
ادوارد گیرک با شعار «برای قویتر شدن لهستان وزندگی مردم در رفاه» و «باهم در حال ساختن لهستان دوم هستیم» ششمین برنامه اقتصادی جمهوری خلق لهستان، برنامه پنجساله چهارم را به تصویب شورای مرکزی حزب و سپس مجلس نمایندگان لهستان رساند تا لهستان با کمک وامهای بانکهای غربی و کمکهای شوروی یکی از درخشان ترین دورههای اقتصادی خود را طی کند و درآمد ملی تا حدود 60 درصد و دستمزدهای واقعی حدود 40 درصد افزایش یافت و بیش از 600 کارخانه صنعتی همچون بزرگترین نیروگاه زغالسنگ در جهان، کارخانه تولید خودرو فیات طی این سالها تأسیس شد. همچنین به لطف فنآوری خانههای پیشساخته، بیشترین تعداد آپارتمان در تاریخ لهستان طی این دوره ساخته شد.
طی این سالها منشور حقوق و وظایف معلمان برای افزایش حقوق معلمان تصویب شد و تعداد دانش آموزان با 40 درصد افزایش به 468 هزار نفر رسید. همچنین قانون کار لهستان تصویب شد، مرخصی زایمان از 12 هفته به 18 هفته افزایش یافت و تعداد کارگران و کارمندان از 2.2 میلیون نفر به 3.8 میلیون نفر افزایش یافت.
دستورالعمل و سیاست جدید کشاورزی به تصویب رسید که با استفاده از کمکهای فنی و سرمایهگذاری خارجی و بافاصله گرفتن از سیاستهای دولتی کردن کشاورزی، منجر به پیشرفت قابلتوجهی در کشاورزی در نیمه اول دهه 1970 شد. دو برابر شدن تعداد تراکتور و افزایش مصرف کودهای شیمیایی باعث شد طی این دوره تولید کشاورزی 22 درصد افزایش بیابد (گوشت خوک 80 درصد، گوشت گاو 50 درصد، تولید شیر تا 52 درصد، تولید طیور تقریباً دو برابر شد). قیمتهای ثابت و پایین مواد غذایی و افزایش نسبتاً سریع درآمد جمعیت منجر افزایش تقاضا و میزان مصرف مواد غذایی و افزایش یارانههای مواد غذایی شد.
در سال 1975 ناتوانی دولت در تأمین یارانه تولید مواد غذایی باعث سقوط رشد تولید محصولات کشاورزی شد و دولت برای تأمین بازار داخلی مجبور به محدود کردن صادرات مواد غذایی شد تا برای اولین بار در کل دوره پس از جنگ تراز تجارت خارجی مواد غذایی لهستان منفی گردد و برای نخستین بار پس از پایان جنگ دوم جهانی، سهمیهبندی محصولات غذایی دوباره اجرا گردید و شکر، نخستین ماده غذایی بود که کوپنی شد و طی چندین سال بعد گوشت، کره، بلغور، برنج، آرد، روغن، صابون، پودر لباسشویی، شیرینی، سیگار، الکل، بنزین، کفش و غیره هم کوپنی شدند.
بااینحال، پروپاگاندا و تبلیغات کاذب حاکمیت برای موفقیتهای روزافزون امکان تعدیل و تغییر در سیاستهای اقتصادی صنعتی را نمیداد و از سال 1976، سیاست رشد اقتصادی تیم ادوارد گیرک، عمدتاً مبتنی بر دریافت وامهای خارجی برای تولید محصولات مدرن و فروش آن به غرب جهت بازپرداخت وام شکل گرفت؛ اما مدیریت ناکارآمد و ضعیف باعث سرمایهگذاری بیشازحد در صنایع سنگین و معدنی شد و شوک اول و دوم نفتی در دهه 1970 میلادی و زمستان قرن سالهای 1978 تا 1979 تأمین منابع برای واردات اقلام ضروری برای تداوم تولید صنعتی در کارخانههای جدید را با مشکلات متعددی همراه کرد بهگونهای که چرخه تولید در بخشهای کلیدی اقتصاد مختل شد و کارخانهها متحمل زیانهای مالی شدیدی به علت تعطیلی کارخانهها به دلیل کمبود مواد اولیه و کسری فزاینده انرژی ایجاد شد تا برخلاف تصور سیاستگذاران اقتصادی جمهوری خلق لهستان بدهیهای خارجی نهتنها پرداخت نشد که به علت ناتوانی دولت در بازپرداخت آنها، مقدار بدهی خارجی لهستان از 1.2 میلیارد دلار در سال 1971 میلادی به نزدیک 24 میلیارد دلار در سال 1979 افزایش یافت.
بحران نخست نفتی در سال 1973 و بعد از کمک آمریکا به اسراییل در جنگ یوم کیپور و توقف تولید نفت در کشورهای عربی آغاز شد و قیمت نفت از سه دلار به 12 دلار برای هر بشکه افزایش یافت. به علت وجود شورای تعاون اقتصادی (کُمِکان) که پاسخ شوروی به طرح مارشال آمریکا بود و تأمینکننده اصلی انرژی در بلوک شرق هر پنج سال یکبار قیمتها را تغییر میداد، افزایش قیمت نفت با تأخیر به لهستان رسید بااینحال عملاً از اواخر سال 1974 درآمد حاصل از صادرات دیگر برای بازپرداخت وامها و واردات کالاهای موردنیاز کافی نبود و در پایان سال 1975 لهستان برای نخستین بار به علت کمبود منابع ارزی مجبور به اخذ وام ارزی از اتحاد جماهیر شوروی وام شد.
این شرایط باعث شد که نرخ رشد درآمد ملی لهستان شروع به کاهش کند؛ و از 9 درصد در سال 1975 به 8/6 درصد در سال 1976 و در سال بعد به 5 درصد کاهش یافت و در سال 1979 میلادی 2.3 درصد کاهش یافت. این شرایط وخیم اقتصادی باعث شده بود که لهستان بهتدریج بهعنوان یکی از پایگاههای گروههای عرب و فلسطینی برای انجام عملیات در اروپا تبدیل شود.
علاوه بر شرایط رو به وخامت اقتصادی در 10 فوریه 1976، سجم تغییراتی را در قانون اساسی جمهوری خلق لهستان برای اتحاد با اتحاد جماهیر شوروی به تصویب رساند که باعث مخالفت گسترده روشنفکران شد ولی اتفاق اصلی این سال، اندکی بعد و در ژوئن این سال با اعلام افزایش قیمت رسمی برخی کالاهای مصرفی بود، موج اعتصابات و اعتراضات کارگران در شهرهای مختلف لهستان اتفاق افتاد.
اگرچه از ابتدای سال میلادی، کمپینهای تبلیغاتی در روزنامهها ایجادشده بود که ذهن مردم را برای افزایش قیمت کالاها آماده کنند و در ژوئن 1976، مطبوعات محلی و ملی اطلاعاتی در مورد نرخ بیکاری در اروپا و آمریکای شمالی، بحران غذا و افزایش قیمت مواد غذایی در جهان منتشر کردند. همچنین اطلاعات عجیبوغریبی منتشر شد که ایسلند به لطف معرفی رژیم ماهی با مشکلات غذایی کنار میآید. کمیته مرکزی حزب متحد کارگران لهستان حتی تصمیم گرفت از اصطلاح "افزایش قیمت" استفاده نکند. علت مستقیم این اعتصابات سخنرانی نخستوزیر پیوتر یاروسزویچ بود.
در 3 خرداد 1355 نخستوزیر پیوتر یاروسزویچ در سخنرانی که بهصورت زنده از رادیو و تلویزیون پخش شد. تلاش کرد تا با نامیدن "اجرای منسجم مفروضات سیاست پس از دسامبر" و "تداوم پیشرفت در اوایل دهه 1970" این افزایش قیمتها که گاه تا هفتاد درصد بود را توضیح دهد.
روز بعد 25 ژوئن در شهرهای مختلف کشور اعتصابات و تظاهراتی تشکیل میشود که وقوع این ناآرامیها سانسور میشود و از آنها بهعنوان "افراطهای کوچک و هولیگانی" یاد میشود بااینوجود دولت از ترس گسترش اعتراضات از تصمیم افزایش قیمتهای خود عقبنشینی میکند و بااینوجود در برخی شهرها با استفاده از نیروهای شبهنظامی زوما با مخالفین و معترضین بهویژه در شهر رادوم به شدیدترین شکل ممکن برخورد میشود ولی یک سال بعد فرمان عفو عمومی صادر میشود.
طی این سالها از اتحاد بخشی از فعالان جوان اخراجی حزب کارگران متحد لهستان در سال 1965 و روشنفکران کاتولیک پیرامون مجله "زناک" اولین سازمان مخفی اپوزیسیون، توافقنامه استقلال لهستان، تأسیس شد، پس از اعتصابات ژوئن 1976، کمیته دفاع کارگران با هدف دفاع از کارگران شکل گرفت و اندکی بعد جنبش دفاع از حقوق بشر و شهروندی تأسیس شد.
اردیبهشت 1356، می 1977، استانیسلاو پیجاس، از اعضای کمیته دفاع از کارگران در شهر کراکوف به طرز مشکوکی کشته شد، علت مرگ او در رسانههای رسمی سقوط از پله عنوان شد اما مخالفین روایت دیگری از مرگ او داشتند و دولت را متهم به دخالت در مرگ او میکردند و تظاهرات گستردهای در شهرهای مختلف لهستان برگزار شد و درنتیجه این تظاهرات کمیتههای همبستگی دانشجویی در دانشگاهها و شهرهای اصلی لهستان تشکیل شد.
اما مهمترین اتفاق در میان اپوزیسیون لهستان، انتخاب یکی از اسقفهای لهستان بهعنوان پاپ جدید کلیسای کاتولیک بود، در اکتبر 1978، اسقف اعظم کلانشهر کراکوف، کاردینال کارول ویتیلا، بهعنوان پاپ ژان پل دوم انتخاب شد و در ابتدای سال بعد ژان پل دوم در سفر به لهستان، با انبوهی از مسیحیان کاتولیک دیدار کرد و از لزوم تغییرات در لهستان به گوشه و کنایه سخن گفت.
اما انتقادها از سیاستهای گیرک در خود حزب هم در حال افزایش بود و در فوریه 1980، هشتمین کنگره حزب متحد کارگران لهستان برگزار شد که طی آن پیوتر یاروسزویچ از دفتر سیاسی حزب کنار گذاشته شد و بهزودی از سمت نخستوزیری استعفا داد تا ادوارد بابیوچ جانشین او شود.
وضعیت اقتصادی رو به وخامت لهستان باعث شد دولت جدید به رهبری ادوارد بابیوچ سیاست ریاضت اقتصادی و انضباط مخارج بودجه را اعمال کنه و دوباره بحث افزایش قیمتها مطرح را مطرح نماید که دولت در واکنش به اعتصابات کارگران در ژوئیه 1980 با افزایش مزد اعتصابکنندگان موافقت کرد. اوضاع بهطور موقت آرام شد و حتی ادوارد گیرک برای تعطیلات به کریمه رفت؛ اما اواسط ماه بعد دوباره اعتصابات در شهرهای مختلف آغاز شد که معروفترین آن در 14 آگوست، در کارخانه کشتیسازی گدانسک بود که معترضین با تشکیل کمیته هماهنگی و همبستگی کارخانههای اعتصابی در سراسر لهستان را متحد کردند، مطالبات اعتصابکنندگان که در ابتدا ماهیت اقتصادی داشت، بهمرورزمان به مسائل عمومی اجتماعی نیز گسترش یافت و منجر به قراردادهای آگوست 1980 شد که بر اساس آنها اتحادیه مستقل کارگری خودگردان و مستقل از حزب موسوم به همبستگی تشکیل و به رسمیت شناخته شد تا برای نخستین بار در بلوک شرق، تشکیلات کارگری مستقل از حزب مدعی دفاع از حقوق کارگران تشکیل شود.
یک ماه بعد و در پلنوم کمیته مرکزی حزب متحد کارگران لهستان، تحتفشار حوادث، دبیر اول کمیته مرکزی، ادوارد گیرک، پس از یک حمله قلبی از قدرت برکنار شد تا دوران دبیر اولی گیرک در حزب هم پس از نزدیک به یک دهه به پایان برسد و راه برای رسیدن ژنرال یاروزلسکی فراهم شود.
علی صابری