مدخل "خوب زیستی" در دانشنامه فلسفی استنفورد- بخش دوم

نظریه های *خوب زیستن* اندیشه

نظریه های *خوب زیستن*

  بزرگنمایی:
بخش اول این نوشتار که ترجمه مدخل “خوب زیستن” از دانشنامه فلسفی استنفورد به قلم راجر کریسپ است و در شماره ۵۳ همین نشریه تقدیم خوانندگان گردید، تعریف ابتدایی مبحث و مفهوم کلی “خوب زیستن” در فلسفه بیان شد و نقدهایی بر این موضوع نیز برشمرده شد. اینک و در ادامه، مفاهیم و مکاتب مربوطه بررسی و معرفی می‌گردد.

بخش اول این نوشتار که ترجمه مدخل “خوب زیستن” از دانشنامه فلسفی استنفورد به قلم راجر کریسپ است و در شماره 53 همین نشریه تقدیم خوانندگان گردید، تعریف ابتدایی مبحث و مفهوم کلی “خوب زیستن” در فلسفه بیان شد و نقدهایی بر این موضوع نیز برشمرده شد. اینک و در ادامه، مفاهیم و مکاتب مربوطه بررسی و معرفی می‌گردد.

1. لذت‌گرایی
 از یک نظر، انسان‌ها همیشه در پی آن چیزی هستند که گمان می‌کنند بیشترین موازنه لذت را بر درد ایجاد می‌کند. این “لذت‌گرایی روانی” است و در اینجا دغدغه من نخواهد بود. در عوض، من قصد دارم در مورد “لذت‌گرایی ارزش‌گذارانه” یا لذت‌گرایی محتاطانه (مصلحت‌اندیشانه) بحث کنم که بر اساس آن “خوب زیستن”  بیشترین تعادل لذت بر درد را شامل می‌شود
این دیدگاه اولین بار توسط سقراط و پروتاگوراس در گفتگوی افلاطونی پروتاگوراس بیان شد که احتمالاً مشهورترین گزارش این دیدگاه هم هست (1). جرمی بنتام، یکی از مشهورترین لذت‌طلبان اخیر، کتابش” مقدمه‌ای بر اصول اخلاقی و قانون‌گذاری “ را این‌گونه آغاز می‌کند: “طبیعت، بشر را تحت حاکمیت دو فرمانروای چیره‌دست، یعنی درد و لذت قرار داده است. فقط این دو آنچه باید انجام دهیم را مشخص می‌کنند”.
لذت‌طلب در پاسخ به این سؤال که “رفاه از چه چیزی تشکیل‌شده است؟” پاسخ می‌دهد: “بیشترین موازنه لذت بر درد”. ما می‌توانیم این لذت‌گرایی را “لذت‌گرایی حقیقی” بنامیم. موضع لذت‌گرایی حقیقی شامل “لذت‌گرایی توضیحی” نیز می‌شود که در پاسخ به این سؤال که: چه چیزی لذت را خوب و درد را بد می‌کند؟، پاسخ می‌دهد: “دلپذیری لذت، دردناکی درد”. اگر یک لذت‌گرای اساسی را در نظر بگیرید که معتقد است آنچه لذت را برای ما خوب می‌کند این است که طبیعت ما را برآورده می‌کند، این نظریه‌پرداز، یک لذت‌گرای توضیحی نیست.
لذت‌گرایی (هیدونیسم) - همان‌طور که ریشه‌های باستانی آن  نشان می‌دهد - از دیرباز یک دیدگاه واضح و قابل‌قبول بوده است. “خوب زیستن” یعنی آنچه برای من خوب است، ممکن است تصور شود که به‌طور طبیعی با آنچه برای من خوب به نظر می‌رسد مرتبط است، و لذت برای اکثر مردم خوب به نظر می‌رسد. هر چیز دیگری در حدی که من از آن لذت می‌برم، می‌تواند برای من سودمند باشد.
ساده‌ترین شکل لذت‌گرایی، دیدگاه بنتام(2) است که بر اساس آن، هرچه فرد بتواند لذت بیشتری را در زندگی خود قرار دهد، بهتر خواهد بود و هرچه بیشتر دردناک باشد، بدتر خواهد شد. چگونه ارزش این دو تجربه (لذت بیشتر یا درد بیشتر) را اندازه‌گیری می‌کنیم؟ به گفته بنتام، مدت و شدت لذت یا درد تجربیات ما دو مؤلفه اصلی ارزیابی آن‌هاست.
بنتام تمایل داشت که لذت و درد را، همان‌طور که مفهوم شدّت ممکن است نشان دهد، نوعی احساس تلقی کند. یکی از مشکلات این نوع لذت طلبی که اغلب مطرح‌شده  این است که به نظر نمی‌رسد یک مؤلفه مشترک لذت‌بخشی در تجربه‌های مختلف افراد وجود داشته باشد. مثلاً لذتِ خوردن همبرگر، با لذّت خواندن شکسپیر یا با لذّت بازی واترپلو چه اشتراکی با یکدیگر دارد؟ در عوض، به نظر می‌رسد که تجربیات خاصی هم وجود دارد که ما معمولاً  چون از آن‌ها لذت می‌بریم، مایل هستیم آن‌ها را  ادامه دهیم. حتی ممکن است که مایل باشیم تا از این تجربیات در راستای اهدافی فلسفی به‌عنوان لذت نام ببریم (هرچند برخی از آن‌ها معمولاً به‌عنوان تجربه لذت‌بخش توصیف نمی‌شود مانند غواصی در غار بسیار عمیق و تنگ که برای اشخاصی با اهداف فکری خاص لذت‌بخش است).
هدونیسم می‌تواند صرفاً با درنظرگرفتن هرگونه دیدگاهی  که در مورد لذت، قابل‌تصور است، از این اعتراض جان سالم به درببرد. اعتراض جدی‌تر به موضع ارزیابی خود لذت‌گرایی است. به‌عنوان‌مثال، توماس کارلایل(3)، مؤلفه لذت‌گرایانه فایده‌گرایی را “فلسفه خوک” توصیف کرده. نکته این است که لذت‌گرایی ساده همه لذت‌ها را در یک سطح قرار می‌دهد، چه پایین‌ترین لذت حیوانات از رابطه جنسی باشند و چه بالاترین ارزش زیبایی‌شناسی باشند. 
می‌توان با یک آزمایش فکری این موضوع را روشن کرد. تصور کنید که به شما این امکان را می‌دهند که یک زندگی انسانی بسیار کامل داشته باشید، یا یک صدف بسیار حساس  که لذت بسیار کمی را تجربه می‌کند، باشید. همچنین فرض کنید که عمر این صدف می‌تواند تا زمانی که شما دوست دارید طول بکشد، درحالی‌که عمر انسان فقط هشتاد سال خواهد بود. اگر بنتام درست می‌گفت، طول عمر صدف باید به‌گونه‌ای باشد که شما آن را بر انسان ترجیح  دهید. ولی بااین‌حال، بسیاری می‌گویند که آن‌ها زندگی انسان را بر زندگی صدف در هر مقدار طولانی ترجیح می‌دهند.
در حال حاضر، این‌یک بحث ساده علیه لذت‌گرایی ساده نیست. در واقع برخی از مردم حاضرند بپذیرند که به‌تدریج، عمر صدف ترجیح داده می‌شود. اما جایگزینی برای لذت طلبی ساده وجود دارد که توسط جان  استوارت میل(4) تحت تأثیر بحث لذت طلبی افلاطون در انتهای کتاب جمهوری، مطرح‌شده است(5). میل از تمایز بین لذت‌های بالاتر و پایین‌تر استفاده می‌کند. میل ویژگی سومی را به دو عامل تعیین‌کننده‌ای که توسط بنتام مشخص‌شده یعنی مدت و شدت، اضافه کرد(6). او برای تمایز این ویژگی از دو ویژگی کمّی موردنظر بنتام، ویژگی سوم موردنظر خود را یک کیفیت نامید. ادعای او این است که برخی لذت‌ها، به دلیل ماهیت خود، ارزشمندتر از بقیه هستند. به‌عنوان‌مثال، لذت خواندن شکسپیر، بر اساس ماهیت آن، از هر مقدار لذت اولیه‌ای که حیوانات داشته باشند، ارزشمندتر است. اگر دقت داشته باشیم، آنچه میل گفته را  می‌توانیم مشاهده کنیم چون برمی‌خوریم و می‌بینیم کسانی را که هر دو نوع لذت را تجربه کرده‌اند و قاضی شایسته‌ای هستند، بر همین اساس انتخاب‌های خود را انجام می‌دهند.
اعتراض دیرینه به حرکت میل در اینجا این بود که او ادعا داشت دیگر نمی‌توان از موضع وی به‌عنوان لذت‌گرایی (یا آنچه من “لذت‌گرایی توضیحی” نامیده‌ام) یادکرد. اگر لذت‌های بالاتر به دلیل ماهیتشان برتر باشند، آن جنبه از ماهیت آن‌ها نمی‌تواند خوشایند باشد، زیرا خوشایندی آن‌ها را فقط مدت و شدت می‌تواند تعیین کند. به‌هرحال میل از خواصی مانند اصالت و نجابت سخن می‌گوید که بر ارزش یک لذت می‌افزاید. باید اعتراف کرد که میل در اینجا، به‌قول‌معروف، “نزدیک باد قایقرانی می‌کند!”(7) چون فضایی منطقی برای موضع لذت طلب وجود دارد که به ویژگی‌هایی مانند “اصالت و نجابت” اجازه می‌دهد خوشایند بودن یک امر را تعیین کنند  و میل اصرار دارد که فقط خوشایند بودن، ارزش را تعیین می‌کند. اما جای تعجب دارد که چگونه اصالت و نجابت می‌تواند بر خوشایندی یک امر تأثیر بگذارد و چرا میل به این ایده نمی‌رسد که اصالت و نجابت به‌خودی‌خود یک دارایی خوب و مطلوب هستند.
در بالا به معقول بودن این ادعا اشاره کردم که اگر از چیزی لذت نبرم آن چیز نمی‌تواند برای من مفید باشد. برخی از غیر لذت‌گرایان این امر را رد کرده‌اند درحالی‌که به‌اصطلاح نیاز به تجربه را برای خوب زیستن پذیرفته‌اند. آن‌ها می‌گویند آنچه مهم است آگاهیِ ارزشمند است و آگاهی می‌تواند به دلایل غیر لذت‌گرایانه (هدونی) نیز ارزشمند باشد.(8) 
اما اعتراض سنگین‌تری نیز به همه انواع لذت طلبی وجود دارد که به‌اصطلاحاً “ماشین تجربه” نامیده شده. تصور کنید من یک دستگاه دارم که می‌توانم شمارا تا آخر عمر به آن متصل کنم. این دستگاه هر نوع تجربیات ارزشمند یا لذت‌بخش را برای شما به ارمغان می‌آورد، مثل نوشتن یک رمان عالی، ایجاد صلح در جهان و ... . شما نمی‌دانید که روی دستگاه هستید و هیچ نگرانی‌ای در مورد خرابی دستگاه یا هر نگرانی دیگری برایتان وجود ندارد. آیا خودتان را به چنین دستگاهی وصل می‌کنید؟ آیا این کار ازنظر “خوب زیستن” کار عاقلانه‌ای است؟
رابرت نوزیک(9) معتقد است که این‌یک اشتباه بزرگ است. او می‌گوید: ما می‌خواهیم برخی کارها را انجام دهیم ... ما می‌خواهیم به شیوه‌ای خاص عمل کنیم ... اتصال به یک ماشین تجربه ما را به یک واقعیت ساخته دست انسان محدود می‌کند(10).
حتی بنا به فرض، با اجازه دادن به انتخاب‌های واقعی و با ایجاد دسترسی به یک دنیای مجازی مشترک توسط سایر کاربران یا  با به‌وجودآوردن دنیایی که در آن ارتباط معمولی امکان‌پذیر است، بتوان تجربه این دستگاه را خوشایندتر هم کرد. اما این هم برای بسیاری از مخالفان لذت طلبی کافی نخواهد بود. 
یک نوع پاسخ دیگر از به‌اصطلاح “بیرونی‌گرایی” فلسفه ذهن شروع می‌شود  که بر اساس آن، محتوای حالات روانی توسط حقایقی خارج از تجربه کننده آن حالات تعیین می‌شود؛ بنابراین، تجربه نوشتن یک رمان عالی کاملاً متفاوت از آن چیزی است که نوشتن واقعی یک رمان عالی در عالم واقع است، هرچند که  ممکن است “از درون” برای شخص  غیرقابل تشخیص باشند. اما اگر جهان می‌تواند بر محتوای تجربیات من تأثیر بگذارد بدون اینکه من در موقعیتی باشم که از آن آگاه باشم، چرا نباید مستقیماً بر ارزش تجربه من نیز تأثیر بگذارد؟
قوی‌ترین اقدامی که لذت‌طلبان باید انجام دهند این است که قدرت ظاهری اعتراض ماشین تجربه را بپذیرند، اما تأکید کنند که درجایی از زندگی ما که ممکن است با لذت طلبی توجیه شود، این توجیه بر شهودهای عقل سلیم استوار است. این کار برای اتخاذ موضعی مشابه آنچه توسط “فایده‌گرایان دو سطحی”، در پاسخ به نمونه‌های متضاد ادعاشده بر اساس اخلاق عقل سلیم اتخاذشده، انجام‌شده است. لذت‌گرایان به‌اصطلاح “پارادوکس لذت‌گرایی” اشاره می‌کنند. حالتی که در آن، لذت به‌طور مؤثرتری به‌طور غیرمستقیم دنبال می‌شود. اگر آگاهانه تلاش کنم که لذت خود را به حداکثر برسانم، قادر نخواهم بود خود را در آن فعالیت‌ها غوطه‌ور کنم. مانند خواندن یا بازی کردن که تلاش آگاهانه برای لذت‌بخش نمودن آن‌ها مانع غوطه-ور شدن در آن‌ها می‌شود. ولی اگر ما اعتقاد داشته باشیم که این فعالیت‌ها مستقل از لذتی که از انجام آن‌ها به دست می‌آوریم ارزشمند نیز هستند، احتمالاً درمجموع نیز لذت بیشتری را کسب خواهیم کرد.
گرچه این‌گونه برخوردها در فلسفه اخلاق مایه تأسف است؛ اما نباید کنار گذاشته شود(11). آن‌ها پرسش‌هایی را در مورد معرفت‌شناسی اخلاق، منبع و وضعیت معرفتی عمیق‌ترین باورهای اخلاقی ما مطرح می‌کنند که ما از پاسخ دادن به آن بسیار دورتر از آن چیزی هستیم که بسیاری تصور می‌کنند. مطمئناً روند کنونی رد سریع لذت‌طلبی بر مبنای تجزیه سریع اعتراض ماشین تجربه ازنظر روش‌شناسی مناسب نیست.


توضیحات:
1.  .Plato, Protagoras, C.C.W. Taylor (ed. and trans.), Oxford: Clarendon Press, 1976, [C4 BCE],351b-c
برای ترجمه فارسی این اثر نک: مجموعه آثار افلاطون، ترجمه محمدحسن لطفی و رضا کاویانی، تهران، انتشارات خوارزمی،1380ش،جلد 1 صص 117-8
2.  Jeremy Bentham (1748–1832) فیلسوف، حقوقدان و اصلاح‌گر اجتماعی انگلیسی بود. او به‌عنوان بنیان‌گذار فایده‌گرایی مدرن شناخته می‌شود.
3.  Thomas Carlyle (1795–1881) زبان‌شناس، تاریخ‌نگار، مترجم، ریاضی‌دان، فیلسوف، مقاله‌نویس، و نویسنده اهل اسکاتلند، منتقد فایده‌گرایی و بخصوص لذت‌گرایی
4.  John Stuart Mill (1806 – 1873) فیلسوف بریتانیایی  صاحب اثر در زمینه منطق، شناخت‌شناسی، اخلاق، اقتصاد و فعال عرصه سیاست که دکتر عبدالکریم سروش او را استقرا گرایی قهّار و متقلّب معرفی می‌کند.
5.  Plato, Republic, G.M. Grube (trans.), revised C.D.C. Reeve, Indianapolis: Hackett, 1992,  [C4 BCE], 582d-583a
برای ترجمه فارسی نک: مجموعه آثار افلاطون، ترجمه محمدحسن لطفی و رضا کاویانی، تهران، انتشارات خوارزمی،1380ش، جلد 2، ص 35-1231
6.  Mill, J.S., 1863 [1998], Utilitarianism, R. Crisp (ed.), Oxford: Oxford University Press, , ch. 2
برای ترجمه فارسی نک: میل، جان استیوارت، فایده‌گرایی، ترجمه مرتضی مردیها، تهران، نشرنی، چاپ چهارم،1394ش، ص 53 و ص 187 
7.  نزدیک باد قایقرانی کردن کنایه است از خطر نکردن و موضع بدون ریسک اتخاذ کردن است. 
8.  Kriegel, U., 2019, “The Value of Consciousness”, Analysis, 79: 503–20.
9. Robert Nozick (1938-2002) فیلسوف سیاسی آمریکایی که تا هنگام مرگ، استاد کرسی فلسفه در دانشگاه هاروارد بود. دیگر آثارش درزمینه نظریه تصمیم و شناخت‌شناسی هستند. جستار اصلی نوزیک و فشرده سخن او دفاعی همه‌جانبه و ریشه‌ای از اختیار گرایی و آزادی‌گرایی است تا آنجایی که برخی او را مدافع اختیارگرایی رادیکال خوانده‌اند.
10.  Nozick, R., 1974, Anarchy, State, and Utopia, Oxford: Basil Blackwell,p43
11.  برای بحث متعادل در مورد ماشین تجربه و مرور نظریات 
مقابل نک:  Lin, E., 2016, “How to Use the Experience Machine”, Utilitas, 28: 314–32.


کاظم طیبی فرد 


نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

نقش و جایگاه شوراهای شهر و روستا در مدیریت شهری و روستایی

چرا مدیریت شهری

شهر دیروز، شهر امروز و شهر فردا

آزمون های قبل ورود به شورا، منجر به بهبود کیفیت مدیریت شهر میشود

دیدگاه های نوین مدیریت شهری پایدار

شهر و لزوم تحلیل آن

برنامه‌ریزی کاربری زمین شهری: اصول و چالش‌ها

بافت‌های فرسوده و ناکارآمد شهری: تعریف، تحلیل و راهکارهای مداخله

شاخص‌های اقتصادی شهری و بودجه‌بندی شهرداری‌ها: اصول و اهمیت

ساختار و تشکیلات برنامه‌ریزی شهری در ایران

شوراهای اسلامی شهر و روستا: ساز و کار مشارکت مردم در مدیریت شهری

فناوری در مدیریت شهری

حمل‌ونقل شهری: مفاهیم، سیر تحول و انواع سیستم‌ها

دیپلماسی شهری: راهکاری برای ورود شهرها به عرصه بین‌الملل

مراحل هشت گانه برنامه ریزی شهری

دولت چهاردهم چه کارهائی می‌تواند بکند؟

بر در ارباب بی‌مروت قدرت

پدیدارشناسی جنگ

چگونه سوسیال دموکرات شدم

استرس شغلی در کارگران

رنگین کمان مدارس در ایران

ورودهای غیر مجاز

کیک محبوب یک‌ پرستار

وقتی مطالبه ای باشد، دولت تلاش خواهد کرد تا پاسخی فراهم کند

سند چشم انداز ایران

روایت و پند

نعمت خرسندی و درویشی

بیانیه روز جهانی مبارزه با تغییر اقلیم

مزایای انتخاب یک مدیر بومی برای محیط زیست

نحیف، مثل تاریخ!

بالکن رسوایی

کلیسای وانک

جهان در هفته‌ای که گذشت (86)

مجمع عمومی سالیانه حزب اراده ملت ایران

شورای شهر با حاما

حاما نیوز در اینستاگرام فعال شد

مجموعه چهار جلدی کتاب‌های سازوکار حزبی منتشر شد

سه‌شنبه‌های گفت‌وگو

اندر احوالات گفتگوهای ما

نقشه راه

دین

تبیعض جنسیتی و فمنیسم

تبعیض جنسیتی و فمنیسیم2

الزامات «گفت‌وگوی نتیجه‌بخش»

دین و سکولاریسم

خروج افغان‌ها

ازدواج

ازدواج 2

جنگ در منطقه

مقاومت در منطقه