نگاهی به شعری از بانو سیمین بهبهانی

نغمه روسپی معرفی و پیشنهاد

نغمه روسپی

  بزرگنمایی:
نمادهای این شعر، سنّتی هستند. مثل رخ و زلف و بوی مشک. امّا توصیفی از یک معشوقه سنتی در میان نیست. زنی که سیمین در این شعر بازمی‌نماید، روسپی است و شعر بیش از آن‌که به بدن آن بپردازد، به آنچه در قلب این زن بینوا می‌گذرد، می‌پردازد.

نمادهای این شعر، سنّتی هستند. مثل رخ و زلف و بوی مشک. امّا توصیفی از یک  معشوقه سنتی در میان نیست. زنی که سیمین در این شعر  بازمی‌نماید، روسپی است و شعر بیش از آن‌که به  بدن آن بپردازد، به آنچه در قلب این زن بینوا می‌گذرد، می‌پردازد. زن روسپی اگر جام شرابی می‌طلبد، برای سرپوش گذاشتن بر اندوه درونی است و نه به‌قصد شاد خواری و سرمستی. چه، برای زنده‌ماندن باید خود را همواره سرزنده و شادابی جلوه دهد تا بتواند در چشم مرد خریدارش خواستنی شود.
بهبهانی شعر خود را «سخن دل» می‌نامد و برآن است که هیچ‌گاه به‌وقت سرودن «باکسی جز آنکه در قلب» اوست هم‌سخن نشود. «نغمه روسپی» با همه دل‌انگیزی‌اش دشواری‌های کار یک زن شاعر سنت‌شکن در روزگار کنونی را وامی نماید؛ شاعری که با آگاهی از شرایط ناهموار اجتماعی زنان، لبان شیرینش زنهار می‌دهد تا بی‌پروا هرآن چه را در دل می‌گذرد در سخن آشکار نکنند. گوئی این شعر که از زبان آن روسپی بینواست پندی نیز برای زن شاعر نهفته دارد.
زن روسپی در شعر بهبهانی، زنی  آگاه و پر اراده است؛ اما این خصوصیات، او را به ویرانگری می‌برد. او به یاری این اراده همه نشانه‌های غم‌های درون را در پس پرده راز پنهان می‌کند تا حریف خریدار را شاد کند.
نغمه روسپی درآمدی بر اندیشه‌ورزی و دل‌بستگی ادبی بهبهانی به شیوه نگاه و تفکر زنان در روزگار طوفانی ایران مدرن است. بهبهانی، امّا، در سفر خویش به سرزمین «شعر زنانه»، به زن گلوئی برای آواز می‌دهد تا تداعی را که در جامعه مردسالار شنیده نمی‌شود، به زبان آورد. بازنمائی‌های او از حال‌وروز زنان نه چندوچون جلوه‌های بدنی که کشاکش‌های درونی در روح زنان را می‌گوید.

بخش هایی از شعر نغمه روسپی:

بده آن قوطی سرخاب مرا
تا زنم رنگ به بی‌رنگی خویش
بده آن روغن، تا تازه کنم
چهر پژمرده ز دل‌تنگی خویش 

بده آن عطر که مشکین سازم
گیسوان را و بریزم بر دوش
بده آن جامه‌ی تنگم که کسان
تنگ گیرند مرا در آغوش 

...

بده آن جام که سرمست شوم
به سیه بختی خود خنده زنم
روی این چهره‌ی ناشاد و غمین
چهره ئی شاد و فریبنده زنم 

...

پرکس بی‌کسم و، زین یاران
غمگساری و هواخواهی نیست،
لاف دلجوئی بسیار زنند
لیک جز لحظه کوتاهی نیست
 
نه مرا همسر و هم‌بالینی
که کشد دست وفا بر سر من
نه مرا کودکی و دلبندی
که برد زنگ غم از خاطر من 

آه، این کیست که در می‌کوبد؟
- همسر امشب من می‌آید!
وای، ای غم، ز دلم دست بکش
کاین زمان شادی او می‌باید! 

...


مرتضی صادقیان


نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

نقش و جایگاه شوراهای شهر و روستا در مدیریت شهری و روستایی

چرا مدیریت شهری

شهر دیروز، شهر امروز و شهر فردا

آزمون های قبل ورود به شورا، منجر به بهبود کیفیت مدیریت شهر میشود

دیدگاه های نوین مدیریت شهری پایدار

شهر و لزوم تحلیل آن

برنامه‌ریزی کاربری زمین شهری: اصول و چالش‌ها

بافت‌های فرسوده و ناکارآمد شهری: تعریف، تحلیل و راهکارهای مداخله

شاخص‌های اقتصادی شهری و بودجه‌بندی شهرداری‌ها: اصول و اهمیت

ساختار و تشکیلات برنامه‌ریزی شهری در ایران

شوراهای اسلامی شهر و روستا: ساز و کار مشارکت مردم در مدیریت شهری

فناوری در مدیریت شهری

حمل‌ونقل شهری: مفاهیم، سیر تحول و انواع سیستم‌ها

دیپلماسی شهری: راهکاری برای ورود شهرها به عرصه بین‌الملل

مراحل هشت گانه برنامه ریزی شهری

دولت چهاردهم چه کارهائی می‌تواند بکند؟

بر در ارباب بی‌مروت قدرت

پدیدارشناسی جنگ

چگونه سوسیال دموکرات شدم

استرس شغلی در کارگران

رنگین کمان مدارس در ایران

ورودهای غیر مجاز

کیک محبوب یک‌ پرستار

وقتی مطالبه ای باشد، دولت تلاش خواهد کرد تا پاسخی فراهم کند

سند چشم انداز ایران

روایت و پند

نعمت خرسندی و درویشی

بیانیه روز جهانی مبارزه با تغییر اقلیم

مزایای انتخاب یک مدیر بومی برای محیط زیست

نحیف، مثل تاریخ!

بالکن رسوایی

کلیسای وانک

جهان در هفته‌ای که گذشت (86)

مجمع عمومی سالیانه حزب اراده ملت ایران

شورای شهر با حاما

حاما نیوز در اینستاگرام فعال شد

مجموعه چهار جلدی کتاب‌های سازوکار حزبی منتشر شد

سه‌شنبه‌های گفت‌وگو

اندر احوالات گفتگوهای ما

نقشه راه

دین

تبیعض جنسیتی و فمنیسم

تبعیض جنسیتی و فمنیسیم2

الزامات «گفت‌وگوی نتیجه‌بخش»

دین و سکولاریسم

خروج افغان‌ها

ازدواج

ازدواج 2

جنگ در منطقه

مقاومت در منطقه