رسانه در جایگاه حزب سیاسی
ویژه نامهها
بزرگنمایی:
بعد از قلع و قمع همه فاکتورهای معرف حکومت مردم بر مردم به اینجا رسیده ایم که بگوییم دمکراسی همانا حاضر شدن در پای صندوق رای است آن هم نه برای آنکه نمایندگان واقعی مردم برگزیده شوند
حسن اسدی
بعد از قلع و قمع همه فاکتورهای معرف حکومت مردم بر مردم به اینجا رسیده ایم که بگوییم دمکراسی همانا حاضر شدن در پای صندوق رای است آن هم نه برای آنکه نمایندگان واقعی مردم برگزیده شوند و باری از مشکلات جامعه و مانعی از پیش پای توسعه برداشته شود، بلکه برای آنکه صندلی های مجلس خالی نماند و آمار ها سر افکنده مان نکند. از این روست که انتخابات مجلس برگزار می شود و نماینده ها به مجلس می روند. اما به جای آن که کاری برای مردم بکنند، به جای آنکه تغییری در متن و نگاه ها و تحولی در حرکت کلی سیستم ایجاد کند که به نفع مردم، جامعه و کشور تمام شود، چهار سال روی صندلی ها می نشینند و از مزایای شغل نمایندگی مجلس بهره می برند. به جای اینکه نهیبی و یا اندک تذکر و اخطاری از جانب مجلسیان به مسئولان برسد و از منظر نظارت به وظیفه خود عمل کنند تنها به این فکر می شود که قانون روی قانون تلنبار کنند. از دموکراسی مجلسی داریم که فکر نمی کند جوان با این تورم با این اجاره ها با این حقوق ها با این بیکاری چگونه باید ازدواج کند ولی قانون فرزند آوری تصویب می کند. نماینده مجلس به صورت سرباز جوان در حال خدمت سیلی می زند و مجلسی به این فکر می کند که اگر فرزند سربازش غایب است با تغییراتی در قانون نظام وظیفه معافیت بگیرد. به این فکر می کند که چگونه دخترش را از دانشگاهی درجه چهار به دانشگاهی تاپ درتهران منتقل کند و یا با فریاد زدن و درخواست برای افزایش نرخ جذب دانشجو در رشته پزشکی عزیزی را که سالیان بعد دیپلمه خواهد شد و احتمالا در کنکور پزشکی بخت چندانی ندارد به پزشکان آینده مملکت اضافه کند. مجلسی به این فکر می کند که چطور ماشینی دیگر بگیرد، چطور از حوزه انتخابیه اش استخدام های بیشتری داشته باشد تا رای جمع کند و... مسلم است که با این وضعیت چندان دور نخواهد بود که باز کسانی با حداقل اقبال جامعه به عنوان نماینده و با اختصاص امتیاز های مختلف در مجلس خواهد نشست اما تنها چیزی که خود را در مقابل آن مسئول نخواهد یافت، نمایندگی مردم است.
متاسفانه دمکراسی را به حاضر شدن پای صندوق رای محدود کرده ایم حال اگر آسیب شناسانه به موضوع نگاه کنیم علت غایی چنین افول و سقوطی را می توانیم در نبود حزب جست و جو کنیم زیرا تنها در فقدان انعقاد تعهدات لازم بین مردم و نماینده است که نماینده می تواند به جای پرداختن به وظایف رسمی و قانونی دنبال حل مشکلات شخصی خود برود و تازه همین اندازه قدرت دخالت را منتی و نعمتی بداند که مردم باید برای آن شکر گذار باشند!
در کنار فقدان کارکرد درست احزاب، این وضعیت را می توان به مطبوعات، رسانه ها و شبکه های اجتماعی متصل کرد. رسانه متعلق به مرد و منعکس کننده آرا و نظرات جامعه است. رسانه هم کارکردی مشابه حزب دارد. مخاطب جمع می کند، آموزش می دهد، هدایت می کند و مرجعیت و پاسخگویی دارد. اما وقتی رسانه هم همچون احزاب کارکرد ذاتی خود را از دست می دهد چه می شود؟ فردی را پیدا می کنند و با پروپاگاندا در خصوص وابستگی او به مراجع ملی و یا نزدیکی اش به نهاد های خاص او را به چهره تبدیل می کنند و به مجلس می فرستند تا بتوانند در دوره چهار ساله حضور او در مجلس از نعماتی برخوردار شوند و فرد مذکور منافع آن ها را تامین کند.
رسانه ها افرادی را به عنوان شخصیت های خدوم و مردمی معرفی می کنند و به آن ها وزن می دهند که عملا آنطور نیست. درحالیکه رسانه باید به دنبال افزایش آگاهی مردم و به دنبال مصلحت جامعه باشد نه این که نان به این و آن برساند.
یعنی می شود رسانه ها را از این وضعیت مخرب یا در بهترین حالت انفعالی خارج کرد و بر محور منفعت و مصلحت جامعه و کشور حرکت داد؟! ماموریت احزاب و رسانه ها بسیار به هم شبیه است. چون حزب ساختار مدونی دارد و دارای ظرفیت های تحقیق و پژوهش است. استعداد ها را کشف می کند و نیروهای سیاسی در حزب تربیت می شوند. احزاب می توانند اعضای خود را متعهد و قانون مند پرورش دهند. در مورد رسانه هم این موارد صادق است. رسانه هم باید بر محور تعهد و قانون حرکت کند. وقتی رسانه ای تمام قد پشت شخصیتی ایستاده موظف است مسئولیت این حمایت را بر عهده بگیرد. ولی نعمت رسانه مردم هستند وقتی احساسات مردم را به نفع شخصیتی برانگیختید این ماموریت ادامه دارد و مرحله پاسخگویی پیش رو است. رسانه نمی تواند در برابر عملکرد نمایندگانی که تبلیغشان کرده سکوت کند. مردمی که تاوان عملکرد مجالس و دولتمردان را می دهند چوب ساده انگاری خود را نمی خورند آن ها از سمت ارزش والایی مثل اعتماد صدمه دیده اند. نماینده مجلس می تواند به این راحتی یک ارزش اخلاقی را در جامعه تضعیف یا نابود کند.
- حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی