مروری بر کتاب "بزهکاری نوجوانان و ریشه‌های آن"

نسل Z، نسل پرخطر اندیشه

نسل Z،  نسل پرخطر

  بزرگنمایی:
در ماه‌های اخیر و پس اعتراضات، نسل موسوم به نسل Z یعنی نوجوانان، مورد توجه قرار گرفتند، چراکه محور اعتراضات، مطالبات آنها بود. تلاطم و عصیان که مقتضای سن این نسل است، از قضا، با انبوه مطالبات اجتماعی انباشته شده مقارن شد. این نسلِ پر خطر، امروز بیش از هر روز در معرض خطر انحراف است.

در ماه‌های اخیر و پس اعتراضات، نسل موسوم به نسل Z یعنی نوجوانان، مورد توجه قرار گرفتند، چراکه محور اعتراضات، مطالبات آنها بود. تلاطم و عصیان که مقتضای سن این نسل است، از قضا، با انبوه مطالبات اجتماعی انباشته شده مقارن شد. این نسلِ پر خطر، امروز بیش از هر روز در معرض خطر انحراف است.
در نوشتار زیر، خانم سکینه باران چشمه، دانشجوی علوم تربیتی، تلخیصی از کتاب “بزهکاری نوجوانان و ریشه‌های آن”، نوشته رخشنده ابرقوئی را بازنویسی و تلخیص کرده که حاوی نکات راهبردی و مهمی برای خانواده‌ها، نظام آموزشی و مدیران سیاسی است. 


یکی از مسائل ناراحت کننده امروز که توجه محققان، جامعه شناسان و روان شناسان را به خود جلب کرده موضوع نوجوانان و جوانان بزهکار است، نویسنده با اشاره به اینکه بعضی ارتکاب جوانان به گناه را از اختصاصات جوامع متمدن و پیشرفته امروزی دانسته‌اند، ادامه می دهد که عده ای اعتقاد دارند که بشر به همان سرعتی که به سوی پیشرفت و  تکامل صنعتی و مادی پیش می‌رود از معنویات فاصله می‌گیرد و به سوی تبهکاری و قانون شکنی گام برمی‌دارد. عده‌ای هم علت این پدیده را سستی اعتقادات دینی و مذهبی دانسته‌اند و معتقدند که علم و ایمان و عمل صالح موجبات رشد انسان را فراهم می‌کند و اخلاق نکوهیده مانند خود پرستی، حب دنیا و تکبر سبب می‌شود انسان از رشد و کمال بازمانده و در نهایت به تبهکاری و ارتکاب گناه روی آورد.
بزهکاری و علل و انگیزه‌های آن ازجمله مشکلات اجتماعی است که از دیرباز چشم تیزبین و ذهن روشن محققین و دانشمندان از آن غافل نبوده است. افزایش میزان تبهکاری و بزهکاری از چند قرن پیش یعنی از اواخر قرن نوزدهم و پس از دو جنگ بین‌الملل اول و دوم که منجر به متلاشی شدن خانواده‌ها و سرگردانی کودکان گردید، موردبحث محافل بین‌الملل قرار گرفت. در سال 1984 در اعلامیه حقوق بشر و اعلامیه‌های سایر سازمان‌های بین‌المللی لزوم توجه به حقوق اساسی و ارزش‌های بشری و حفظ حقوق حقّه کودکان منظور گردیده و به رسمیت شناخته شده است.
بزهکاری نوجوانان یکی از انواع ناسازگاری زیستی، روانی، اجتماعی است و چنانچه “لاوری” می گوید، سلوک رفتاری که خود شخص را ارضا ء نماید؛ ولی موردپسند جامعه نباشد سلوک دشوار یا بزهکاری و حتی در برخی موارد جنایت نامیده می‌شود. 
کانگر (1983) ازدیاد جرم و جنایت و تشکیل باندهای بزهکاری را توسط نوجوانان از اختصاصات جوامع کنونی دانسته و معتقد است که تحریک جامعه امروزی با پدیده هایی از قبیل صنعتی شدن کشورها، ازدیاد مهاجرت، نفوذ فرهنگ‌های مختلف در یکدیگر، ازدیاد مشکلات اجتماعی، اختلاف طبقاتی و فقر، فقدان اعتقادات مذهبی و اخلاقی، منازعات خانوادگی و غیره، انگیزه‌های برونی و درونی نوجوانان را در ارتکاب بزهکاری تشکیل می‌دهد. 
تحقیقات میدانی مؤسسه تحقیق جرم و جنایت در امریکا نشانگر این مطلب مهم بوده است که بین سال‌های 1980 تا 1989 میزان جنایت 69 درصد، تجاوزهای  جنسی 16 درصد و بالاخره مشاجرات توأم با خشونت 102 درصد نسبت به سال‌های قبل از آن افزایش داشته است. به‌طورکلی، بزهکاری عبارت است از مجموعه رفتارهایی که نوجوانان و جوانان برخلاف قوانین اجتماعی و اخلاقی مرتکب می‌شوند. 
علل بزهکاری، عبارت  است از مجموعه ویژگی های فردی، اخلاقی، خانوادگی، مذهبی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و بزه ها، عبارت‌اند از عملی که برخلاف موازین، مقررات، قوانین و معیارهای ارزشی و فرهنگی جامعه باشد. اعمال بزهکارانه نوجوانان اموری است که قانون آن را برای نوجوانان به‌عنوان بزه تعریف می کند. قوانین مربوط به بزه نوجوانان در کشور‌های مختلف فرق می‌کند؛ اما به‌طورکلی بزهکاری است که متهم به ارتکاب عمل ضداجتماعی یا قانون‌شکنی شده است. البته بعضی معتقدند که جرم عملی است که باعث برهم‌خوردن نظم اجتماعی می‌شود  و برخی دیگر جرم را یک پدیده جهانی و همگانی می دانند که از بدو پیدایش انسان به نحوه های گوناگونی مثل سرپیچی، سرکشی، رفتار ناشایست به عنوان جرم وجود داشته است.
در یونان باستان و قبل از شروع تحقیقات علمی، در تعریف بزه، علت ارتکاب بزه را تقدیر یا سرنوشت می‌دانستند و معتقد بوده‌اند که سرنوشت و یا تقدیر رفتار و کردار افراد را تحت‌تأثیر قرار می دهد و ناشی از مشیت خدایان و یا نفوذ اراده نیروهای مرموزی است که خواست و اختیار بشر در آن نقشی ندارد. 
افلاطون، عوامل اجتماعی و اقتصادی، مخصوصا فقر و ثروت را منشأ  بروز جرائم می داند و معتقد است که دو عامل مذکور،عواطف انسانی رادگرگون ساخته وافراد را به طرف ارتکاب بزه می کشاند.
 کین برگ، جرم شناس سوئدی، بزه کاران را از نظر تیپ بدنی و قیافه طبقه بندی می کرد و معتقد بود  که بروز تمایلات نفسانی و وضع اعضای بدن به چهار خصلت روانی مربوط می‌شود؛
1.لیاقت 2.سلامت 3.عادت 4.پایداری.
 انواع جرم های ارتکابی نوجوانان را می‌توان به این صورت دسته‌بندی کرد؛
1.قتل 2.سرقت 3.استعمال مواد مخدر 4.ایراد ضرب‌وجرح 5.اعمال منافی عفت 6.تکدی‌گری 7.کلاهبرداری 8.رشوه.
شیوع این بزه ها در میان دختران و پسران بزهکار تفاوت فاحشی دارد و دلیل آن تفاوت‌های جنسیتی در آسیب‌پذیری در برابر فشارهاست.
در دوران کودکی، اختلال روانی در پسران شایع تر از دختران است. شایع‌ترین اختلال دوران کودکی، اختلال در رفتار و اختلال کمبود توجه است. علاوه بر این، اختلال هویت جنسی نیز اختلال نادری است که در پسران شایع‌تر از دختران است. در مقابل، امّا، دختران به‌مراتب بیشتر از  پسران از مشکلات عاطفی و به‌خصوص از  اختلال اضطراب برخوردار هستند.
 در یونان قدیم و در قرون وسطی مسئله بزه همواره از نقطه نظر اخلاق و قانون مورد مطالعه قرارمی گرفت و به همین علت نظر متفکرانی همچون، سقراط، پروتاگوراس، هراکلیتوس و افلاطون را به خود جلب کرده است. دانشمندانی چون کنتیلین، سالوست، ویرژیل و ژوونال فقر و بدبختی را عامل بزرگ نابسامانی به شمارمی آوردند. درقرن هفدهم در روم و نیز در اوایل سده هجدهم در انگلستان، دانشگاه‌هایی به سبک امروزی برای نوجوانان بزهکار ایجاد شد و بیمارستان سنت میشل در روم، برای بهسازی، اصلاح و آموزش نوجوانان هرزه و فاسق اختصاص یافت.
در انگلستان، نهاد اصلاح و بهسازی کینگزوود تأسیس شد تا گروه‌های نوجوان قانون‌شکن که به خیابان‌های شهرهای جدید صنعتی هجوم می‌آورند و منشأ اذیت و آزار عامه بودند را بازداشت کنند. در اواسط قرن 18، در فرانسه، قیام‌هایی علیه بی‌رحمی و استبداد در  مجازات صورت گرفت که در این مبارزه فلاسفه بزرگی چون منتیسکو، روسو، ولتر، دلباخ، مشارکت نمودند.
درواقع، در قرن 19 است که جرم شناسی به صورت علمی شروع به گسترش کرد  و در سایه روانپزشکی بانپل و اسکیرول به وجود آمد. درحقیقت از سال 1875 به بعد اندیشه‌های جدید مبنی بر مشاهده و تجربه امور بزهکاری شروع به گسترش نمود و اولین مطالعات علمی را لمبروزو، ایزیکوفری و گاروفالو درایتالیا پایه گذاری کردند.
مانند هر پدیده و موضوع علمی دیگر، توجه به تاریخچه واکنش اجتماعی در مقابل اطفال و نوجوانان بزهکار هم  شایسته و بایسته توجه است. اصلاح بزهکاری نوجوانان، نخستین بار در انگلستان و در قرن نوزدهم میلادی مطرح شد. در امریکا نیز لایحه مربوط به تأسیس دادگاه اطفال در سال 1891 در شیکاگو به مجلس قانون‌گذاری ایلینوی تقدیم شد. این لایحه در سال 1899 به تصویب رسید و به صورت قانون درآمد. هم‌زمان با تصویب این قانون، دادگاه‌های اطفال تشکیل گردید در سال 1909 در شیکاگو سازمان بسیار مهم و ارزنده‌ای به نام مؤسسه روان شناسی جوانان تأسیس گردید که کار اصلی آن، تحقیق و بررسی در رفتار و سلوک نوجوانان و همکاری نزدیک با دادگاه اطفال شهر شیکاگو بود.
معمولاً اسناد و قطعنامه‌های مختلفی از سوی سازمان ملل صادر شده که بعضی از آنها به‌مثابه قانون است و جنبه الزامی دارند و برخی اسناد جنبه ارشادی. باید گفت که از اسناد الزام‌آور ناظر بر اطفال بزهکار تنها معاهده حقوق کودک است که جنبه الزام‌آوری دارد و با مراقبت‌های اساسی آموزشی و بهداشتی آغاز، و از کودکان  و نوجوانان در مقابل بهره‌کشی و سوء استفاده های مختلف، ازجمله بهره کشی در زمینه کاری حمایت می‌کند. در اسناد  ارشادی ناظر بر اطفال بزهکار در زمینه عدالت کیفری اطفال، به مجموعه قواعد سازمان ملل متحد درباره مدیریت و اعمال عدالت کیفری اطفال و همچنین به  قواعد ملل متحد راجع به حمایت از اطفال محروم می‌توان اشاره کرد.
آمار و ارقام گوناگونی مربوط به بزهکاری اطفال و نوجوانان در کشورها و زمان‌های مختلف در دست است؛ اما به‌عنوان‌مثال، طبق گزارشی که یکی از حقوق‌دانان به نام گادلی برای سومین کنگره جرم شناسی تهیه کرده بود هفتاد درصد از کودکان و نوجوانان بزهکار، خانواده‌های گسسته و درهم ریخته دارند. 
در مطالعه بزهکاری کودکان و نوجوانان رویکردهای مختلف و گوناگونی از قدیم وجود داشته که به مهم‌ترین آنها اشاره می کنیم.

انواع رویکردهای مطالعاتی
1. رویکرد شکل ظاهری؛ یکی از قدیمی‌ترین نظریه‌های بزهکاری است که بر اساس ساختار زیستی و ظاهری بدن، بزهکاری را تبیین کرده. شلدون وکراچمر اندیشه تأثیر ریخت بدنی در پاسخ  فرد نسبت به موقعیت مطرح، و بر اساس آن سه تیپ شخصیتی اندومرفیک، مزومرفیک و اکتومرفیک را معرفی کردند.
2. رویکرد ساختار زیستی؛ این رویکرد به‌دوراز هر ارتباطی بین شکل ظاهری و اختلالات ذهنی، بر تأثیر نقش شخصیت زیستی فرد در رفتار بزهکارانه تأکید دارد. به طور خلاصه، رویکرد زیست‌شناختی به تعامل بین عوامل زیستی و محیط اجتماعی بیشتر  تأکید دارد تا تأثیرات زیستی .
3. رویکرد روان‌شناختی؛ در رویکرد‌های روان‌شناختی علاوه بر عوامل زیستی،  عوامل موقعیتی در تبیین رفتار بزهکارانه مهم به نظر می‌رسند به همین دلیل بسیاری از پژوهش‌های زیست شناختی در مسئله بزهکاری توسط روان شناسان انجام شده. برخی نظریه های روان شناختی معتقد هستند رفتار بزهکارانه ریشه در یادگیری رفتار مشاهده شده دارد.
4. رویکرد وضعیت اقتصادی؛ در ارزیابی رویکرد اقتصادی نیز همانند رویکرد روان شناختی، می توان ادعا کرد که تأثیر نابرابری اقتصادی در بزه، بیشتر از تأثیر عامل فقر است.
5. رویکرد کنترل اجتماعی؛ به عقیده هیرش، بزهکاری به عنوان یک مسئله اجتماعی باید در عرصه خانواده، محله، مدرسه، همسالان و سایر ارگان‌ها یا مؤسسات اجتماعی که نوجوان به‌نوعی در آن‌ها عضویت دارد بررسی شود. وابستگی حساسیتی است که شخص نسبت به عقاید دیگران درباره خود نشان می دهد. در حقیقت یک نو عقیده و بند اخلاقی است که فرد را ملزم به رعایت هنجارهای اجتماعی می‌کند. این وابستگی را هیرش، همپایه وجدان یا من برتر می‌داند. این باورها، میزان اعتباری هستند که فرد برای هنجاری های قراردادی اجتماعی قائل است و درحالی‌که می‌تواند طبق میل خود از آنها تخلف کند، به آنها پایبند باقی می‌ماند. مانند باور به نیکوکاری و حسن شهرت.
6. رویکرد پیوند افتراقی؛ بنابراین نظریه، نزدیکان و همسالانی که بزهکار باشند، در تشکیل و تقویت نگرش بزهکاری تأثیرگذارند فرد را به‌سوی بزهکاری سوق می‌دهند. نظریه پیوند افتراقی، محتوای اجتماعی بزهکاری را در نظر دارد و فرد بزهکار را در جایگاه اجتماعی او از حیث رابطه اش با خانواده در نظر می گیرد. این نظریه ابتدا از سوی ساترلندوکرسی مطرح، و بعدها توسط  دوفلوروکوینی بنا شده است.
7. رویکردهای التقاطی؛ طبق این نگرش، مؤلفه اول را کنترل های خانوادگی، اجتماعی، روابط عاطفی کودک و نوجوان با افراد مهم در زندگی مثل اقوام، معلمان و دوستان صالح تشکیل می دهد.
حال بر اساس همین رویکردها می توان به مطالعه بزهکاری کودکان و نوجوانان پرداخت و انواع و اقسام بزه و بزهکاری را تمیز داده و طبقه بندی نمود.

اقسام بزهکاری و علل آن
بزهکاران را از لحاظ مطالعات اجتماعی و از نظر عرف و قانون، برحسب نوع عمل می‌توان به سه دسته تقسیم کرد؛
1. بزهکاری بر علیه اشخاص عادی جامعه که زندگی عادی ای بر اساس فرهنگ و قانون برای خود انتخاب کرده‌اند مثل کشتن افراد به‌عمد و غیرعمد 
2. اقدام بر علیه دارایی و مالکیت مشروع دیگران، مثل ورود به خانه به‌قصد دزدی و بردن اموال منقول قیمتی 
3. بزهکاری بر علیه نظم عمومی و سلامت افراد جامعه مانند ارتکاب جرایمی از قبیل فحشا که نظم اجتماعی خانواده ها را برهم می‌زند و یا به عدم تشکیل خانواده منجرمی گردد، یا مبادرت به قماربازی کردن که حقوق دیگران را به مخاطره می‌اندازد، و یا استعمال مواد مخدر که به نیروی انسانی سازنده آسیب می رساند.
از نظر روان‌شناختی، اقسام سه گانه بزهکاری در میان گروه نوجوانان به دو گونه مختلف تقسیم می شود؛1. بزهکاری گروهی و 2. بزهکاری عصبی.
در بزهکاری گروهی، افراد ناهنجاری‌های خاصی ندارند و تنها علت انحراف آنها عدم تبعیت از  مقررات و نظم اجتماعی است. غالباً این افراد در مراکز نامساعد و محلات فاسد شهری نشو و نمو می کنند و از قواعد و معیارهای اخلاقی بی‌بهره می‌مانند .اما در نوع بزهکاری عصبی، گروهی دیگر از اطفال یا نوجوانان هستند که رفتارهای بزهکارانه ای از خود بروز می دهند بدون آنکه عوامل محیطی مشخصی ایجادکننده این نوع رفتارها باشند. این افراد ممکن است حتی از خانواده‌های مرفه، متشخص و پایبند به اصول اخلاقی باشند و درعین‌حال دست به دزدی بزنند، دروغ بگویند، انحرافات جنسی نشان دهند و یا از خانه بگریزند.
در علت‌شناسی انواع بزهکاری، در قرن نوزدهم، دو نوع نگرش در مورد بزهکاری مقابل هم قرارگرفتند. نگرشی که معتقد بود بزهکاری دارای عامل ارثی بوده و منشأ بدنی مربوط است، به نارسایی‌ها و یا اختلالاتی که فرد از آغاز با خود به همراه داشته توجه می کرد و رویکرد دیگری که عامل اجتماعی را در ایجاد بزهکاری بی‌نهایت مؤثر می دانست. از همین رو است که به گفته ویکتور هوگو “هر مدرسه‌ای که باز شد، در حکم زندانی است که بسته می‌شود”. البته تقسیم‌بندی جدیدی درمورد علل بزهکاری بیان شده که طبق آن، علل بزهکاری عبارت‌اند از: 1. تحول بهنجار و سازگار اجتماعی،2. عوامل اجتماعی و 3. عوامل بدنی سرشتی.
بر این اساس، خانواده، وظایفی مهم و محوری ای در تأمین نیازهای جسمی فرزندان، شروع یادگیری به عنوان منبع رشد و شکوفایی استعدادهای فرزندان داراست. پیوندهای دوستانه والدین، عاملی برای تعدیل نوجوانان، وسیله ای برای ارضای عواطف و موجبی برای جلوگیری از پدید آمدن نابسامانی است. و اختلاف والدین، از عوامل مهم و مؤثر بر بزهکاری نوجوانان. پژوهش ها نشان می‌دهد که والدینی که از سطح بالایی در تحصیلات برخوردارند در مواجه و برخورد و رابطه برقرارکردن با نوجوانانشان از مهارت کافی برخوردارند. در مقابل، بزهکاری نوجوانان پسر در زمینه مواد مخدر علل بسیاری دارد که یکی از مهم‌ترین آنها اعتیاد والدین است. البته باید توجه داشت که بزهکاری در زندگی هر نوجوانی به شکل خاصی ظاهرمی شود و معنا و مفهوم متفاوتی دارد.
صاحب‌نظران معتقدند که احساس محرومیت جوانان در خانواده‌هایی با پایگاه اقتصادی، اجتماعی پایین، نبود شرایط مناسب زندگی و ارضای نامناسب نیازهای جوانان، آنان را به سمت رفتار بزهکارانه سوق می‌دهد. تعداد زیادی از بزهکاران در خانواده‌‌هایی بزرگ شده‌اند که از محبت والدین محروم بوده اند و بیشتر وقت‌ها میان اعضای خانواده  آنها ناسازگاری، کدورت و درگیری وجود داشته است.
برخی از نوجوانان نیز ممکن است به دلیل اختلالات روانی دست به اعمال خلاف بزنند و نتوانند تشخیص درست و مناسبی داشته باشند. معمولاً در سنین 11 تا 13سالگی، مراحل اولیه دوران نوجوانی که مرحله جدایی نوجوان از خانواده است، تمایل به انجام اعمال خارج از فرم شروع می‌شود اما بیشترین میزان بزهکاری در سنین 15 تا 18سالگی دیده می‌شود.
رفتار بی‌ثبات والدین با فرزند، عقب ماندگی خانوادگی و حضورنداشتن یکی از والدین، از دیگر عوامل بروز بزهکاری است که خانواده در شکل گیری آن سهم بسزایی دارد. خانواده هایی که در آن یکی از والدین حضور نداشته باشد، احتمالاً موجب ناراحتی نوجوانان آن خانواده می شود، زیرا با نبود پدر و بخصوص مادر، نوجوان از کودکی احساس کمبود کرده و عواطف ناخوشایندی در او ایجاد می‌شود که عامل مهم بزهکاری در آینده خواهد شد. به قول توماس هابز، بسیاری از کودکان پریشان حال و آشفته از  خانواده‌هایی هستند که از زندگی اجتماعی مجزا و بیگانه اند.
مثلاً در یک تحقیق میدانی بخصوص، در مقایسه 29 اولیا اطفال سالم با اولیا اطفال ناسازگار دیده شده است که اولیا اطفال ناسازگار بیشتر به بیماری‌های شدید جسمانی، عقب‌ماندگی هوش، اختلالات عاطفی و می‌گساری مبتلا بوده اند و تعداد زیادی از آنها در سنین جوانی سابقه شرارت داشته‌اند.
گرچه دانشمندان با پژوهش‌های اجتماعی، بر وضع نابسامان محیط خانوادگی در بروز جرائم تأکید کرده اند و اذعان داشته‌اند که وضع خانوادگی شخص رابطه‌ای مستقیم با بروز حالت خطرناک و بزهکاری وی دارد؛ اما باید توجه داشت که عوامل گوناگونی در بروز بزهکاری مؤثر است و تنها نمی‌توان علت خاص و واحدی را برای آن در نظر گرفت، این عوامل مختلف در کنار هم باعث می‌شود که بزهکاری در نوجوانان و اطفال به منصه ظهور برسد.
 مثلاً، مجموعه صفات موروثی منتقل شده از پدر و اجداد، تحولاتی که از آغاز زندگی جنینی رخ می دهد و  بر تکوین شخصیت طفل مؤثر بوده و موجدی صفات تازه‌ای می گردیده  و همچنین ترکیب و شکل‌گرفتن تمام آنها در یک وضعیت ثانوی و تازه‌ای تحت عنوان طینت و سرشت ذاتی شخص باتوجه‌به اثراتی که حوادث و اتفاقات بعد از تولد در طفل بجای خواهد گذاشت، می‌تواند از عوامل مؤثر در بزهکاری اطفال و نوجوانان شود.
در مورد این محرکات و علل روانی و جسمی و تأثیران در رفتار مجرمانه می توان گفت که بزه و بیماری روانی هر دوی که ریشه دارند و آن تضادی است که درمورد اول، در  عالم خارج، و در مورد دوم در درون شخص وجود دارد. درد بیماری روانی این عدم هماهنگی درونی به علت تعلیم‌وتربیت غلط خانوادگی و سایر عوامل به وجود می‌آید؛ اما در بزه، فرد قادر نیست که خود را با شرایط محیط خارج هماهنگ سازد و آن را بپذیرد.
 از دیگر عوامل مؤثر در بزهکاری اطفال، دوستی با افراد فاسد و  بی‌بندوبار است. نوجوانانی که از خانواده طرد می‌شوند برای جبران کمبودهای عاطفی و روانی و برای کسب حمایت و تأیید، به دوستان هم‌سن‌وسال خودروی می‌آورد و به دنبال افرادی می‌گردد که مانند خودش هستند.
نداشتن وقار و متانت کافی همراه با بی‌قراری و ناآرامی، و عمل‌نکردن به نصایح، از ویژگی های عمده نوجوانان بزهکار  است. همچنین، بدقولی برای آنها امری عادی است و این افراد دچار فقدان احساسات و یا بی تفاوتی عاطفی هستند و این امر به‌صورت نقصی در آنان مشهود است.
در ارائه راه‌های پیش گیری از ارتکاب بزه اطفال و نوجوانان نقش مدارس پر رنگ و سرنوشت ساز می نماید. راهکارهایی چون کاهش تعداد شاگردان هر کلاس به صورتی که معلم بتواند به یکایک شاگردان رسیدگی کند، تربیت و آماده کردن معلمانی که نشان داده اند توانایی کارکردن به طور سازنده با کودکان رادارند، فراهم‌آوردن افراد متخصص برای کمک به معلمان در مواجهه با مسائل خاص در مدرسه، مهیا ساختن کلینیکی، مشتمل خدمات پزشکی، روان‌شناسی اجتماعی، برای کودکانی که به کمک‌هایی ورای مسئولیت مدرسه نیاز دارند، جلب پشتیبانی والدین و هماهنگ‌کردن تلاش‌های آنها و کارکنان مدرسه جهت طرح‌ریزی نقشه‌هایی به‌منظور مقابله‌کردن با مسائل بزهکاری، توجه به استعدادها و خلاقیت‌های دانش‌آموزان، وجود رابطه نزدیک و مستمر بین اولیا خانه و مدرسه، و ایجاد رابطه‌ای دوستانه و محیطی جذاب برای جلب‌اعتماد دانش‌آموزان، مهم‌ترین و تأثیر گذراترین این تمهیدات است. 
مرکز کنترل بیماری‌های امریکا نیز  استراتژی‌های جامعی را در مقابله با مسئله بزهکاری جوانان پیشنهاد کرده است که حول سه محور عمده خانواده گرایی، جامعه گرایی و استراتژی‌های پایشی سامان یافته اند. استراتژی‌های خانواده گرا بر مهارت‌هایی مانند آموزش والدین درمورد روش‌های فرزندپروری، مهارت‌هایی ارتباطی بین کودک و خانواده. حل مشکلات کودک تأکید می کنند و استراتژی های جامعه‌گرا، مهارت‌های لازم برای حل مشکلات فراهم می‌کنند به‌طوری‌که کودکان قادر باشند به‌جای برخورد بزهکارانه و متخلفانه، مسائل را به طریق درست حل کنند. اما استراتژی‌های پایشی بیشتر بر پایه الگوهای تربیتی مثبت بزرگسالان استوار است و  می‌تواند خطر رفتار بزهکارانه را کاهش دهد.


سکینه باران چشمه



نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

نقش و جایگاه شوراهای شهر و روستا در مدیریت شهری و روستایی

چرا مدیریت شهری

شهر دیروز، شهر امروز و شهر فردا

آزمون های قبل ورود به شورا، منجر به بهبود کیفیت مدیریت شهر میشود

دیدگاه های نوین مدیریت شهری پایدار

شهر و لزوم تحلیل آن

برنامه‌ریزی کاربری زمین شهری: اصول و چالش‌ها

بافت‌های فرسوده و ناکارآمد شهری: تعریف، تحلیل و راهکارهای مداخله

شاخص‌های اقتصادی شهری و بودجه‌بندی شهرداری‌ها: اصول و اهمیت

ساختار و تشکیلات برنامه‌ریزی شهری در ایران

شوراهای اسلامی شهر و روستا: ساز و کار مشارکت مردم در مدیریت شهری

فناوری در مدیریت شهری

حمل‌ونقل شهری: مفاهیم، سیر تحول و انواع سیستم‌ها

دیپلماسی شهری: راهکاری برای ورود شهرها به عرصه بین‌الملل

مراحل هشت گانه برنامه ریزی شهری

دولت چهاردهم چه کارهائی می‌تواند بکند؟

بر در ارباب بی‌مروت قدرت

پدیدارشناسی جنگ

چگونه سوسیال دموکرات شدم

استرس شغلی در کارگران

رنگین کمان مدارس در ایران

ورودهای غیر مجاز

کیک محبوب یک‌ پرستار

وقتی مطالبه ای باشد، دولت تلاش خواهد کرد تا پاسخی فراهم کند

سند چشم انداز ایران

روایت و پند

نعمت خرسندی و درویشی

بیانیه روز جهانی مبارزه با تغییر اقلیم

مزایای انتخاب یک مدیر بومی برای محیط زیست

نحیف، مثل تاریخ!

بالکن رسوایی

کلیسای وانک

جهان در هفته‌ای که گذشت (86)

مجمع عمومی سالیانه حزب اراده ملت ایران

شورای شهر با حاما

حاما نیوز در اینستاگرام فعال شد

مجموعه چهار جلدی کتاب‌های سازوکار حزبی منتشر شد

سه‌شنبه‌های گفت‌وگو

اندر احوالات گفتگوهای ما

نقشه راه

دین

تبیعض جنسیتی و فمنیسم

تبعیض جنسیتی و فمنیسیم2

الزامات «گفت‌وگوی نتیجه‌بخش»

دین و سکولاریسم

خروج افغان‌ها

ازدواج

ازدواج 2

جنگ در منطقه

مقاومت در منطقه