نقش کمیسیونهای حقیقتیاب در حل منازعات سیاسی و بینالمللی
نوشتار
بزرگنمایی:
کمیسیون های حقیقتیاب، هیئتهایی مرکب از متخصصان امور پلیسی، حقوقی، قضایی، مشاوره و مددکاری اجتماعی هستند که از سوی مراجع ملی یا بینالمللی و بهمنظور جمعآوری اطلاعات و کشف حقایق مربوط به خشونت ها و جنایات نظامی یا سیاسی تشکیل و اعزام می شوند و گزارش خود را به آن مراجع ارائه میدهند.
کمیسیون های حقیقتیاب، هیئتهایی مرکب از متخصصان امور پلیسی، حقوقی، قضایی، مشاوره و مددکاری اجتماعی هستند که از سوی مراجع ملی یا بینالمللی و بهمنظور جمعآوری اطلاعات و کشف حقایق مربوط به خشونت ها و جنایات نظامی یا سیاسی تشکیل و اعزام می شوند و گزارش خود را به آن مراجع ارائه میدهند. اینگونه کمیسیون ها غالباً از سوی سازمان ملل و کارگزارهای حقوقی و قضایی آن (کمیسیون حقوق بشر یا دادگاه لاهه) تشکیل و به مناطق و کشورهای مورد نظر اعزام میشوند.
مقوله حقیقت، همواره یکی از مهمترین موضوعات و مباحث دانشهایی نظیر الهیات، فلسفه، علم، اخلاق و حقوق بوده است. این مقوله در دهه های اخیر، در حوزه عمل سیاسی، بهویژه در زمینه حلوفصل منازعات سیاسی نیز مورد توجه قرار گرفته است. کاربرد فزاینده کمیسیون های حقیقتیاب، بهمنظور کشف و اعلام حقایق مربوط به خشونت ها و جنایات سیاسی و نظامی در مناطق مختلف جهان، بیانگر جنبه و معنای دیگری از حقیقت است. از این منظر، حقیقت به معنای اطلاعات درست و جامع در مورد علل و عوامل یک منازعه، بهویژه در مورد عوامل و مباشران جنایت ها و خشونت های ناشی از آن منازعه است.
از دیدگاه حل منازعه، کمیسیون های حقیقتیاب، گرچه در وهله اول یک موضوع حقوقی مرتبط با حقوق بشر محسوب میشوند، اما به دلیل ابعاد و آثار روانی، اجتماعی و سیاسی فعالیت هایشان، با موضوع حل منازعه نیز مرتبط می شوند. فرض بر این است که روشنشدن حقایق مربوط به یک منازعه، به ویژه حقایق مربوط به جنایات و خشونت هایی که در جریان آن منازعه رخ داده است، به تخفیف یا ختم آن منازعه کمک می کند. این کمک به دو صورت محقق می شود. نخست از طریق آثار کنترلی و بازدارنده، نظیر استفاده از این حقایق برای اجرای عدالت کیفری و مجازات مجرمان، دوم از طریق آثار ترمیمی کشف حقیقت در ذهن و روان طرفین منازعه و روابط آن ها، نظیر کمک به برقراری تعامل و ایجاد تفاهم میان طرفین درگیر.
استدلال طرفداران این رویکرد، این است که با روشنشدن حقیقت؛ از یک سو، طرف متجاوز تحتفشارهای ابزاری، هنجاری و روانی بیشتری برای دست برداشتن از تجاوز قرار خواهد گرفت. از سوی دیگر، طرف قربانی تا حدی از فشارها و خسارت های مادی و روانی وارده آزاد خواهد شد و احتمال کینهتوزی و انتقامجویی در او کاهش خواهد یافت. بهاینترتیب، با روشنشدن حقیقت، هم منازعات سیاسی فعلی تخفیف خواهد یافت و هم از برخی منازعات بعدی پیشگیری خواهد شد.
نقش کمیسیون های حقیقتیاب در بررسی و اعلام حقایق مربوط به خشونت ها و جنایت های سیاسی و نظامی، و همچنین در تخفیف آثار نامطلوب این پدیدهها، در سالهای اخیر افزایش یافته است. این موضوع باعث شده است تا صاحبنظران، این کمیسیون ها را بهعنوان کارگزارانی مناسب برای حل منازعات سیاسی و بینالمللی مورد توجه قرار دهند.
بیشتر نقش این کمیسیون ها، همچون ضابطان قضایی، صرفاً جمع آوری «حقایق محکمه ای» بود. بهعبارتدیگر، آن ها میکوشیدند، عاملان و مباشران خشونت ها و جنایت های سیاسی و نظامی را شناسایی و به مراجع مربوطه اعلام کنند.
اما این کمیسیون ها اخیراً به ابعاد دیگری از حقایق مربوط به خشونت ها و جنایات سیاسی و نظامی توجه نشان دادهاند. برخی از این کمیسیون ها با تمرکز با «حقایق روایتی» می کوشند تا طرفین درگیری را نیز در حقیقت یابی مشارکت دهند و از این طریق به تخفیف و تلطیف آثار و پیامدهای عاطفی و روانی خشونت ها کمک کنند .
برخی دیگر، با تأکید بر «حقایق معطوف به مصالحه»، و تلاش در جهت بازسازی مادی و روحی طرفین درگیری می کوشند زمینههای ارتباط و تفاهم میان آن ها را فراهم سازند. چنین رویکردهایی، دستاوردهای قابلملاحظهای در زمینه حل منازعات داشته است.
با وجود این، اگر قرار است کمیسیون های حقیقتیاب بهعنوان نهادهای حل منازعه عمل کنند، و اگر هدف این کمیسیون ها حلوفصل پایدار منازعات و جلوگیری از شروع مجدد آنهاست، لازم است به جنبه دیگری از حقایق مربوط به خشونت ها و جنایت های سیاسی و نظامی نیز توجه کنند. این جنبه از حقیقت که «حقیقت آسیب شناختی» نام دارد، به معنای شناسایی و معرفی زمینه ها و ریشه های بنیادین خشونت ها و جنایت های سیاسی و نظامی در جوامع موردنظر است.
از این دیدگاه، شناسایی و معرفی ساختارها و فرایندهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی منازعه خیز و خشونت زا در جوامع موردنظر و همچنین ارائه راهکارهایی برای اصلاح این ساختارها و فرایندها به بخشی دیگر از وظایف کمیسیون های حقیقتیاب تبدیل می شود. چنین کمیسیون هایی را می توان، همچون کارگزاران گذر از وضعیت منازعه، به وضعیت پسا منازعه در جوامع پرتنش تلقی کرد.
برای دستیابی به این اهداف، لازم است کمیسیون هایی با رویکرد مسئلهشناسانه در جهت شناسایی نابسامانی ها و مشکلات موجود در ساختارها و روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جوامع درگیر در منازعه و ارائه راه حل هایی، برای ترمیم و اصلاح این ساختارها و روابط نیز وارد فعالیت شوند. ترمیم و اصلاح این عرصهها طبعاً نیازمند رویکردهایی توسعهگرایانه و معطوف به فرصتسازی هرچه بیشتر برای تأمین نیازهای حیاتی و ارزشهای اساسی افراد و گروه های مختلف در جوامع مورد است. البته، پیگیری و تحقق این اهداف چیزی بسیار فراتر از ظرفیت ها و صلاحیت های کمیسیون های حقیقتیاب است و مستلزم اراده ها، منابع و برنامههای کلان، آن هم در یک دوره کموبیش طولانی است. با وجود این، هرگونه حقیقتیابی در مورد خشونت ها و جنایات سیاسی نظامی، بدون توجه به این ابعاد و مسائل، ناقص خواهد ماند؛ بنابراین، آن دسته از کمیسیون های حقیقتیاب که با رویکرد حل منازعه وارد فعالیت می شوند می توانند، دامنه حقایق مورد جستجوی خود را به این عرصه ها نیز بگسترانند. این کمیسیون ها می توانند همچون کارگزاران تحقیقاتی و مشاورهای، شرایط و مقتضیات ساختاری، سیاست گذرانه و مدیریتی لازم برای حلوفصل بنیادین منازعات و خشونت ها را شناسایی و اعلام نمایند و به نوبه خود برای جلبتوجه نهادهای ذیربط به این موضوع در سطوح مختلف محلی، ملی و بینالمللی تلاش نمایند.
فاطمه قدم
- حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی