چاپ

سارا پارسا خو
فعال سیاسی- اجتماعی
یک عنوان داغ تأثیرگذار بر اقتصاد و توسعه، فساد اقتصادی ست. این مسئله به‌خودی‌خود به یکی از عناوین اخص جامعه‌شناختی تبدیل‌شده است. جنبه‌های فساد اقتصادی بورد آسیب‌های اجتماعی در جامعه رشد و نمو می‌کنند. ارائه تحلیل‌های زیادی از دیدگاه کارشناسان و جامعه شناسان مبین این موضوع ست. حتی در تحلیل‌های جهانی هم می‌توان رد پای فساد اقتصادی بر آسیب‌های اجتماعی و جرائم را دید. مسائلی نظیر ناامنی فضای سرمایه گزاری اجتماعی، چک‌های برگشتی، رواجِ ارتشا و اختلاس، بحران‌های جدی اقتصادی در سطح خرد و کلان کشوری، طلاق، اختلافات خانوادگی، خشونت اجتماعی،، کودکان کار، زنان منحرف و بی‌سرپرست، شرکت‌های هرمی، روان‌پریشی، سرقت‌ها در فضای حقیقی و فضای مجازی، خلافکاری، خودکشی، اعتیاد، مشروبات الکلی، اعتیاد به فضای مجازی مستهجن و ماهواره و، دختران فراری، ترک تحصیل نوجوانان، جوانان متکدی و بی‌خانمان، محل اسکان غیرمجاز، قانون‌گریزی اجتماعی، فساد مالی محسوس و نامحسوس در ادارات و همه می‌تواند ریشه در نوسانات اقتصادی جامعه داشته باشد.
و قطعاً فاکتورهای متفاوتی در این زمینه مؤثر هستند اما در اکثر آسیب‌های اجتماعی رد پای فساد اقتصادی مشهود است. فساد اقتصادی در سطح کلان به‌صورت زنجیره‌ای به بحران‌های کف اجتماع می‌رسد تا جایی که فشار هزینه‌های معیشت افراد را به‌سوی روابطی ناسالم سوق می‌دهد. از روابط کاری و اداری ناسالم تا روابط اجتماعی ناسالم.

از مشکلات اقتصادی تا دین‌گریزی
هر چه آسیب‌های اجتماعی در جامعه بیشتر رواج یابد، وقاحت و هنجارشکنی را در پی خواهد داشت و هنجارشکنی‌ها به نوع دین‌گریزی هستند که با شدت مشکلات اقتصادی تشدید می‌شوند. گاهی فشارهای معیشتی به طلاق و سرقت و فحشا می‌انجامد که این‌ها خودش نوعی از دین‌گریزی پدید آمده از فساد اقتصادی در جامعه است.

بیکاری جوانان را افسرده کرده است
با رکود نرخ رشد اقتصادی و کسب‌وکار سقوط تولید داخلی و کارآفرینی را شاهدیم. و بیکاری پیامد این موضوع است. بیکاری عنوان مباحث زیادی در گفتمان‌های جامعه‌شناسی و اجتماعی ست. مبحثی که از حرف تا عمل هنوز راه‌حلی برایش پیدا نشده است. بیکاری به انواع و اقسام جرائم و بیماری‌های رفتاری و روان‌پریشی می‌انجامد. بالا رفتن سن ازدواج و یا از هم پاشیدن ازدواج‌ها یکی دیگر از پیامدهای بیکاری ست. نوعی از ازدواج به نام «ازدواج سفید» ماحصل بیکاری جوانان است که اگر جدی گرفته نشود تشکیل خانواده را به حواشی خطرناک جامعه گریزی می‌کشاند. ازدواج‌ها هزینه‌های گزاف دارند، جوانان بیکارند ...

فشار معیشتی آستانه تحمل اجتماع را به مرز خطر کشانده است
برای گذر از جامعه سنتی به مدرن باید در ریل اقتصاد سالم حرکت کرد. تا که با حفظ افتخارات تاریخ سنتی جامعه پا به عرصه جامعه‌ای مدرن نهاد. اجتماع ما از در حال گذر از دامنه سنتی به اوج مدرنیته درحرکت است. در این مسیر خطیر شاهد بروز فسادها اقتصادی در سطح کلان هستیم و در چنین شرایطی ناامنی سرمایه گزاری در بخش خصوصی و دولتی را شاهدیم. و از طرفی تورم اقتصادی اهرم فشاری بر قشر متوسط و فقیر جامعه قرار داده است. فساد اقتصادی اعتمادها را بین مردم و مسئولین از بین برده است. مردم هرروز بیشتر در غبار تار آینده اقتصادی خود محو می‌شوند.

فقر نشاط را از جامعه می‌گیرد...
تناسب بین اخلاق و آداب هم به هم می‌ریزد. فشارهای اجتماعی فکر مردم را درگیرمی نماید درنتیجه خشونت در رفتار اجتماعی افراد به اوج می‌رسد.

روابط مجازی جایِ روابط عاطفی را گرفته است
روابط عاطفی در فضای حقیقی مستلزم هزینه‌هایی ست که خانواده‌ها دیگر توان تأمین این هزینه‌های دیدوبازدید را ندارند درنتیجه روابط مجازی جایِ روابط عاطفی را گرفته است. فشارهای اقتصادی روابط افراد را کمرنگ‌تر نموده است. علایق و سلایق در لابه‌لای فشارهای اقتصادی له‌شده است. مردم به پیله تنهایی خود پناه آورده‌اند و از معاشرت‌های اجتماعی گریزانند. سال‌ها گذشت و ما همچنان شعار می‌دهیم که جویای، شکوفایی اقتصادی هستیم. اما هرروز بدتر از دیروز گذشته را ورق می‌زنیم و از ابهام آینده‌ای در غبار حرف می‌زنیم. هیچ‌کس نمی‌داند فردا گرانی‌ها به کجا خواهد رسید. هزینه‌ها بال قدرت خرید مردم پایین و زندگی با سختی در جریان است. با امید روزی که کارشناسان اقتصادی برای درد جامعه درمانی بیابند.