داریوش محمدی
حضور جناب دکتر پزشکیان در دوران انفعالی سیاسی که از سال 88 شروع شده بود و جامعه بشدت در یاس و ناامیدی فرو رفته بود، یک با رقهای از امید بود. امیدی در این حد که جامعه دوباره به اتحاد و کنش و واکنش سیاسی، بویژه فعالان سیاسی روی بیاورند. نتیجه این کنش، پیروزی آقای دکتر پزشکیان علیرغم صحنه نبرد نابرابر سیاسی بود. طرف مقابل همه قدرتها و نهادها را در اختیار داشت و ما تقریباً هیچ نداشتیم. نهاد روحانیت و بسیج و خیلی از نهادهای مشابه به شدت در مناطق روستایی کار میکردند که میزان شرکتکننده زیاد باشد. آنها هیچ فرصتی را از دست نمیدادند. لازم است که کارشناسان و کنشگران سیاسی علت های پیروزی پزشکیان را تجزیه و تحلیل بکنند تا بروشنی مشخص گردد که چه اتفاقی افتاد تا جناب پزشکیان توانستند پیروز این انتخابات باشند. بحث دوم برای تحلیل درست از انتخابات، اینست که جغرافیای سیاسی آرای دکتر پزشکیان باید به دقت تجزیه و تحلیل بشود تا اجازه ندهیم که هیچکس به ناروا آرای مردم را مصادره به مطلوب بکند. از فردای انتخابات خیلیها گفتند که این پیروزی سهم ما بود. در حالی که جغرافیایی که این آرا داده شده بود اصلاً مورد بررسی قرار نمیگیرد. کشور ما با بحرانهای بسیاری روبرو است. بحرانهایی که میتواند تمامیت اجتماع و بود و نبود ما را، هستی ما و تمامیت ارضی ما را به خطر بیندازد به این خاطر لازم است که از احساسات و هیجانات در تصمیمگیریها و تجزیهتحلیلها دوری بکنیم و به خرد و عقل رجوع کنیم. خرد و عقلانیت چیزی است که ما تقریباً در صد سال اخیر کمتر از آن استفاده بردیم. ما بیشتر پایبند احساسات بودیم. تقریباً در تمام صحنههای سیاسی هیچ موقع نتوانستیم آنچه که باید را به دست بیاوریم. بارها و بارها انقلاب کردهایم. فعالیتهای سیاسی انجام دادیم. پس از انقلاب مشروطه بسیاری از کشور ها که امروز در دموکراسی نامآور شدهاند، بعد از ما شروع کردند، حتی در اروپا. پس چه شده که ما هنوز در قدم اول هستیم.
در بحث آرای دکتر پزشکیان، باید اشاره کرد که سیاست کشور در یک صد سال اخیر مرکزمحوری بوده و بر تمرکزمحوری پایهریزی شده بود. برای اولین بار در انتخابات بود که پیرامون رئیسجمهور انتخاب میکرد. آن هم با رای بسیار بالا. پس لازم است که به قضیه پیرامون بسیار دقیقتر پرداخته شود. این همه تبعیض، این همه عقبماندگی در نقاط مختلف از سیستان و بلوچستان تا کردستان و مناطق دیگر، از چشم ما فعالان و کنشگران سیاسی نباید دور بماند. یک صد سال زمان بسیار طولانی بود که به حداقلترین خواستههای مناطق پیرامون پرداخته شود. نه تنها چیزی به ایشان ندادهایم، بلکه به اندازه کافی به آنها انگ و تهمت زدهایم. به همین خاطر من از تمامی کنشگران سیاسی و هموندانم میخواهم که به دور از تهمت و افترا و به دور از اینکه به یکدیگر انگ بزنیم، این مسئله را مورد بررسی دقیقتر قرار بدهیم