امیر هوشنگ حدادی
بر من فرض است از بابت برگزاری این جلسه از تمامی ارکان حزب بهویژه کادر اجرایی سپاسگزاری کنم؛ و امیدوارم جلسهای موثر و کارآ به مفهوم مدیریتی بوده که دارای برونداد ملموسی باشد. بنده حدادی، مدرس دانشگاه صنعتی بیرجند هستم. مطالبم را با توجه به زمان اختصاص داده شده در 3 محور عرض میکنم:
الف) در حال حاضر نزدیک به 130 حزب در ایران فعال است (حدود 90 حزب ملی و 40 حزب استانی) که بهدرستی میتوان گفت در کمتر کشوری در دنیای امروز این تعداد حزب به ثبت رسیده است. از طرفی این احزاب در 2 جبهه بزرگ اصولگرا و اصلاحطلب، پیکربندی شدهاند (اگرچه با اغماض میتوان جبهه مستقلین را هم متصور شد). لذا اگر بخواهیم همارزی با ادبیات سیاسی جهان بیابیم، 2 جبهه اصولگرا و اصلاحطلب دارای کارکردی مشابه حزب بوده و عناوینی که با نام حزب در ایران وجود دارند بمانند و در جایگاه فراکسیونهای حزبی خواهند بود.
ب) در این مدت که افتخار حضور در جمع حاما را داشتم احساس کردم سوالی اساسی یا بهتر بگویم ابهامی جدی در کالبد حاما رسوخ کرده و بیم آن است که به مسئلهای مزمن تبدیل شود؛ لذا امیدواریم در این مجال فقط با طرح پرسشهایی طبیبان جمع را ترغیب به تحلیل، تشخیص و تجویز این مقوله کرده تا از مضمن شدن آن جلوگیری شود.
حاما در مرداد 1399 در حالیکه ریاست دورهای شورای هماهنگی اصلاحات را در اختیار داشت از آن خارج شد (که در آن برهه اقدامی در خور تحسین و شجاعانه محسوب میشود) اینک:
در فاز یکم: فارق از اینکه تصمیم مرداد 99 درست بوده یا خیر به تحلیل، بررسی و واکاوی اینکه بنا به شرایط و متغییرهای کنونی، آیا سیاست خروج از شورای هماهنگی جبهه اصلاحات ادامه یابد یا خیر؟
در فاز دوم: “عضویت مجدد” یا “ادامه سیاست خروج” آسیب شناسی شده در بعد محیط بیرونی فرصتها و تهدیدات و در بعد محیط درونی هزینهها و منافع هر سیاست تبین و روشن شود.
در فاز سوم: در صورت اتخاذ تصمیم تداوم سیاست خروج سال 99 آیا شیوه و راهبرد همان باشد؟ یا امکان اتخاذ راهبرد دیگری نیز وجود دارد؟
در فاز چهارم: در صورت اتخاذ تصمیم عضویت مجدد روش و چگونگی آن چیست؟
که پیشنهاد میگردد 2 نکته همواره مد نظر قرار گیرد:
1- به هر فاز مستقل پرداخته شود.
2- به شیوه 4 مرحلهای حل مسئله موارد بررسی شود ( شناخت مسئله، راهحلیابی، تصمیمگیری، اجرا و پیگیری)
ج) میوه کنشگری سیاسی در بستر قدرت و حاکمیت به مخاطبانش که همان آحاد جامعه است قابلیت عرضه دارد؛ لذا لاجرم اگر فعال سیاسی یا حزب سیاسی در مقولهای سیاسی همانند انتخابات و نظایر آن بهصورت فعالمایشاء (برای رسیدن به هدف سخت تلاش کردن) بوده؛ پس بایست بعد از نیل به هدف حداقل به اندازه اقدامات و تلاشهایش سهم بهرهای (Portion) از آن پیروزی داشته باشد. البته مبرهن است منظور “سهمخواهی مبتذل” نیست! و قرار نیست روند احقاق سهم به گرفتن سهم اعانه (Contribution) یا سهم جیره
( Allotment) منجر شود.
http://eradehmellat.ir/fa/News/5966/لزوم-واکاوی-خروج-از-شورای-هماهنگی-جبهه-اصلاحات