معصومه رضایی
تشکر از اینکه دقایقی را برای شنیدن صحبتهای بنده اختصاص دادید.
بدون اطاله کلام، اشاره بر اصل مطلبم مینمایم که آن هم اعتراض بر احتمال اجراییشدن قانون حجاب و عفاف، در شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی امروز کشور است. به عنوان یک کنشگر سیاسی و مدنی بر خود تکلیف دانستم که نقدی بر این مصوبه داشته و آن را با شما عزیزان به اشتراک گذارم تا شاید همصدایی ما به گوش مجریان و مصوبین این قوانین که در واقع برهم زننده نظم اجتماعی و اهانت علنی نسبت به شعور زنان جامعه میباشد، برسد. در عینحال تاکید میکنم که بنده به صفت شخصی مشکلی با حجاب نداشته و مطالبات دیگری برایم الویت دارند اما به شدت مخالف حجاب اجباری هستم. اگر متن این قانون بر اساس شریعت تدوین شده، حجاب جزء اصول و فروع دین محسوب نمیگردد و در واقع یکی از احکام تاسیسی دین اسلام بوده که در این جایگاه نیز بعد از احکام امضائی و در درجه دوم قرار گرفته و سخن در این باب بسیار است و زمان کوتاه. پژوهشی در قالب(اجبار بر حجاب در فقه شیعه) توسط انجمن میراث اسلامی صورت گرفته که در آن به تبیین و جمعآوری و بررسی نظرات 41 مرجع تقلید معاصر پرداخته شده و در گزارشات این پژوهش به وضوح دیده میشود که 10 درصد از این افراد، هرگونه تحمیل در خصوص حجاب را رد کردهاند،10 درصد دیگر تحمیل به رعایت حجاب را در زمره امر به معروف دانسته اما در شرایط کنونی تحمیل به آن را به مصلحت ندانستهاند. 50 درصد از میزان باقیمانده، در این خصوص هریک به نحوی سکوت کرده و الباقی آن را الزامی دانسته و تحمیل بر رعایت حجاب را لازمالاجرا بیان کردهاند. پس در این میان یقینی بر وجود صددرصدی گناه، در عدم رعایت حجاب حادث نمیشود و طبق قاعده عمومی تعزیرات و حتی حدود الهی، بدون داشتن اطمینان و یقین نمیشود افراد را به واسطه اینکه گمان میشود مرتکب جرم یا گناه شدهاند، مجازات کرد.
از سویی واضعان این قانون که با این سرعت مصوبهای با 74 ماده عریض و طویل آماده کردهاند، چطور هنوز برای جنبههای مغفول مانده مجازات اسلامی در خصوص اختلاس، ربا، اشاعه فحشا، تجاوز، قتل نوامیس و غیره و غیره دست به قلم نشدهاند؟
چطور مصوبهای برای رفع فقر و بهبود وضعیت معیشتی مردم و مجازات عاملان تحریم که مسببان اصلی این وضعیت هستند، تنظیم نکردهاند؟ موضوع حجاب در شرایط کنونی، شاید از بیاهمیتترین مواردی هست که از سوی مسئولان به آن پرداخته شود و تنها برداشتی که میتوان از اجرای آن داشت، یک نفوذ و ماموریتی عامدانه در جهت برهم زدن نظم اجتماعی، افزایش نارضایتی و درگیری افکار عمومی میباشد و از آنجاییکه همواره مسیر رانت در ایران (هموار) است. قاعدتا بودجههایی که به بهانه حجاب، برای احداث کلینیکهای ترک بیحجابی، و یا تولید لباسهای متحدالشکل و یا موارد مشابه سرازیر خواهد شد، سرانجام از جیب آقازادههای آن ور آبی سر در میآورند و با ایجاد موج خشم در زنان و دختران، جامعه را بیش از پیش به قهقرای خشونت و ناامیدی و تاریکی خواهند کشاند. چرا که تنها زنان آزاد و شاد میتوانند مردان آزاده تربیت کنند. از طرفی مبهوت ماندهام که واضعان این قانون به قول خودشان، بهترین انسان روی زمین یعنی سردار سلیمانی را در راه مبارزه با داعش، طالبان و امثالهم از دست دادهاند و گویا هنوز داغدارند؟! حالا چگونه دقیقا منویات داعش و طالبان را بصورت تدریجی در کشور اشاعه میدهند. در پایان باید تکرار کنم که اجرای این قانون اهانت به مقام و شان و منزلت زنان جامعه ما محسوب میشود.