بحران مهاجرین و مهاجرت کرده ها
دوشنبه 15 بهمن 1403 - 07:00:14

سعید همایی 

با عرض سلام و احترام خدمت بزرگواران جمع و با تشکر از فرصتی که به من داده شد 
من آمده‌ام تا بعنوان یه جوان دهه هفتادی صدای جوانان را به گوش برسانم و دردل آن‌ها را بگویم. در این دوره، فقر اجتماعی به مراتب بیشتر از فقر اقتصادی به چشم می‌خورد و اولین موردی که به آن اشاره می‌کنم، پدیده انگیزه است که متاسفانه با توجه به مشکلات اقتصادی، بیکاری، تورم، نداشتن تفریحات، نداشتن چشم‌انداز مطلوبی از آینده و عدم تشکیل خانواده، این انگیزه در جوانان از بین رفته و امیدی به فردای خود ندارند. از این رو این بی‌انگیزگی باعث شده که آمار خودکشی در جامعه به شدت بالا برود. من بعنوان یک پرستار در بخش اورژانس بیمارستان، شاهد آمار بالای خودکشی هستم. 
من شاهدم که سن خودکشی به شدت پایین آمده و بیشترین آمار بین سنین 15 تا 25سال است. از طرفی جوانان به مواد مخدر هم روی می‌آورند که وضعیت خطرناکی برای این نسل بوجود آورده است. با توجه به شکاف بین نسلی که بین نسل دهه هشتاد با نسل‌های دیگر رخ داده است، در آینده‌ای نزدیک که سکان کشور به این نسل می‌رسد، یک زنگ خطر برای کشورست که با این چالش چگونه می‌توان مواجه شد. پس امیدوار از حالا که هنوز اندکی فرصت هست، رویکردی برای حل این چالش‌ها ومشکلات و به دنبال آن انگیزه‌بخشی به جوانان این نسل صورت گیرد. مسئله بعدی، مسئله مهاجرت جوانان ایرانی به خارج از کشور و مهاجرت شهروندان افغانستان به ایران می‌باشد. چراکه با وضعیت نبود شغل و چشم‌انداز مناسب نخبگان ایرانی دست به مهاجرت می‌زنند و از آنن طرف شهروندان افغانستان بطور کنترل نشده وارد کشور می‌شوند که شاهد آمار بالای آسیب‌هایی از این طریق می‌باشیم. از طرفی نرخ زاد و ولد این مهاجران، بسیار از ایرانی‌ها بیشتر است، طوری که تا چند سال آینده می‌تواند نسبت جمعیتی کشور را دستخوش تحولات جدی قرار بدهد.
 از یک طرف با مهاجرت نخبگان وطنی خزانه ژن‌های برتر کاهش پیدا می‌کند و این یک هشدار برای جامعه ایران است. دغدغه بعدی این است که قرار بود از جوانان و نخبگان در دولت و امور کشورداری استفاده شود. امیدوارم که به این مهم توجه شود چون همین کم‌توجهی‌ها و نادیده‌گرفتن‌ها، باعث شده فرد نخبه و جوان و باسواد یا مهاجرت کند یا گوشه‌گیر و منزوی شود یا به شغل‌های کاذب و غیرمرتبط روی بیاورد که همین باعث نزول تخصص‌گرایی و حرفه‌ای‌گری می‌شود. مسئله بعدی، مسئله حجاب است. اینکه باتوجه به این همه مشکل عمده و بنیادی در جامعه، طرح قانون حجاب جز این که باعث گردد همان اندک نشاط و احساس آزادی که در جامعه بود نیز، از بین برود. هیچ سودی در آن نیست. جای این که دست به کاری بزنیم تا افرادی که رای ندادند و مشارکت نکردند نیز، در دوره‌های بعد استقبال کنند و رای دهند. با این کار، همان آمار چهل درصدی را هم از رای‌دادن و مشارکت ناامید و گریزان می‌کنیم. 
امیدوارم که این مسئله هم مورد رسیدگی جدی واقع شود. مسئله بعدی، مسئله شرکت‌های هرمی و پانزی است که از شرایط و وضعیت جامعه سواستفاده می‌کنند، بگونه‌ای که مردم و جوانان با توجه به درآمد پایین و شغل نامناسب و نیازهای اقتصادی، فریب این افراد را می‌خورند که وعده‌های درآمد بالا را در زمانی کوتاه می‌دهند و همان اندک سرمایه و موجودی این افراد را نیز از بین می‌برند. هرچند در چنین مواردی، بخشی از مسئولیت بر عهده خود فرد است اما وخامت اوضاع اقتصادی و اجتماعی و عدم کنترل بر چنین اقداماتی عوامل مهم و موثری است که باید مورد توجه مسئولین باشد. ممنون از همه عزیزان و به امید پیشرفت و سرافرازی ایران



http://eradehmellat.ir/fa/News/5961/بحران-مهاجرین-و-مهاجرت-کرده-ها
بستن   چاپ