سه شنبه های گفت و گو 16- موضوع: فرزندآوری؛ آری یا نه
“فرزندآوری؛ انتخابی بین مسئولیت فردی و نیازهای اجتماعی”
شنبه 15 دي 1403 - 19:25:58

چکیده:
موضوع فرزندآوری یکی از مسائل پیچیده و چالش‌برانگیز است که در این گفتگو از زوایای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. افراد مختلف دیدگاه‌های متفاوتی در این زمینه دارند. برخی به اهمیت داشتن فرزند به عنوان یک منبع محبت و ارتباط خانوادگی تأکید دارند، در حالی که دیگران نگرانی‌هایی چون مشکلات مالی و محدودیت‌های شخصی را مطرح می‌کنند. به نظر برخی، فرزندآوری باید متناسب با وضعیت مالی افراد باشد و دولت باید برای حمایت از مادران و کودکان تسهیلاتی فراهم کند. از طرف دیگر، برخی معتقدند که فرزندآوری فرصتی برای رشد نسل جدید و بهبود جامعه است و نباید تنها از جنبه‌های مالی به آن نگاه کرد. در نهایت، بحث به تفاوت‌های نسلی و تغییرات فرهنگی نیز کشیده شد، جایی که فردگرایی و تغییر نگرش‌ها نسبت به خانواده و فرزندآوری به چشم می‌خورد.


رضا باقری: نظر شما راجع به فرزندآوری چیست؟
مریم کوشکی: من خیلی مخالف هستم.
فاطمه شاهمرادی: من موافق هستم، چون کسی که به این دنیا می‌آید، حس خوبی به مادر و پدرش می‌دهد. فرزندآوری می‌تواند محبت و ارتباط عمیق‌تری میان اعضای خانواده ایجاد کند.
محمد ادیب: من هم موافق هستم. داشتن فرزند نه تنها برای والدین، بلکه برای جامعه نیز مفید است.
زهرا زمانی: من دیدگاه صفر و صدی ندارم. هرکس با توجه به وضعیت مالی‌اش باید فرزندآوری کند. کسانی که وضعیت مالی مناسبی ندارند، باید بیشتر مراقب این مسأله باشند. کسی که به نان شب خود هم محتاج است، نباید ده بچه بیاورد. بهتر است افرادی که وضعیت مالی بهتری دارند، تعداد بیشتری بچه بیاورند تا هم خودشان بتوانند به راحتی از پس هزینه‌ها برآیند و هم فرزندانشان در محیطی بهتری رشد کنند.
رضا باقری: من خودم هم موافق فرزندآوری هستم. فرزندآوری نه تنها ارزش‌های خانوادگی را تقویت می‌کند، بلکه به ایجاد یک نسل جدید کمک می‌کند که مسئولیت‌های اجتماعی را به درستی به دوش بگیرد.
فاطمه شاهمرادی: هزینه یک فرزند برای دهک‌های بالا برابر با هزینه بیست کودک از دهک‌های پایین است. این واقعیتی است که باید به آن توجه کرد. شرایط اقتصادی تأثیر زیادی بر توانایی افراد برای داشتن بچه‌های بیشتر دارد.
زهرا زمانی: کسانی که در دهک‌های پایین قرار دارند، هم حق دارند که بچه بیاورند و از حس‌های خوب آن بهره‌مند شوند، اما نباید فرزندشان در شرایط کمبود و ناتوانی از تأمین نیازها بزرگ شود. دولت باید برای حمایت از مادران و کودکان، مزایا، وام‌ها و تسهیلاتی فراهم کند تا حداقل رفاهی برای آنها فراهم شود.
مریم کوشکی: وقتی من به شرایط خودم و خانواده‌ام نگاه می‌کنم و می‌بینم که نمی‌توانم فرزندم را تأمین کنم، نباید بچه‌دار شوم. حتی اگر دولت 200 میلیون تومان هم بدهد، نهایتاً تا سه سالگی بچه کمک می‌کند. در مورد دهک‌های بالاتر هم، وقتی آنها متوجه می‌شوند که شاید آینده فرزندشان دچار مشکل شود یا نتوانند آنطور که باید او را تأمین کنند، تصمیم می‌گیرند که بچه نیاورند یا تعداد آن را کاهش دهند. جدا از بحث مالی، برای افراد ثروتمند بچه داشتن به معنای محدودیت است. وقتی بچه‌ای به دنیا می‌آید، محدودیت‌ها هم همراه او می‌آیند و والدین باید تمام جوانی و تمرکزشان را صرف رشد و پرورش او کنند.
فاطمه شاهمرادی: یک مادر تمام عشقش را به فرزندانش می‌دهد. اصلاً یک مادر بچه را جدا از خود نمی‌بیند، بلکه او را جزئی از خود می‌داند و محدودیت معنای ندارد. عشقی که فرزند به مادر می‌دهد، بسیار بیشتر از انرژی است که مادر از فرزند می‌گیرد. به نظر من، بچه‌دار شدن نوعی خودخواهی است، زیرا شما یک موجود جدید را وارد دنیا می‌کنید تا از او انرژی بگیرید.
محمد ادیب: این که برخی افراد می‌گویند باید بچه کمتری بیاوریم، تنها نظر شما نیست، بلکه نظر بسیاری از افراد امروزی است. نکته جالب این است که این دیدگاه در فرهنگ‌های مختلف و جوامع گوناگون نیز وجود دارد، مانند آن دیالوگ مشهور که می‌گوید «هرچه بدبخت‌تر، فرزند بیشتر.» اما نکته قابل توجه این است که نه دهک‌های بالا به حرف شما گوش می‌دهند و بچه کمتری می‌آورند، نه دهک‌های پایین بچه کمتر می‌آورند. پس باید ریشه این مشکل را پیدا کنیم.
ما با یک تفاوت نسلی روبه‌رو هستیم؛ دو دیدگاه متفاوت به زندگی. خانم شاهمرادی می‌گویند تمام زندگی‌شان صرف بچه‌ها شده و خانم کوشکی می‌گویند بچه مخل زندگی است. این یعنی دو نوع نگرش مختلف به زندگی. امروزه افراد به سمت فردگرایی پیش رفته‌اند و می‌گویند اگر بچه بیاورند، دو یا سه بچه بیشتر نخواهند داشت زیرا وقت کافی برای خودشان نمی‌ماند. در حالی که این موضوع در گذشته اصلاً مطرح نبود و مادر و فرزند از هم جدا نمی‌شدند.
رضا باقری: شما فقط به حال و وضعیت خودتان نگاه می‌کنید و می‌گویید بچه نیاورید. اما شما به این نکته فکر نمی‌کنید که یک آدم وقتی پیر می‌شود، ممکن است چقدر از تنهایی بترسد. در این صورت، بچه می‌تواند عصای دست او در آن روزها باشد. نباید تنها جنبه‌های مالی یک موضوع را در نظر گرفت. اصلاً با دیدگاهی که می‌گویید افراد فقیر نباید بچه‌دار شوند، بسیاری از شخصیت‌های برجسته تاریخ اصلاً نباید به دنیا می‌آمدند. چرا؟ چون خانواده‌های فقیر داشتند و ممکن بود با همین دیدگاه به دنیا نیایند. افراد بزرگی مثل آلبرت انیشتین، گاندی، یا حتی امثال خود ما، همگی ممکن بود به دلیل محدودیت‌های مالی خانواده‌هایشان به دنیا نیایند و این جهان از آن‌ها بی‌بهره می‌ماند.
فاطمه شاهمرادی: اصلاً ما بچه را می‌آوریم تا به هدف‌هایی که خودمان به آنها نرسیده‌ایم، کمک کنیم تا آنها به آن اهداف برسند. ما نمی‌خواهیم که آنها همان اشتباهاتی را تکرار کنند که ما کرده‌ایم. بچه‌دار شدن فرصتی است برای رشد و پیشرفت نسل بعدی.
رضا باقری: اصلاً از مضرات بچه‌دار نشدن برای جامعه باخبر هستید؟ اگر جامعه به طور مداوم از تولید نسل خودداری کند، در بلندمدت با کاهش جمعیت روبه‌رو خواهیم شد که باعث بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خواهد شد. نیروی کاری که جامعه به آن نیاز دارد، از کجا باید تأمین شود؟
زهرا زمانی: این نگاه خیلی خودخواهانه است که ما یک فرزند را که از گوشت و خون ما است، بیاوریم تا شاید روزی جامعه بهتر شود. من سعی می‌کنم فرزندم را در اولویت قرار دهم تا جامعه را. در نهایت، جامعه از افرادی تشکیل می‌شود که از خانواده‌ها آمده‌اند و اگر خانواده‌ها سالم و شاد باشند، جامعه هم به تبع آن بهتر خواهد شد. زندگی برای همه سخت است، اما برای کسانی که ندارند، سخت‌تر است. پس بهتر است رنج را به فرزندمان هدیه نکنیم.
مریم کوشکی: وقتی بچه‌دار می‌شویم، تمام وقت‌مان صرف مراقبت از دیگری می‌شود و خودمان در اولویت‌های بعدی قرار می‌گیریم. چرا باید کاری کنیم که خودمان در آخر باشیم؟
زهرا زمانی: این حرف درست نیست. آن بچه خودش نخواسته که به این دنیا بیاید؛ به خواست ما آمده است. پس وظیفه ما است که تمام تلاش و وقت خود را صرف بهبود کیفیت زندگی‌اش کنیم. در واقع، بچه‌دار شدن به نوعی یک سرمایه‌گذاری برای آینده است، نه تنها برای خود فرد، بلکه برای جامعه به طور کلی.


سوالاتی برای تفکر و تعمق بیشتر:

-1آیا فرزندآوری فقط یک تصمیم فردی است یا به طور مستقیم به مسئولیت‌های اجتماعی و آینده جامعه مرتبط است؟ چگونه می‌توان این دو بعد را به تعادل رساند؟
-2آیا در جوامع امروز که فردگرایی و مشغله‌های شخصی افزایش یافته، فرزندآوری همچنان همان معنا و اهمیت گذشته را دارد؟ چگونه می‌توان به نسل‌های جدید ارزش‌های خانوادگی و اجتماعی را منتقل کرد؟
-3در شرایط اقتصادی و اجتماعی فعلی، چگونه می‌توان به افراد در طبقات مختلف اقتصادی کمک کرد تا تصمیم‌های آگاهانه‌تری در مورد فرزندآوری بگیرند؟ نقش دولت و سیاست‌ها در این زمینه چیست؟



http://eradehmellat.ir/fa/News/5911/“فرزندآوری؛-انتخابی-بین-مسئولیت-فردی-و-نیازهای-اجتماعی”
بستن   چاپ