کیک محبوب یک‌ پرستار
پنجشنبه 17 آبان 1403 - 10:50:13

زهراکرد 

شاید بتوان گفت یکی از فیلم‌های ماندگار تاریخ سینمای ایران " کیک محبوب من" است. فیلمی که باوجود بی‌اقبالی از پخش در سینماهای ایران، اقبالی بلند برای دیده شدن در جهان داشت و دارد. روایت رنگین ‌و آشنا از زیست واقعی مردمی که دیدن زندگیشان روی نمایشگر، به آرزویی بعید تبدیل شده‌است. داستانی از زندگی مهین، پرستار بازنشسته‌ای که دوران جوانی  فعالی داشته‌است. پرستاری که در کنار نقش همسر و مادر بودن، با هیکل تراشیده‌ای در مهمانی‌های دوستانه حاضر شده و لابد در اواخر خدمتش تجربه ریاست بر بخش یا واحدی در بیمارستان را نیز عهده‌دار بوده‌است. چرایی انتخاب این شغل را برای شخصیت اصلی فیلم نمی‌دانم اما اثرات دیرپای این شغل را به وضوح می‌توان  در روند شکل‌گیری داستان دید. اگر شغل هر فرد را در یک بازه 30 ساله به مثابه رکنی شخصیت‌ساز بدانیم، بی‌شک پرستاری در تکامل شخصیت مهین نقش پررنگی داشته است. چرا که پرستاران به واسطه آگاهی گسترده‌‌ای که از بیماری‌‌ و مراقبت‌های لازم دارند، عمدتا خود درمانی کرده و آلام جسمانی خود را کتمان و چه بسا مدیریت می‌کنند. مهین هم در سکانس نهار دوستانه به داشتن تمامی آلام جسمی کهنسالی اشاره می‌کند اما نیازی به تکرار مکرر روزانه آنها نمی‌بیند، چرا که به عنوان یک پرستار می‌داند چگونه با هجمه دردهای سالمندی کنار بیاید و برای کیفیت زندگی به‌دنبال عنصری فراتر از سلامت روده‌ها و اوضاع دفعی است.
 ساعات طولانی ایستادن‌های شبانه‌روزی و تحرک از ویژگی‌ها بارز پرستاران است و این ویژگی‌ها را در مهین داستان در جای جای فیلم خواهیم دید. اما اوج داستان مهین، پرستار این فیلم در مواجهه با شرایط بحرانی ایست قلبی فرامرز است. لحظاتی که سرش گرم از نوشیدنی و دلش لبریز از شوق زندگی است، به ناگهان با فرامرزی روبرو می‌شود که هوشیاری ندارد. خیلی دقیق و حرفه‌ای مثل هر پرستاری در مواجهه با لحظات کد خوردن بیماران، تخته‌ای به‌جای تخته CPR پیدا می‌کند؛ زیر سینه فرامرز قرار دهد تا ماساژ قلبی موثری اعمال شود و با شمارش درست شروع به ماساژ دادن می‌کند. امری که نیازمند آمادگی جسمی مناسبی در آن سن و سال است و می‌توان گفت تنها از یک پرستار برمی‌آید. اما نتیجه، فوت فرامرز است. در لحظات پایانی فیلم شاهد بعد دیگر زندگی یک پرستار هستیم. وجهه متفاوت رویارویی و سپس پذیرفتن مرگ. پرستاران به واسطه ارتباط تنگاتنگی که با زندگی و مرگ انسان‌ها دارند واکنش غیرمتعارفی نسبت به مقوله‌های مذکور از خود نشان می‌دهند. مواجهه‌ای عقلانی و مبتنی بر منطق! نظیر دقایقی که مهین ناامید از زنده شدن فرامرز بر جسد همراه دیریافته خود، کفن را می‌بافد و با گذاشتن برشی از کیک وانیلی در دهان او، کامروا در باغچه خانه‌ دفنش می‌کند. این شیوه برخورد با نقاط عطف زندگی از دید جامعه بعضا سنگ‌دلی و بی احساسی نامگذاری می شود اما در واقع  پینه مرگ است بر روح کادر درمان. نظیر پینه‌ای که بر دستان یک آهنگر نقش می‌بندد. پینه‌ای که بواسطه اثر دیرپایش بر روان پرستاران، شوق زندگی را ولو در دهه هفتم زندگی و اوج تنهایی فریاد می‌زند. شوقی که سبب می‌شود زنی تنها با خودش برقصد.
به جرات می‌توان گفت هیچ فیلمی به دقت و پختگی "کیک محبوب من" روایتگر مواجهه یک پرستار با مرگ و زندگی نیست. روایتگر بعد پنهانی از زندگی آنها که به چشم هیچ قانون‌گذاری نمی‌آید و مادامیکه از سختی این شغل صحبت می‌کنند با تعابیری چون آمپول زن و بداخلاق ارزش و اثر آن را کم اهمیت جلوه می‌دهند و متعاقب چنین رویکردی که در سطوح کلان مدیریتی کشور نیز حاکم است، هر روز شاهد افزایش مهاجرت آن‌ها هستیم.


http://eradehmellat.ir/fa/News/4884/کیک-محبوب-یک‌-پرستار
بستن   چاپ