چرخه مدارا
يکشنبه 1 مهر 1403 - 11:11:35

عباس امامی 

دمکراسی و آزادی واژه‌ هایی مانوس و همدم جامعه هستند و دهها سال است این چرخه های توسعه در گردش اند آنچه در  دمکراسی مطلوب نظر احزاب میباشد حرکت در حلقه های اول و دوم است بعبارتی ساز وکار بگونه‌ای تعریف شده که همیشه در ابتدای نیمه اول حلقه ثانی امکان بازگشت به حلقه اول وجود داشته باشد حرکت توده‌ ها بسمت حلقه های سوم و چهارم خط قرمز دمکراسی است در دایره ابتدایی و حلقه دوم معمولا از طریق صندوق آرا تکلیف نارضایتی جامعه با انتخابات مشخص می‌شود و حاصل گفتمان احزاب در صندوق آرا تجلی می‌یابد شعارها و اعتراضات در حد مناظرات باقی میماند در این مرحله تدابیر بگونه‌ای است که آحاد جامعه اطمینان دارند صندوق آرا تعیین کننده همه رقابت‌ها ست و بندرت اتفاق می‌افتد که احزاب نتایج انتخابات را ملاک عمل ندانند حتی اگر اعتراضی باشد نهادی مستقل‌ تکلیف را مشخص می‌کند. 
-مردم در صورتیکه در حلقه دوم به اهداف مورد نظر دست نیابند وارد مرحله خشم میشوند در این مرحله حاکمیت بهر دلیلی پاسخگو و امانتدار مردم در صندوق‌های آرا نبوده است در این فرایندجامعه احساس می‌کند نقطه نظراتش در رقابت‌های انتخاباتی شنیده نشده است و حاکمیت علیرغم مشارکت مردم به آرای آنها بی توجهی کرده است لذا معترضان به خیابان آمده و در خواست رسیدگی به خواسته خود را دارند رهبران اپوزسیون در این شرایط سعی می‌کنند با حاکمیت وارد گفتگو شوند اگر در این مرحله نظام نتواند معترضان را قانع نماید و بجای مذاکرات آنها را سرکوب کند جامعه بمرور زمان وارد مرحله نفرت می‌شود ورود به‌ حلقه چهارم معمولا زمان می‌برد هرچه حاکمان در اداره کشور بی تدبیری نشان دهند ورود به مرحله نفرت سریعتر اتفاق خواهد افتاد شواهد ورود به مرحله 

نفرت فاصله طبقاتی مردم فرودست با فرادست ،  به حاشیه راندن نخبگان  ،عدم مشارکت در فعالیت‌های سیاسی ، مهاجرت، خروج ارز و بی تفاوتی به ارزش‌های حاکمیت  است در مرحله نفرت معترضان از همه احزاب و گرایش‌های سیاسی عبور می‌کنند جامعه بشدت دو قطبی و فاقد مولفه های عقلانی می‌شود گزافه گویی و سیاه نمایی رواج میابد خشونت در کلام و عمل ازدیاد پیدا می‌کند بدلیل اینکه هیچ کدام از گرایش‌های موجود اعتراضات را رهبری نمیکنند اعتراضات فاقد گفتمانی منسجم و موثر هستند شعارها هیجانی و بسیار تند می‌شود خشونت در هر دو طرف بالا می‌گیرد و بخشی از حاکمیت به عملکرد خود انتقاد می‌کند در این مرحله بعلت فقدان رهبری حاکمیت امکان گفتگو با معترضان را ندارد معمولا در مرحله نفرت آنچه برای حاکمیت مقدس میباشد توسط معترضان مورد هجمه قرار می‌گیرد و جنگ ارزش‌ها گسترش پیدا می‌کند در این نبرد نابرابر جامعه معترض دچار تلفات می‌شود و این چرخه خشونت از هر دو طرف مانند بنزین روی آتش است دو قطبی شدن جامعه موجب تقسیم بندی سیاه و 

سفید می‌شود دیکتاتوری فقط در حاکمیت نیست معترضان هم دیکتاتور می‌شوند همه باید تکلیف خودشان را مشخص کنند خشونت در کف خیابان حتی به کلام و نگاه هم سرایت پیدا می‌کند در مرحله نفرت با توجه به عدم وجود رهبری بمرور اعتراضات جنبه قومی و مذهبی پیدا می‌کند و از حالت ملی به مرحله بخشی نگر و خودبینی سوق داده می‌شود حاکمیت بمرور زمان در حلقه تدافعی فرو می‌رود و در برابر معترضان گارد می‌گیرد یکدست شدن حاکمیت از خصوصیات بارز حلقه چهارم است دفاع از ارزش‌های حاکمیت برای مدافعان آن خسارت بار می‌شود و بمرور زمان بعلت فشارهای هنجاری این مدافعان منزوی می‌شوند دوقطبی شدن و تقسیم جامعه به خودی و غیر خودی باعث بوجود آمدن نظام شبه کاستی می‌شود در این مرحله ورود به حلقه قدرت مختص وفادارانی است که ارادت خود را کاملا به حاکمیت اثبات کرده‌ باشند.در مرحله چهارم نخبگان از دو طرف منازعه تحت فشار هستند که تکلیف خود را با وضعیت موجود مشخص کنند این فشار آنها را بیشتر منزوی می‌سازد و جامعه از اشخاص تصمیم 

ساز تهی و فضا برای اقدامات هیجانی فراهم می‌گردد آنچه تجربه نشان داده گفتگو در حلقه های دوم به بعد همیشه سخت و نفس گیر است ولی تنها راه برون رفت و بازگشت به خانه اول گفتگو ست ورنه بعد از حلقه چهارم بهشتی نیست که وعده داده میشود



http://eradehmellat.ir/fa/News/3847/چرخه-مدارا
بستن   چاپ