زنان مدرن در جامعه ایرانی
شنبه 3 شهريور 1403 - 10:59:52

فرزانه باقری آتدرسی

زن مدرن به نوعی با جنبش فمینیستی پیوند خورده است که خواستار استقلال معنوی، فکری و اجتماعی بوده و با تمام قوا مدعی ساختن خود و مشارکت در جامعه است. شرایط زندگی او دیگر مانند زنان دیروز نیست و از تحصیلات بالاتری بهره می برد. و تعهدات او اکنون فراتر از مرزهای شخصی و داخلی است. اهداف جدید اجتماعی‌اش را به عنوان فردی منزوی دنبال نمی‌کند بلکه این کار را در جامعه‌ای از همفکرهایش انجام می‌دهد که دیدگاه‌های مشابهی با او دارند. واقعیت جدید این است که بر خلاف سنت، زنان نیروی وگروهی را تشکیل می‌دهند که قادر به ساخت و تشکیل اجتماعی جدید هستند. دیروز، محتمل‌ترین سرنوشت هر زن این بود که در معرض سرنوشت جنسیتی و فرهنگی خود قرار گیرد ولی امروز دیگر اینگونه نیست. اکنون همه می‌توانند برای هدفی مشترک شرکت کنند و با زنان دیگر همبستگی نشان دهند. قادر هستند خواسته‌ها و آرزوهای خود را در خدمت آرمان جمعی پیش ببرند. زیرا آن‌ها نیمی از جنسیت جهان را با خود حمل می‌کنند که به شکستن انزوا، ایجاد پیوند اجتماعی، بسیج جمعی و قدرتمندانه، گسترش دادن آرزوهای خود و انجام وظایف منطقی کمک می‌کند.

در ایران، طی دهه‌های اخیر با تغییرات عمیقی در زندگی اجتماعی و سیاسی زنان همراه بود. ایران با نظام جمهوری و ساختار دولتی خود بر اساس ایدئولوژی اسلامی، هم اکنون با فرآیندی عمیق در حال شکل‌گیری و توسعه ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، اداری و حقوقی زنان است. همیشه، جایگاه زنان در جامعه برای حقوق برابر با مردان مطرح بود. در کنار دیدگاه‌های اسلامی، گرایش و تمایلات خاصی برای احترام به حقوق زنان در عرصه های مختلف، از جمله ساختارهای دولتی، حقوقی و اداری در حال ظهور است. زنان بیش از نیمی از جمعیت ایران کنونی را تشکیل می‌دهند. 
تعداد زنان شاغل سال به سال در حال افزایش است. تا پیش از این بیشتر زنان در ایران فقط در کشاورزی، صنایع دستی، خانه داری، تدریس و بهداشت عمومی اشتغال داشتند. تنها بخش ناچیزی از زنان در عرصه های اداری، تجاری و صنعتی کشور مشغول بودند. اما با پیشرفت فرهنگ و خانواده و به تبع آن جامعه باعث تغییراتی در ساختارهای جامعه شد:
1. گسترش حقوق و استقلال اقتصادی زنان از جمله دسترسی به شغل و شرایط کاری مناسب و منابع اقتصادی.
 2. تضمین دسترسی برابر زنان به منابع، فرصت ها و تجارت. 
3. اعطای خدمات تجاری، دوره های آموزشی و دسترسی به بازار اطلاعات و فناوری. 
4. تحکیم ظرفیت های اقتصادی و شبکه های تجاری. 
5. حذف تفکیک شغلی و همه اشکال تبعیض شغلی. 
6. ایجاد هماهنگی در مسئولیت های خانوادگی بین زن و مرد. 
بنابراین جامعه سنتی به جامعه ای پیشرفته تبدیل می‌شود. در سراسر دوران جنبش اجتماعی زنان همچنان به تکامل خود ادامه می‌دهد، که می‌توان آن را با تقاضای جامعه، جمعیتی و تکامل آن منطبق دانست. موضوع مشارکت زنان در سازمان‌های تصمیم‌گیری و قدرت اجرایی در ایران از بیشترین اهمیت برخوردار است. با این حال، باید توجه داشت که نقش زنان در ساختارهای دولتی تاکنون ناچیز مانده است. مشکل رعایت حقوق قانونی زنان و حمایت اجتماعی از آنها همچنان جاری است. علرغم جامعه مدرن هنوز طیف گسترده‌ای از مشکلات را بخاطر جنسیت زنان مشاهده می‌کنیم: 
1. حقوق زنان برای برابری و عدم تبعیض، دسترسی به بهداشت عمومی، آموزش، تولید مثل و تمایلات جنسی. 
2. پیشگیری از خشونت.
 3. حقوق زن در خانواده.
 4. حقوق زنان در اقتصاد
. 5. حقوق زنان و محیط زیست 
سازمان بهداشت عمومی جهانی برنامه های راهبردی را برای رفع نیازهای زنان ایرانی تدوین کرده است. و تغییرات قابل توجهی نظام آموزشی زنان را متحول کرده است. در حال حاضر زنان تقریبا از حقوق آموزشی برابر با مردان برخوردارند. نزدیک به 60 درصد دانشجویان مؤسسات آموزش عالی را زنان جوان تشکیل می دهند. سطح فرهنگ عمومی آن‌ها به طرز چشمگیری افزایش یافته است. در سیستم آموزشی زنان به علوم انسانی، فنی، کاربردی و زیستی دسترسی دارند و بیش از نیمی از معلمان، اساتید دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی ایران را تشکیل می دهند. 
در ایران، برابری جنسیتی اساساً مبتنی بر قدرت است. امروزه این امر تا حد زیادی توسط مردان تعیین می‌شود. علرغم اینکه، زنان در محیط خانواده و حتی در  لایه‌های جامعه وظایف خود را به خوبی ایفا می کنند، حضورشان هنوز به طور قابل توجهی در پست‌های کلیدی و مدیریت ناچیز است و باعث نفوذ محدود آن‌ها بر سیاست‌های کلان کشوری می‌شود. 
مطالبات زنان مشابه خواسته‌هایی است که هر گروه اجتماعی آسیب دیده از نظر قانونی مطرح می‌کند. مبارزه زن مدرن را می‌توان وسیله‌ای برای ساختن هویتی منحصربه‌فرد دانست که از ویژگی های آن توانایی تصمیم گیری برای خود و پذیرش مسئولیت اعمال خود در زمینه‌های مختلف است.  این زن هدفی جز کسب کرامت ندارد و دیگر خود را انسانی درجه دو نمی‌داند. اعتقادات خود را نادیده نمی‌گیرد و کمتر ممکن است خارج از اراده‌اش بر او تحمیل شود! 
آن‌ها سعی می‌کنند سرنوشت خود را نه به عنوان یک زن بلکه به عنوان یک انسان ببینند.  وقتی این فرایند به هر نحوی موفقیت‌آمیز باشد، آنگاه نوع جدیدی از زن در سطحی بالاتر به وجود خواهد آمد. و هر کس باید کاری را انجام دهد که احساس می کند برای آن مناسب است. زنانی که ظرفیت مشارکت عینی را دارند نباید به اندازه توانایی خود با مانعی روبرو شوند.




http://eradehmellat.ir/fa/News/3822/زنان-مدرن-در-جامعه-ایرانی
بستن   چاپ