بعد از مسعود کجای تاریخ ایستاده‌ایم
دوشنبه 15 مرداد 1403 - 10:36:44
رحیم حمزه 
در ادامه سخن شماره قبلی، همان‌طور که اشارت رفت برای اینکه به شناخت مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور کاملاً متفاوت برسیم و از نگرانی‌های به حقی که از آینده ایران و ایرانی داریم تا حدی بکاهیم و با این تفطن همراه شویم که تاریخ این ملک و ملت ورق جدیدی خورده است، با متوسل‌شدن به سلسله سخنانی که از آذرماه سال 1401 به زیور قلم آراسته بودم تلاش وافر داشتم از رهگذر بیان بخشی از دوران قبل از مسعود (پزشکیان) به چشم‌انداز روشن‌تری از دوران بعد از مسعود دست یابیم.
و اما با همه تفاصیلی که بیان شد در یادداشت «چه باید کرد؟ تقابل یا تعامل» بر پایه تبیین تقابل اراده‌ها و منطق‌های مردم و حکومت، توضیح داده شد دو سوی این تقابل به‌جای اینکه با اتخاذ شیوه گفتگو بر سر منافع و مصالح، هدف غایی تقویت تعامل را دنبال کنند و به‌ویژه حکومت که شیوه‌های قانونی اعتراض را به رسمیت شناسد و به‌عنوان فرصتی برای طرح مسئله و ارائه راه‌حل مغتنم شمارد، در عمل آنچه کمابیش شاهد  بودیم و هستیم و بیشتر به چشم می‌خورد و آزاردهنده، پاک کردن صورت مسئله بود و از این رو تأکید گردید پاسخ چه باید کرد حاصل نمی‌شود مگر از راه تعامل و نه تقابل.
و در یادداشت بعدی «اداره جامعه و اراده مردمان» این پرسش که آیا بر کار فروبسته این ملک و ملت اراده یا اراده‌هایی خواهد بود که تأثیرگذار شده و به  سرمنزل گشایش رهنمون سازند با این باور نگارنده که این اتفاق  اگر هم افتادنی باشد از رهگذر تجمیع تمامی اراده‌ها متصور و مطلوب خواهد بود نه یک یا چند اراده و اگر اراده جمعی مردمان به منصه ظهور و بروز برسد یقین دارم که هیچ مانعی یارای بازدارندگی نخواهد داشت. پاسخی روشن یافت.
همان‌طور که در «انفعال مردم نگرانی‌ها و چالش‌ها» اشارت رفت بشریت در گستره جهانی روزهای سخت و تلخی را سپری می‌کند، انسانیت انسان به مسلخ معادلات سیاسی برده می‌شود. جنگ اتفاق نامبارکی است و صلح مطالبه جدی و همواره‌ی بشر بوده، هست و خواهد بود. در کشور ما نیز قطار سیاست در کمال تعجب خالی‌تر از قبل و بی‌رحمانه‌تر در حرکت است و نگران‌کننده، چه‌بسا می‌شود گفت تجارت اعتماد باعث شده تلفاتش روزافزون شود، اما نگران‌کننده‌تر انفعال مردم در دخالت در تعیین سرنوشت خودشان است و ضرورت دارد علل و دلایل این انفعال تحلیل و تبیین شود و موانع و عوامل برون‌رفت از آن شناسایی شود.
و بر این منوال در «گفتمان جدید و قدرت» تصریح گردید شکل و شمایل جامعه به نحو بارزتری همسو با تحولات دچار تغییرات بنیادین گردیده است. ماهیت تحولات پارادایمی بوده و سرمشق جدیدی از دل جامعه سر بر آورده و گفتمان متناسب خود را مفصل‌بندی می‌کند. بازنگری در ساختارها نتیجه قهری این اتفاق است، در غیر این صورت خودبه‌خود فرو خواهند پاشید. مهم‌ترین ساختار موجود در یک جامعه‌ی متشکل از انسان‌ها، قدرت است و از سر خیرخواهی توصیه شد قدرت اگر می‌خواهد فرو نپاشد نیاز به بازسازی خود بر تراز سرمشق جدید دارد.
و النهایه کلام آذرماه 1402 تحت عنوان «انتخابات پیش رو و محک عدالت و آزادی» به جهت اهمیتی که در این بازشناسی دارد عیناً نقل می‌شود: 
امام علی که می‌فرماید: «بدان که افراد شایسته را از طریق آنچه خداوند بر زبان بندگانش جاری می‌سازد می‌توان شناخت.» هر وقت این سخن ارزشمند را مرور می‌کنم دچار اعجاب می‌شوم از اینکه پیروانش انگار فراموش کرده‌اند تشخیص شایستگی و صلاحیت امری همگانی است و در انحصار هیچ گروهی، صنفی و نهادی و..  نیست. مگر می‌شود حکومتی ادعای دینی - مردمی داشته باشد و نتواند این حکمت‌ها را در راستای مصالح جامعه به کار بندد.
اراده ملت خود را در تطبیق با واقعیت‌ها بازیابی می‌کند و در پیشبرد اهداف خود روش‌های دیگرگونه‌ای بر مبنای انصاف، مسالمت  و خشونت‌پرهیزی برمی‌گزیند و همواره تلاش می‌کند اراده حاکمان را در ذیل خود بازتعریف کرده حاکمان را به دعوتی چندباره در راستای بازشناسی جایگاه خود در نسبت با آن  می‌خواند و مشفقانه تأکید می‌کند بازخوانی و مداقه در این سخنان  امام مهربانی، عدالت و آزادی انسان را سرلوحه  حکمرانی مطلوب قرار دهد.

به‌زعم راقم، انتخابات پیش رو یکی از همان مقاطع حساسی است که اراده‌های مردم و حکومت را به چالش می‌کشد تا از رهگذر آن آیا صلاح و فلاح این کشور رقمی خداپسندانه بخورد؟ این گوی و این میدان
و اکنون بعد از این مرور مختصر دغدغه اصلی را بیان می‌کنم و آن اینکه ای‌کاش متوجه باشیم و باشند که در کجای تاریخ ایستاده‌ایم و افق‌های پیش رو بر کدامین عیار رقم خواهد خورد.



http://eradehmellat.ir/fa/News/3806/بعد-از-مسعود-کجای-تاریخ-ایستاده‌ایم
بستن   چاپ